جلال عضد : رباعیّات
شمارهٔ ۱۷
هر سرو که در بسیط عالم باشد اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۸
نازک شد از وفا دل و قدر جفا شناخت اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۱۱
بسکه از مهر او گداخته صبح حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۹۷۶
سخت کاریست ریاضتکشِ هجران بودن اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۸۲
دل ما زخمی از مرهم ندارد ابوالحسن فراهانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۸
مرا بیگانه ای بیگانه میگرداند از یاران شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۵۷
صورت و معنی درین دعوی یکی است نسیمی : غزلیات
شمارهٔ ۲۱۸
ساقی! نسیم وقت گل آمد شتاب کن اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
برهمن را نگویم هیچ کاره
برهمن را نگویم هیچ کاره اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۷۷۶
کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم نسیمی : غزلیات
شمارهٔ ۲۵۱
ای نوبت جمال تو در ملک جان زده اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
مپرس از کاروان جلوه مستان
مپرس از کاروان جلوه مستان فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۳۹۳
ز هر لبی که برآمد سخن کلام تو بود اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
بپا ای هم نفس باهم بنالیم
بپا ای هم نفس باهم بنالیم اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۷۶۷
ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دانم سلطان ولد : ولدنامه
بخش ۸۲ - در بیان آنکه قطب پادشاه اولیاست. دولت اولیا و کار و کیای ایشان اگرچه عظمت عظیم دارد اما پیش عظمت قطب اندک است و بیمقدار. آن عظمتهای ایشان در او اثر نکند و از آن گرم نشود، زیرا عظمت او صد هزار چندان است و در تقریر این خبر که اولیائی تحت قبابی لایعرفهم غیری.
قطب از جمله است چیز دگر مسعود سعد سلمان : قصاید
شمارهٔ ۱۱۸ - هم در ثنای او
رأی مجلس کرد رای شهریار فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۲۶۲
از بس که هوای دهن تنگ تو دارد فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۵۷۰
میتوانم ای فلک گر دست بر ترکش زنم میرزا قلی میلی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۵
زان زهر چشم، بس که دلم تلخکام شد
شمارهٔ ۱۷
هر سرو که در بسیط عالم باشد اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۸
نازک شد از وفا دل و قدر جفا شناخت اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۱۱
بسکه از مهر او گداخته صبح حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۹۷۶
سخت کاریست ریاضتکشِ هجران بودن اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۸۲
دل ما زخمی از مرهم ندارد ابوالحسن فراهانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۸
مرا بیگانه ای بیگانه میگرداند از یاران شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۵۷
صورت و معنی درین دعوی یکی است نسیمی : غزلیات
شمارهٔ ۲۱۸
ساقی! نسیم وقت گل آمد شتاب کن اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
برهمن را نگویم هیچ کاره
برهمن را نگویم هیچ کاره اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۷۷۶
کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم نسیمی : غزلیات
شمارهٔ ۲۵۱
ای نوبت جمال تو در ملک جان زده اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
مپرس از کاروان جلوه مستان
مپرس از کاروان جلوه مستان فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۳۹۳
ز هر لبی که برآمد سخن کلام تو بود اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
بپا ای هم نفس باهم بنالیم
بپا ای هم نفس باهم بنالیم اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۷۶۷
ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دانم سلطان ولد : ولدنامه
بخش ۸۲ - در بیان آنکه قطب پادشاه اولیاست. دولت اولیا و کار و کیای ایشان اگرچه عظمت عظیم دارد اما پیش عظمت قطب اندک است و بیمقدار. آن عظمتهای ایشان در او اثر نکند و از آن گرم نشود، زیرا عظمت او صد هزار چندان است و در تقریر این خبر که اولیائی تحت قبابی لایعرفهم غیری.
قطب از جمله است چیز دگر مسعود سعد سلمان : قصاید
شمارهٔ ۱۱۸ - هم در ثنای او
رأی مجلس کرد رای شهریار فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۲۶۲
از بس که هوای دهن تنگ تو دارد فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۵۷۰
میتوانم ای فلک گر دست بر ترکش زنم میرزا قلی میلی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۵
زان زهر چشم، بس که دلم تلخکام شد