اوحدی مراغهای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۴۹
در هر چه دیدهام تو پدیدار بودهای انوری : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۵ - چون صدراعظم مجدالدین ابوالحسن عمرانی از سمرقند بازآمد و سلطان تشریفش فرمود اعدا بر او افتریها کردند در دفع آن افتریها انوری این قصیدهٔ بگفت
سه ماهه فراقت بر اهل خراسان نجمالدین رازی : سایر اشعار
شمارهٔ ۱۴
دستی چو نیست جیفهٔ مردار بس خسند مفاتیح الجنان : نماز هر یک از حجج طاهره و نماز جعفر طیار
نماز حضرت هادى (ع)
[بنا بر نقل سید ابن طاووس در کتاب «جمال الاسبوع»] نماز آن حضرت دو رکعت است که در رکعت اوّل سوره «حمد» و سوره «یس» و در رکعت دوم سوره «حمد» و سوره «الرّحمن» خوانده می شود. غروی اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۳
ای مرهم سینۀ خستۀ ما غروی اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۳
صفحات دفتر کن فکان ز کتاب حسن تو آیتی رضیالدین آرتیمانی : رضیالدین آرتیمانی
گوهر عشق
الهی سوختم بیغم الهی مهستی گنجوی : رباعیات
رباعی شمارۀ ۴۰
در طاس فلک نقش قضا و قدر است طغرل احراری : غزلیات
شمارهٔ ۹
اگر اینست تندی توسن جولان شتابش را عرفی شیرازی : غزلها
غزل شمارهٔ ۱۱۷
مست و بد خوببم و هم صحبت جانانه ی مست طغرل احراری : غزلیات
شمارهٔ ۲۲۸
در محفل رقیبان رویت شکفته گل گل طغرل احراری : غزلیات
شمارهٔ ۱۴
هر که را باشد نظر ترک قباپوش مرا جامی : سبحةالابرار
بخش ۳۸ - حکایت آن متورع آبی از قبول مرغابی شکار کرده به چنگل بازی طعمه از غیر وجه خورده
خسروی عاقبت اندیشی کرد قاسم انوار : مقطعات
شمارهٔ ۲۳
میر زمانه، خسرو گیلان و تاج شاه عرفی شیرازی : غزلها
غزل شمارهٔ ۸۸
درد نایافت ز بی دردی اقبال من است خواجه نصیرالدین طوسی : قسم دوم در مقاصد
فصل ششم
پیش ازین، در بابی که بر بیان خیر و سعادت مقصور بود یاد کرده ایم که موجبات سعادت تکمیل قوای ناقصه است و بیان کردیم که تکمیل قوی به تحصیل فضایل چهارگانه متمشی شود، پس موجبات سعادت، اجناس فضائل چهارگانه بود و انواعی که در تحت آن اجناس باشد، و سعید کسی بود که ذات او مجمع این صفات بود. و چون یک جنس از این فضایل تعلق به قوت نظری دارد، و آن حکمت است، و سه جنس باقی، تعلق به عمل دارد، پس مظهر آثار حکمت نفس ناطقه بود و مظهر آثار سه جنس باقی بدن. و چون افعالی صادر می شود از مردم شبیه به افعال اهل فضائل، و در تمییز میان فضیلت و آنچه نه فضیلت بود به معرفت حقیقت هر فعلی، و تمییز میان آنچه مبدأ آن فضیلتی بود و آنچه مبدأ آن حالتی دیگر باشد غیر فضیلت، احتیاج است، پس در این فصل این معنی به شرح بیان کنیم. طغرل احراری : غزلیات
شمارهٔ ۹۴
شب که در دل عکس خورشید رخ او جا گرفت حزین لاهیجی : قطعات
شمارهٔ ۹ - قطعه در نکوهش روزگار خویش
روزگاریست، عقل می کوبد عرفی شیرازی : غزلها
غزل شمارهٔ ۶۷
مرا که شیشه ی دل در زیارت سنگ است غروی اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۷۲
عاشق از فتنۀ معشوق هراسان نشود
غزل شمارهٔ ۷۴۹
در هر چه دیدهام تو پدیدار بودهای انوری : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۵ - چون صدراعظم مجدالدین ابوالحسن عمرانی از سمرقند بازآمد و سلطان تشریفش فرمود اعدا بر او افتریها کردند در دفع آن افتریها انوری این قصیدهٔ بگفت
سه ماهه فراقت بر اهل خراسان نجمالدین رازی : سایر اشعار
شمارهٔ ۱۴
دستی چو نیست جیفهٔ مردار بس خسند مفاتیح الجنان : نماز هر یک از حجج طاهره و نماز جعفر طیار
نماز حضرت هادى (ع)
[بنا بر نقل سید ابن طاووس در کتاب «جمال الاسبوع»] نماز آن حضرت دو رکعت است که در رکعت اوّل سوره «حمد» و سوره «یس» و در رکعت دوم سوره «حمد» و سوره «الرّحمن» خوانده می شود. غروی اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۳
ای مرهم سینۀ خستۀ ما غروی اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۳
صفحات دفتر کن فکان ز کتاب حسن تو آیتی رضیالدین آرتیمانی : رضیالدین آرتیمانی
گوهر عشق
الهی سوختم بیغم الهی مهستی گنجوی : رباعیات
رباعی شمارۀ ۴۰
در طاس فلک نقش قضا و قدر است طغرل احراری : غزلیات
شمارهٔ ۹
اگر اینست تندی توسن جولان شتابش را عرفی شیرازی : غزلها
غزل شمارهٔ ۱۱۷
مست و بد خوببم و هم صحبت جانانه ی مست طغرل احراری : غزلیات
شمارهٔ ۲۲۸
در محفل رقیبان رویت شکفته گل گل طغرل احراری : غزلیات
شمارهٔ ۱۴
هر که را باشد نظر ترک قباپوش مرا جامی : سبحةالابرار
بخش ۳۸ - حکایت آن متورع آبی از قبول مرغابی شکار کرده به چنگل بازی طعمه از غیر وجه خورده
خسروی عاقبت اندیشی کرد قاسم انوار : مقطعات
شمارهٔ ۲۳
میر زمانه، خسرو گیلان و تاج شاه عرفی شیرازی : غزلها
غزل شمارهٔ ۸۸
درد نایافت ز بی دردی اقبال من است خواجه نصیرالدین طوسی : قسم دوم در مقاصد
فصل ششم
پیش ازین، در بابی که بر بیان خیر و سعادت مقصور بود یاد کرده ایم که موجبات سعادت تکمیل قوای ناقصه است و بیان کردیم که تکمیل قوی به تحصیل فضایل چهارگانه متمشی شود، پس موجبات سعادت، اجناس فضائل چهارگانه بود و انواعی که در تحت آن اجناس باشد، و سعید کسی بود که ذات او مجمع این صفات بود. و چون یک جنس از این فضایل تعلق به قوت نظری دارد، و آن حکمت است، و سه جنس باقی، تعلق به عمل دارد، پس مظهر آثار حکمت نفس ناطقه بود و مظهر آثار سه جنس باقی بدن. و چون افعالی صادر می شود از مردم شبیه به افعال اهل فضائل، و در تمییز میان فضیلت و آنچه نه فضیلت بود به معرفت حقیقت هر فعلی، و تمییز میان آنچه مبدأ آن فضیلتی بود و آنچه مبدأ آن حالتی دیگر باشد غیر فضیلت، احتیاج است، پس در این فصل این معنی به شرح بیان کنیم. طغرل احراری : غزلیات
شمارهٔ ۹۴
شب که در دل عکس خورشید رخ او جا گرفت حزین لاهیجی : قطعات
شمارهٔ ۹ - قطعه در نکوهش روزگار خویش
روزگاریست، عقل می کوبد عرفی شیرازی : غزلها
غزل شمارهٔ ۶۷
مرا که شیشه ی دل در زیارت سنگ است غروی اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۷۲
عاشق از فتنۀ معشوق هراسان نشود