سوزنی سمرقندی : قصاید
شمارهٔ ۱۸۱ - در مدح وزیر
ای صاحبی که بروز را صدر و سر توئی شمس مغربی : غزلیات
شمارهٔ ۸۰
نهان بصورت اغیار یار پیدا شد الهامی کرمانشاهی : خیابان سوم
بخش ۷ - برگشتن امام به خیمه گاه و سپردن اسرار امامت را به پسر بیمار خود
بیامد بر پور بیمار خویش ترکی شیرازی : فصل سوم - سوگواریها
شمارهٔ ۲۷ - باغ کربلا
سحرگه عندلیبی در گلستان قائم مقام فراهانی : نامههای فارسی
شمارهٔ ۳۴ - نامه ای از قائم مقام به وقایع نگار
حضرت ولیعهد روحی فداه می فرماید: ذوالفقار علی ع در نیام و زبان وقایع نگار در کام نشاید، چه واقع شده که دو بار است غلام شاه و چاپار ایلچی آمده و رفته، حکایت احضار ما در میان آمده و از جانب وقایع نگار هیچ واقعه نگاشته نشده، نمی دانیم این تقصیر از میرزا مهدی است که ناخوش بوده و خبر نشده، یا خوش بوده و خبر نکرده، یا خدا نخواسته وجود شریف را نقاهتی عارض بوده، یا رفت و آمد خدمت بندگان خداوندگار را کمتر فرموده اید؟ اگر این طور اسباب و علل نمیبود چگونه امکان داشت که هزار محاسن و قبایح در باب ترک و فعل این سفر انشا و انشاد نفرموده باشند. چنانکه مکرر می فرموده اید و می دیده ایم و معتاد بوده ایم و اکنون که خلاف مشاهده میشود، مستبعد میداریم و مستعجب می دانیم و از روی کمال استعجاب این صفحه کاغذ با این خط جلی تسوید مییابد وآخر اولاهام که در خاطرها خلجانی دارد این است که خامة سرکار هم مثل خامة و صاف صریح و صابونی و صاف حتی متی اجری بلااجر گفته باشد. قلم اینجا رسید و سربشکست. حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۵۹۵
زندگی در جمع سامان رفت، حیف مجیرالدین بیلقانی : رباعیات
شمارهٔ ۹۶
ای دل ز ره دراز می آید یار صغیر اصفهانی : ترکیبات
شمارهٔ ۲۹ - تضمین غزل گلزار علیهالرحمه
چون ظهور از مغرب آنمهر جهان آرا کند صفی علیشاه : بحرالحقایق
بخش ۲۶۱ - عبدالولی
مگر عبدلولی دور از تکلف ملکالشعرای بهار : چهار خطابه
خطابهٔ چهارم
پهلویا! یاد ز میراث کن مولانا خالد نقشبندی : مخمسات
شماره ۲
بجز تو خاطر این بوالهوس نمی گیرد سوزنی سمرقندی : قصاید
شمارهٔ ۱۲۱ - در مدح مؤید الدین
جز آینه که کند گلرخا ترا معلوم هجویری : باب الرّقص
النّظرُ فی الاحداث
در جمله نظاره کردن اندر احداث و صحبت با ایشان محظور است و مجوز آن کافر و هر اثر که اندر این آرند بطالت و جهالت بود. و من دیدم از جهال گروهی به تهمت آن با اهل این طریقت منکر شدند و من دیدم که از آن مذهبی ساختند و مشایخ بجمله مر این را آفت دانستهاند و این اثر از حلولیان مانده است لعنهم اللّه اندر میان اولیای خدای و متصوّفه. مجیرالدین بیلقانی : شکوائیه
شمارهٔ ۲۹
نیست روزی که نیستم دلتنگ قدسی مشهدی : ساقینامه
بخش ۲۴
به مغرب ازان مهر شد زردچهر کسایی مروزی : دیوان اشعار
مردم و زمانه
نانوردیم و خوار و این نه شگفت سلمان ساوجی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۵۸ - در مدح شیخ زاهد برادر سلطان اویس
ماهی از برج شرف زاده خورشید کمال رضیالدین آرتیمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷
جاه دنیا سر بسر نوک سنان و خنجر است سنایی غزنوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۶۱
با من دو هزار عشوه بفروختهای شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۳۷
به هرحالی که پیش آید خیالی نقش می بندم
شمارهٔ ۱۸۱ - در مدح وزیر
ای صاحبی که بروز را صدر و سر توئی شمس مغربی : غزلیات
شمارهٔ ۸۰
نهان بصورت اغیار یار پیدا شد الهامی کرمانشاهی : خیابان سوم
بخش ۷ - برگشتن امام به خیمه گاه و سپردن اسرار امامت را به پسر بیمار خود
بیامد بر پور بیمار خویش ترکی شیرازی : فصل سوم - سوگواریها
شمارهٔ ۲۷ - باغ کربلا
سحرگه عندلیبی در گلستان قائم مقام فراهانی : نامههای فارسی
شمارهٔ ۳۴ - نامه ای از قائم مقام به وقایع نگار
حضرت ولیعهد روحی فداه می فرماید: ذوالفقار علی ع در نیام و زبان وقایع نگار در کام نشاید، چه واقع شده که دو بار است غلام شاه و چاپار ایلچی آمده و رفته، حکایت احضار ما در میان آمده و از جانب وقایع نگار هیچ واقعه نگاشته نشده، نمی دانیم این تقصیر از میرزا مهدی است که ناخوش بوده و خبر نشده، یا خوش بوده و خبر نکرده، یا خدا نخواسته وجود شریف را نقاهتی عارض بوده، یا رفت و آمد خدمت بندگان خداوندگار را کمتر فرموده اید؟ اگر این طور اسباب و علل نمیبود چگونه امکان داشت که هزار محاسن و قبایح در باب ترک و فعل این سفر انشا و انشاد نفرموده باشند. چنانکه مکرر می فرموده اید و می دیده ایم و معتاد بوده ایم و اکنون که خلاف مشاهده میشود، مستبعد میداریم و مستعجب می دانیم و از روی کمال استعجاب این صفحه کاغذ با این خط جلی تسوید مییابد وآخر اولاهام که در خاطرها خلجانی دارد این است که خامة سرکار هم مثل خامة و صاف صریح و صابونی و صاف حتی متی اجری بلااجر گفته باشد. قلم اینجا رسید و سربشکست. حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۵۹۵
زندگی در جمع سامان رفت، حیف مجیرالدین بیلقانی : رباعیات
شمارهٔ ۹۶
ای دل ز ره دراز می آید یار صغیر اصفهانی : ترکیبات
شمارهٔ ۲۹ - تضمین غزل گلزار علیهالرحمه
چون ظهور از مغرب آنمهر جهان آرا کند صفی علیشاه : بحرالحقایق
بخش ۲۶۱ - عبدالولی
مگر عبدلولی دور از تکلف ملکالشعرای بهار : چهار خطابه
خطابهٔ چهارم
پهلویا! یاد ز میراث کن مولانا خالد نقشبندی : مخمسات
شماره ۲
بجز تو خاطر این بوالهوس نمی گیرد سوزنی سمرقندی : قصاید
شمارهٔ ۱۲۱ - در مدح مؤید الدین
جز آینه که کند گلرخا ترا معلوم هجویری : باب الرّقص
النّظرُ فی الاحداث
در جمله نظاره کردن اندر احداث و صحبت با ایشان محظور است و مجوز آن کافر و هر اثر که اندر این آرند بطالت و جهالت بود. و من دیدم از جهال گروهی به تهمت آن با اهل این طریقت منکر شدند و من دیدم که از آن مذهبی ساختند و مشایخ بجمله مر این را آفت دانستهاند و این اثر از حلولیان مانده است لعنهم اللّه اندر میان اولیای خدای و متصوّفه. مجیرالدین بیلقانی : شکوائیه
شمارهٔ ۲۹
نیست روزی که نیستم دلتنگ قدسی مشهدی : ساقینامه
بخش ۲۴
به مغرب ازان مهر شد زردچهر کسایی مروزی : دیوان اشعار
مردم و زمانه
نانوردیم و خوار و این نه شگفت سلمان ساوجی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۵۸ - در مدح شیخ زاهد برادر سلطان اویس
ماهی از برج شرف زاده خورشید کمال رضیالدین آرتیمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷
جاه دنیا سر بسر نوک سنان و خنجر است سنایی غزنوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۶۱
با من دو هزار عشوه بفروختهای شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۳۷
به هرحالی که پیش آید خیالی نقش می بندم