سعیدا : غزلیات
شمارهٔ ۵۲۵
خلقش کند عمارت مهمانسرای حسن ترانه های کودکانه : بخش اول
رنگینکمون
وقتی بارون میاد خیس میشن آجرا سیدای نسفی : غزلیات
شمارهٔ ۲۲۴
ساقی مجلس ما آن بت بی باک نشد اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۹۳
تا با دل دلبرم دلم دل بنهاد کلیم کاشانی : قطعات
شمارهٔ ۲۶ - در مدح شاه جهان و تاریخ تسخیر محلی بنام فتح
شاه آفاق گیر، شاه جهان اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۴۲
آنی که فلک با تو درآید به طرب محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۴
همچو شمعم هست شبها بیرخ آن آفتاب اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۳۳ - العبودیة
حُسنی که گواه صنع معبود بود رشیدالدین میبدی : ۵- سورة المائدة- مدنیة
۴ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: یا أَهْلَ الْکِتابِ قَدْ جاءَکُمْ رَسُولُنا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثِیراً الى قوله وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ این آیت وصف رسول خداست، و دلیل علم و حلم وى در آن پیداست، فاظهار ما ابدى دلیل علمه، و العفو عمّا اخفى برهان حلمه. آنچه از اسرار ایشان اظهار کرد، دلیل است بر کمال نبوّت، و صحّت رسالت، و علم بىشبهت، و آنچه عفو کرد از آن نفاق که ایشان در دل داشتند، و بظاهر خلاف آن مینمودند، و رسول خدا از آن خبر داشت، و پرده از روى کار برنداشت، آن دلیل بر خلق عظیم و حلم کریم وى. و نشان کمال حلم وى آنست که روزى در مسجد مدینه نشسته بود، اعرابیى درآمد از قبیله بنى سلیم، و در میان جامه خویش سوسمارى پنهان کرده بود، و با رسول خدا سخن درشت گفت، چنان که اجلاف عرب گویند بىمحابا، گفت: یا محمد به لات و عزى که من هرگز کس از تو دروغ زنتر ندیدهام، نه از مردان نه از زنان. یا محمد بلات و عزّى که در روى زمین بر من از تو دشمنتر کس نیست. عمر خطاب حاضر بود. از آن ناسزاى که میشنید خشم گرفت، برخاست، گفت: یا رسول اللَّه! دستورى ده تا این دشمن خدا و رسول خدا بتیغ خویش سر بردارم، و پشت زمین از نهاد وى پاک گردانم. یا رسول اللَّه! آرام و سکون در دل عمر کى آید! و در تو سخن ناسزا از زبان بیگانه میشنود؟ رسول خدا نرمک فرا عمر گفت که: یا عمر ساکن باش، و او را یک ساعت بمن فرو گذار. آن گه روى فرا اعرابى کرد، گفت: اى جوانمرد! این سخن بدین درشتى چرا مىگویى؟ نمىدانى که من در آسمان و زمین امینم؟! و پسندیده جهانیانم؟! و دست مؤمنانم؟! و تیمار بر ایشانم؟! مرا زشت مگوى، که نه خوب بود. فیض کاشانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲
در عهد صبی کرد جهالت پستت اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۲۳۵ - الخوف
نی همچو منت به عمر یاری خیزد اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۶۷
از خلق نه کاهد نه فزاید کاری حزین لاهیجی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۲۶۷
جز وصل علاج دل بیچاره ندارم بابافغانی : مقطعات
شمارهٔ ۳ - حال من و عدو مثل آتشست و نی
حال من و عدو مثل آتشست و نی شاطرعباس صبوحی : غزلیات
شاطر عشق
من اگر رندم و قلّاشم، اگر درویشم بابافغانی : غزلیات
شمارهٔ ۵۳۴
هر سوی جلوه ای گل خندان چه می کنی مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۲۳
زان مقصد صنع تو یکی نی ببرید شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۱۸
آتشی در دل است و جان سوزد ابوالحسن فراهانی : رباعیات
شمارهٔ ۷۷
جمعی که ثنات رایگان میگویند قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۶۳۵
با فقر و فنا، چون فقرا سر چه کنی؟
شمارهٔ ۵۲۵
خلقش کند عمارت مهمانسرای حسن ترانه های کودکانه : بخش اول
رنگینکمون
وقتی بارون میاد خیس میشن آجرا سیدای نسفی : غزلیات
شمارهٔ ۲۲۴
ساقی مجلس ما آن بت بی باک نشد اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۹۳
تا با دل دلبرم دلم دل بنهاد کلیم کاشانی : قطعات
شمارهٔ ۲۶ - در مدح شاه جهان و تاریخ تسخیر محلی بنام فتح
شاه آفاق گیر، شاه جهان اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۴۲
آنی که فلک با تو درآید به طرب محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۴
همچو شمعم هست شبها بیرخ آن آفتاب اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۳۳ - العبودیة
حُسنی که گواه صنع معبود بود رشیدالدین میبدی : ۵- سورة المائدة- مدنیة
۴ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: یا أَهْلَ الْکِتابِ قَدْ جاءَکُمْ رَسُولُنا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثِیراً الى قوله وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ این آیت وصف رسول خداست، و دلیل علم و حلم وى در آن پیداست، فاظهار ما ابدى دلیل علمه، و العفو عمّا اخفى برهان حلمه. آنچه از اسرار ایشان اظهار کرد، دلیل است بر کمال نبوّت، و صحّت رسالت، و علم بىشبهت، و آنچه عفو کرد از آن نفاق که ایشان در دل داشتند، و بظاهر خلاف آن مینمودند، و رسول خدا از آن خبر داشت، و پرده از روى کار برنداشت، آن دلیل بر خلق عظیم و حلم کریم وى. و نشان کمال حلم وى آنست که روزى در مسجد مدینه نشسته بود، اعرابیى درآمد از قبیله بنى سلیم، و در میان جامه خویش سوسمارى پنهان کرده بود، و با رسول خدا سخن درشت گفت، چنان که اجلاف عرب گویند بىمحابا، گفت: یا محمد به لات و عزى که من هرگز کس از تو دروغ زنتر ندیدهام، نه از مردان نه از زنان. یا محمد بلات و عزّى که در روى زمین بر من از تو دشمنتر کس نیست. عمر خطاب حاضر بود. از آن ناسزاى که میشنید خشم گرفت، برخاست، گفت: یا رسول اللَّه! دستورى ده تا این دشمن خدا و رسول خدا بتیغ خویش سر بردارم، و پشت زمین از نهاد وى پاک گردانم. یا رسول اللَّه! آرام و سکون در دل عمر کى آید! و در تو سخن ناسزا از زبان بیگانه میشنود؟ رسول خدا نرمک فرا عمر گفت که: یا عمر ساکن باش، و او را یک ساعت بمن فرو گذار. آن گه روى فرا اعرابى کرد، گفت: اى جوانمرد! این سخن بدین درشتى چرا مىگویى؟ نمىدانى که من در آسمان و زمین امینم؟! و پسندیده جهانیانم؟! و دست مؤمنانم؟! و تیمار بر ایشانم؟! مرا زشت مگوى، که نه خوب بود. فیض کاشانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲
در عهد صبی کرد جهالت پستت اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۲۳۵ - الخوف
نی همچو منت به عمر یاری خیزد اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۶۷
از خلق نه کاهد نه فزاید کاری حزین لاهیجی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۲۶۷
جز وصل علاج دل بیچاره ندارم بابافغانی : مقطعات
شمارهٔ ۳ - حال من و عدو مثل آتشست و نی
حال من و عدو مثل آتشست و نی شاطرعباس صبوحی : غزلیات
شاطر عشق
من اگر رندم و قلّاشم، اگر درویشم بابافغانی : غزلیات
شمارهٔ ۵۳۴
هر سوی جلوه ای گل خندان چه می کنی مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۲۳
زان مقصد صنع تو یکی نی ببرید شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۱۸
آتشی در دل است و جان سوزد ابوالحسن فراهانی : رباعیات
شمارهٔ ۷۷
جمعی که ثنات رایگان میگویند قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۶۳۵
با فقر و فنا، چون فقرا سر چه کنی؟