جامی : تحفةالاحرار
بخش ۲۶ - مقاله سیم در بیان آنکه آدمیت آدمی نه به صورت ماء و طین است بلکه به سعادت اسلام و دین است و اول ارکان این سعادت اقرار است بکلمتین شهادت
ای که در دولت دین کم زنی قاسم انوار : غزلیات
شمارهٔ ۶۶۸
یار میگوید ببانگ پهلوی : مولوی : دفتر اول
بخش ۲۷ - مکر کردن مریدان کی خلوت را بشکن
جمله گفتند ای حکیم رخنه جو عطار نیشابوری : بخش بیست و هشتم
الحكایة و التمثیل
چون ایاز از چشم بدرنجور شد صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۵۷۴
از سخن چند چو سی پاره پریشان گردی؟ اقبال لاهوری : پیام مشرق
ز من با شاعر رنگین بیان گوی
ز من با شاعر رنگین بیان گوی ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ٣۶٨
نه بکوشش در است روزی خلق مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۱۲
منم آن کس که نبینم بزنم فاخته گیرم یغمای جندقی : بخش اول
شمارهٔ ۱۶ - به یکی از دوستان نوشته
خدایا خدایا این چه جنبش بی هنگام بود و بدرود رنج فرجام که نخست پی خورشید کامرانی روی در سیاهی نهاد و اختر زندگانی سر در تباهی، رامش و خرمی ساری شد و درنگ و آرامش رخت بر رخش دربدری بست. پرند و پرنیانم زیر پی خارا و خار افتاد و کوه و هامونم در دیده خانه کژدم و لانه مار آمد، دم آبی از چشمه ساری نکشیدم، مصرع جز آنکه خون شد و از جام دیده ریخت برویم. عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۱۶
بیا تا رند هر جایی بباشیم ادیب صابر : قصاید
شمارهٔ ۷۹
ای با تو دلم همه وفا کرده غزالی : عنوان اول - در شناختن نفس خویش
فصل دوازدهم
گمان مبر که این پیامبران را مخصوص است که گوهر همه آدمیان در اصل فطرت شایسته این است، چنان که هیچ آهنی نیست که به اصل فطرت شایسته آن نیست که از وی آیینه برآید که صورت عالم را حکایت کند، مگر آن که زنگار در جوهر وی غوض کند و وی را تباه کند همچنین هر دل که حرص دنیا و شهوت و معاصی بر وی غالب شود و در وی متمکن گردد، بدین نرسد و به درجه رین و طبع رسد و این شایستگی از وی باطل شود: «و کل مولود یولد علی الفطره فابواه یهودانه و ینصرانه و یمجسانه». نهج البلاغه : نامه ها
نامه به زياد بن أبيه در بر حذر داشتن او از نیرنگ معاویه
<strong> و من كتاب له عليهالسلام إلى زياد ابن أبيه و قد بلغه أن معاوية كتب إليه يريد خديعته باستلحاقه </strong> صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۴۵۸
کی دل سالک سرگشته بجا می باشد؟ نهج البلاغه : خطبه ها
خبر از فتنهها و حوادث آینده
<strong> و من خطبة له عليهالسلام يومئ فيها إلى ذكر الملاحم </strong> عطار نیشابوری : بخش سی و دوم
الحكایة و التمثیل
یک شبی محمود شاه حق شناس فرخی سیستانی : قصاید
شمارهٔ ۹۸ - در مدح ابوبکر عمید الملک قهستانی عارض لشکر گوید
ای غالیه کشیده ترا دست روزگار جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۷۷۲
نوبهار آمد خرامان دوش بر دوش نشاط سنایی غزنوی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵ - این توحید به حضرت غزنین گفته شد
ای در دل مشتاقان از عشق تو بستانها پروین اعتصامی : مثنویات، تمثیلات و مقطعات
شکسته
با بنفشه، لاله گفت ای بیخبر
بخش ۲۶ - مقاله سیم در بیان آنکه آدمیت آدمی نه به صورت ماء و طین است بلکه به سعادت اسلام و دین است و اول ارکان این سعادت اقرار است بکلمتین شهادت
ای که در دولت دین کم زنی قاسم انوار : غزلیات
شمارهٔ ۶۶۸
یار میگوید ببانگ پهلوی : مولوی : دفتر اول
بخش ۲۷ - مکر کردن مریدان کی خلوت را بشکن
جمله گفتند ای حکیم رخنه جو عطار نیشابوری : بخش بیست و هشتم
الحكایة و التمثیل
چون ایاز از چشم بدرنجور شد صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۵۷۴
از سخن چند چو سی پاره پریشان گردی؟ اقبال لاهوری : پیام مشرق
ز من با شاعر رنگین بیان گوی
ز من با شاعر رنگین بیان گوی ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ٣۶٨
نه بکوشش در است روزی خلق مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۱۲
منم آن کس که نبینم بزنم فاخته گیرم یغمای جندقی : بخش اول
شمارهٔ ۱۶ - به یکی از دوستان نوشته
خدایا خدایا این چه جنبش بی هنگام بود و بدرود رنج فرجام که نخست پی خورشید کامرانی روی در سیاهی نهاد و اختر زندگانی سر در تباهی، رامش و خرمی ساری شد و درنگ و آرامش رخت بر رخش دربدری بست. پرند و پرنیانم زیر پی خارا و خار افتاد و کوه و هامونم در دیده خانه کژدم و لانه مار آمد، دم آبی از چشمه ساری نکشیدم، مصرع جز آنکه خون شد و از جام دیده ریخت برویم. عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۱۶
بیا تا رند هر جایی بباشیم ادیب صابر : قصاید
شمارهٔ ۷۹
ای با تو دلم همه وفا کرده غزالی : عنوان اول - در شناختن نفس خویش
فصل دوازدهم
گمان مبر که این پیامبران را مخصوص است که گوهر همه آدمیان در اصل فطرت شایسته این است، چنان که هیچ آهنی نیست که به اصل فطرت شایسته آن نیست که از وی آیینه برآید که صورت عالم را حکایت کند، مگر آن که زنگار در جوهر وی غوض کند و وی را تباه کند همچنین هر دل که حرص دنیا و شهوت و معاصی بر وی غالب شود و در وی متمکن گردد، بدین نرسد و به درجه رین و طبع رسد و این شایستگی از وی باطل شود: «و کل مولود یولد علی الفطره فابواه یهودانه و ینصرانه و یمجسانه». نهج البلاغه : نامه ها
نامه به زياد بن أبيه در بر حذر داشتن او از نیرنگ معاویه
<strong> و من كتاب له عليهالسلام إلى زياد ابن أبيه و قد بلغه أن معاوية كتب إليه يريد خديعته باستلحاقه </strong> صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۴۵۸
کی دل سالک سرگشته بجا می باشد؟ نهج البلاغه : خطبه ها
خبر از فتنهها و حوادث آینده
<strong> و من خطبة له عليهالسلام يومئ فيها إلى ذكر الملاحم </strong> عطار نیشابوری : بخش سی و دوم
الحكایة و التمثیل
یک شبی محمود شاه حق شناس فرخی سیستانی : قصاید
شمارهٔ ۹۸ - در مدح ابوبکر عمید الملک قهستانی عارض لشکر گوید
ای غالیه کشیده ترا دست روزگار جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۷۷۲
نوبهار آمد خرامان دوش بر دوش نشاط سنایی غزنوی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵ - این توحید به حضرت غزنین گفته شد
ای در دل مشتاقان از عشق تو بستانها پروین اعتصامی : مثنویات، تمثیلات و مقطعات
شکسته
با بنفشه، لاله گفت ای بیخبر