سنایی غزنوی : الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی و احواله
حکایت
گفت در وقت مرگ اسکندر اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۶۱۴
چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه بود بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۵۴
دل ماند بی‌حس و غمت افشانده بال رفت سلطان ولد : ولدنامه
بخش ۱۲۸ - در بیان آنکه بعضی اولیاء مشهوراند و بعضی مستور مرتبۀ مستوران بلندتر است از مرتبۀ مشهوران و از این سبب مشایخ بزرگ سرآمده همواره در تمنا و آرزوی آن بوده‌اند که از آن مستوران یکی را بیابند. و انبیاء نیز همچنین آرزو داشتند، حکایت موسی و خضر علیهما السلام درقرآن مذکور است. و ندا کردن مصطفی علیه السلام از سر صدق و عشق که واشوقاه الی لقاء اخوانی و بتضرع و ابتهال طلبیدن از حق تعالی ملاقات خاصی را و فرمودن حق تعالی که خاصی از خواص بر تو خواهد آمدن و گفتن مصطفی علیه السلام با عایشه رضی اللّه عنها که یکی از خاصان حق بر در ما خواهد آمدن و لیکن اگر اتفاقاً من در خانه نباشم او را بنوازش و دلداری در خانه بنشان تا آمدن من. و اگر این معنی متعذر شود و مقبول نیفتد، باری حلیۀ صورت او را بقدر امکان ضبط
اولیای میانه مشهوراند کوهی : غزلیات
شمارهٔ ۸۵
دل من بی جگری کرد و بجانان نرسید بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۰۷
یک شبم در دل نسیم یاد آن‌گیسو گذشت بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۰۵
گرم‌رفتاری که سر در راه آن یکتا گذاشت بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۷۲
پر بیکسم امروزکسی را خبرم نیست خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۱۲
کو زهر؟ که نام دوستکانیش نهم خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۹۰
برو ای باد بهاری بدیاری که تو دانی اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۱۸۵
در راه طلب خدمت درویشان کن بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۵۶
سرمنزل ثبات قدم جاده‌ساز نیست هلالی جغتایی : شاه و درویش
بخش ۵۱ - در خاتمهٔ کتاب گوید
شکر لله که این خجسته کلام بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۴۷
بر تپیدنهای دل هم دیده‌ای واکردنی‌ست بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۴۵
جزخون‌دل زنقد سلامت به دست نیست فردوسی : منوچهر
بخش ۲۰
چنین گفت پس شاه گردن فراز صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۸۸
چه نسبت است به یوسف رخ نکوی ترا؟ بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۱۴
حضورکلبهٔ فقر از تکلفات بری‌ست مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵۶۱
ای لشکر عشق اگرچه بس جبارید بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۱۲
غم فراق چه و حسرت وصال تو چیست
حکایت
گفت در وقت مرگ اسکندر اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۶۱۴
چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه بود بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۵۴
دل ماند بی‌حس و غمت افشانده بال رفت سلطان ولد : ولدنامه
بخش ۱۲۸ - در بیان آنکه بعضی اولیاء مشهوراند و بعضی مستور مرتبۀ مستوران بلندتر است از مرتبۀ مشهوران و از این سبب مشایخ بزرگ سرآمده همواره در تمنا و آرزوی آن بوده‌اند که از آن مستوران یکی را بیابند. و انبیاء نیز همچنین آرزو داشتند، حکایت موسی و خضر علیهما السلام درقرآن مذکور است. و ندا کردن مصطفی علیه السلام از سر صدق و عشق که واشوقاه الی لقاء اخوانی و بتضرع و ابتهال طلبیدن از حق تعالی ملاقات خاصی را و فرمودن حق تعالی که خاصی از خواص بر تو خواهد آمدن و گفتن مصطفی علیه السلام با عایشه رضی اللّه عنها که یکی از خاصان حق بر در ما خواهد آمدن و لیکن اگر اتفاقاً من در خانه نباشم او را بنوازش و دلداری در خانه بنشان تا آمدن من. و اگر این معنی متعذر شود و مقبول نیفتد، باری حلیۀ صورت او را بقدر امکان ضبط
اولیای میانه مشهوراند کوهی : غزلیات
شمارهٔ ۸۵
دل من بی جگری کرد و بجانان نرسید بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۰۷
یک شبم در دل نسیم یاد آن‌گیسو گذشت بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۰۵
گرم‌رفتاری که سر در راه آن یکتا گذاشت بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۷۲
پر بیکسم امروزکسی را خبرم نیست خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۱۲
کو زهر؟ که نام دوستکانیش نهم خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۹۰
برو ای باد بهاری بدیاری که تو دانی اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۱۸۵
در راه طلب خدمت درویشان کن بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۵۶
سرمنزل ثبات قدم جاده‌ساز نیست هلالی جغتایی : شاه و درویش
بخش ۵۱ - در خاتمهٔ کتاب گوید
شکر لله که این خجسته کلام بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۴۷
بر تپیدنهای دل هم دیده‌ای واکردنی‌ست بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۴۵
جزخون‌دل زنقد سلامت به دست نیست فردوسی : منوچهر
بخش ۲۰
چنین گفت پس شاه گردن فراز صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۸۸
چه نسبت است به یوسف رخ نکوی ترا؟ بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۱۴
حضورکلبهٔ فقر از تکلفات بری‌ست مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵۶۱
ای لشکر عشق اگرچه بس جبارید بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۱۲
غم فراق چه و حسرت وصال تو چیست
