شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۷
رفت آن جانان ما از دست ما ازرقی هروی : مقطعات
شمارهٔ ۳
گر چه ما از جزغ نیاساییم شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۰۸
چنان سرمست و شیدایم که پا از سر نمی دانم صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۴۲۴
بخت ما چون بید مجنون سرنگون افتاده است فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۲۱۴
نه من مقید آن سرو گلعذارم و بس شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۸۴
غیر او با او نگنجد در دلم اقبال لاهوری : زبور عجم
زمستان را سرآمد روزگاران
زمستان را سرآمد روزگاران صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۶۵
منگر به چشم کم به دل داغدار ما صفایی جندقی : رباعیات
شمارهٔ ۲۹
از لعل تو خون جگرم ماند به دل مجیرالدین بیلقانی : رباعیات
شمارهٔ ۷۲
مگذار که سودم به زیان در برود شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۹۶
منم که عاشق دیدار یار خود باشم خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۹۱ - در رثاء دختر خویش
پیش بین دختر نو آمد من شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۶۴
حالی است مرا با می و مستان که چه گویم شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۵۸
دولت عشق به هر بی سر و پائی نرسد شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۸۴
هرچه امکان لطف و رحمت بود اسیری لاهیجی : اسرار الشهود
بخش ۱۳ - تحریض در طلب و کیفیت حال طالب و اطوار و آداب طلب کاری و بیان وصف الحال در علامت طلب و طالب
آتش درد طلب دردل فروز خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۲۷۵
ما حضرت عشق را ندیمیم عطار نیشابوری : باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد
شمارهٔ ۱۱
چون برگِ گلت بدید گلبرگِ طری ایرج میرزا : مثنوی ها
شیر و موش
بود شیری به بیشهٔی خفته محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۱۷۰
شیخ گفت روزی: بلغناان السید الصادق جعفر بن محمد قال ما رأیت احسن من تواضع الاغنیاء للفقراء و احسن من ذلک اعراض الفقیر عن الغنی استغنی باللّه عزوجل. پس مقری بر خواند وَللمّه العزة وَلِرَسُولِهِ وَللمُؤْمِنین.
غزل شمارهٔ ۱۷
رفت آن جانان ما از دست ما ازرقی هروی : مقطعات
شمارهٔ ۳
گر چه ما از جزغ نیاساییم شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۰۸
چنان سرمست و شیدایم که پا از سر نمی دانم صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۴۲۴
بخت ما چون بید مجنون سرنگون افتاده است فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۲۱۴
نه من مقید آن سرو گلعذارم و بس شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۸۴
غیر او با او نگنجد در دلم اقبال لاهوری : زبور عجم
زمستان را سرآمد روزگاران
زمستان را سرآمد روزگاران صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۶۵
منگر به چشم کم به دل داغدار ما صفایی جندقی : رباعیات
شمارهٔ ۲۹
از لعل تو خون جگرم ماند به دل مجیرالدین بیلقانی : رباعیات
شمارهٔ ۷۲
مگذار که سودم به زیان در برود شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۹۶
منم که عاشق دیدار یار خود باشم خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۹۱ - در رثاء دختر خویش
پیش بین دختر نو آمد من شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۶۴
حالی است مرا با می و مستان که چه گویم شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۵۸
دولت عشق به هر بی سر و پائی نرسد شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۸۴
هرچه امکان لطف و رحمت بود اسیری لاهیجی : اسرار الشهود
بخش ۱۳ - تحریض در طلب و کیفیت حال طالب و اطوار و آداب طلب کاری و بیان وصف الحال در علامت طلب و طالب
آتش درد طلب دردل فروز خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۲۷۵
ما حضرت عشق را ندیمیم عطار نیشابوری : باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد
شمارهٔ ۱۱
چون برگِ گلت بدید گلبرگِ طری ایرج میرزا : مثنوی ها
شیر و موش
بود شیری به بیشهٔی خفته محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۱۷۰
شیخ گفت روزی: بلغناان السید الصادق جعفر بن محمد قال ما رأیت احسن من تواضع الاغنیاء للفقراء و احسن من ذلک اعراض الفقیر عن الغنی استغنی باللّه عزوجل. پس مقری بر خواند وَللمّه العزة وَلِرَسُولِهِ وَللمُؤْمِنین.