سعدی : ملحقات و مفردات
تکه ۴
قیامتست سفر کردن از دیار حبیب جامی : سلامان و ابسال
بخش ۲۴ - حکایت شخصی که در ولادت فرزند از بزرگی استمداد همت کرده بود و باز از برای خلاصی از شر وی از همان بزرگ استمداد می کرد
پیش شیخی رفت آن مرد فضول محمد بن منور : فصل دوم - حکایاتی که بر زبان شیخ رفته
حکایت شمارهٔ ۴۷
آوردهاند کی روزی شیخ در بازار نشابور میرفت برنایان میآمدند برهنه، هر یکی ایزار پای چرمین پوشیده و یکی را بر گردن گرفته میآوردند، چون پیش شیخ رسیدند شیخ پرسید کی این کیست؟ گفتند امیر مقامران است. شیخ او را گفت این امیری بچه یافتی؟ گفت ای شیخ براست باختن و پاک باختن. چون شیخ بشنید نعرۀ بزد و گفت راست باز و پاک باز و امیر باش! سحاب اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۶۱
چه غم گر در برش مهر خموشی بر دهن دارم جامی : تحفةالاحرار
بخش ۱۵ - در فضیلت مطلق سخن که در فضیلت وی سخن مطلقا نیست
پیشترین نفحه باغ سخن بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۴
چیده است لاف خلق به چیدن ترانهها حاجب شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۸
دلدار دوست ترک سفر کرد ساز باز مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۰۲
پرکندگی از نفاق خیزد مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۷۱۸
ای خواجه چرا بیپر و بالم کردی ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۱۲۰
به تیغم گرنمائی سینه صد چاک رشیدالدین وطواط : مقطعات
شمارهٔ ۲۹ - در حق شهاب الدین
جز بنان تو، ای شهاب الدین مولوی : دفتر اول
بخش ۱۶۷ - گفتن پیغامبر صلی الله علیه و سلم به گوش رکابدار امیر المومنین علی کرم الله وجهه کی کشتن علی بر دست تو خواهد بودن خبرت کردم
من چنان مردم که بر خونی خویش امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۹۰۷
به دیده و دل من دوست خانه می طلبد آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۰۴
ترک من از می اغیار مگر سرمستی ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ١٣۵
صاحبا گر چه از ضعیفی تن سعدی : باب هشتم در آداب صحبت
بخش ۹
امروز بکش چو میتوان کشت مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۷
از آن مایی ای مولا، اگر امروز اگر فردا سعدی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۹
گر سنگ همه لعل بدخشان بودی مولوی : دفتر دوم
بخش ۱۲ - ترسانیدن شخصی زاهدی را کی کم گری تا کور نشوی
زاهدی را گفت یاری در عمل مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۵۶۶
در کوی خیال خود چه میپوئی تو
تکه ۴
قیامتست سفر کردن از دیار حبیب جامی : سلامان و ابسال
بخش ۲۴ - حکایت شخصی که در ولادت فرزند از بزرگی استمداد همت کرده بود و باز از برای خلاصی از شر وی از همان بزرگ استمداد می کرد
پیش شیخی رفت آن مرد فضول محمد بن منور : فصل دوم - حکایاتی که بر زبان شیخ رفته
حکایت شمارهٔ ۴۷
آوردهاند کی روزی شیخ در بازار نشابور میرفت برنایان میآمدند برهنه، هر یکی ایزار پای چرمین پوشیده و یکی را بر گردن گرفته میآوردند، چون پیش شیخ رسیدند شیخ پرسید کی این کیست؟ گفتند امیر مقامران است. شیخ او را گفت این امیری بچه یافتی؟ گفت ای شیخ براست باختن و پاک باختن. چون شیخ بشنید نعرۀ بزد و گفت راست باز و پاک باز و امیر باش! سحاب اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۶۱
چه غم گر در برش مهر خموشی بر دهن دارم جامی : تحفةالاحرار
بخش ۱۵ - در فضیلت مطلق سخن که در فضیلت وی سخن مطلقا نیست
پیشترین نفحه باغ سخن بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۴
چیده است لاف خلق به چیدن ترانهها حاجب شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۸
دلدار دوست ترک سفر کرد ساز باز مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۰۲
پرکندگی از نفاق خیزد مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۷۱۸
ای خواجه چرا بیپر و بالم کردی ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۱۲۰
به تیغم گرنمائی سینه صد چاک رشیدالدین وطواط : مقطعات
شمارهٔ ۲۹ - در حق شهاب الدین
جز بنان تو، ای شهاب الدین مولوی : دفتر اول
بخش ۱۶۷ - گفتن پیغامبر صلی الله علیه و سلم به گوش رکابدار امیر المومنین علی کرم الله وجهه کی کشتن علی بر دست تو خواهد بودن خبرت کردم
من چنان مردم که بر خونی خویش امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۹۰۷
به دیده و دل من دوست خانه می طلبد آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۰۴
ترک من از می اغیار مگر سرمستی ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ١٣۵
صاحبا گر چه از ضعیفی تن سعدی : باب هشتم در آداب صحبت
بخش ۹
امروز بکش چو میتوان کشت مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۷
از آن مایی ای مولا، اگر امروز اگر فردا سعدی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۹
گر سنگ همه لعل بدخشان بودی مولوی : دفتر دوم
بخش ۱۲ - ترسانیدن شخصی زاهدی را کی کم گری تا کور نشوی
زاهدی را گفت یاری در عمل مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۵۶۶
در کوی خیال خود چه میپوئی تو