جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۶۲
ای جان و زندگانی عمری و شادمانی
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۶۷
چو زلف تو جهان بس بی قرارست
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۷۲۲
گفته ام درس ثنای تو ز جان در شب عید
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۲۲۱
به روز بازپسین و به صبحگاه الست
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۷۳۸
نهاد ملک دلم بر غم رخ تو مدار
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۸۲۸
گر زنم آهی بسوزم خرمنش
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۷
هر که را نیست ز جانان خبری بی خبر است
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۵۳
دلم ز درد فراقش فغان برآوردست
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۳۴
من راز غم عشق تو گفتن نتوانم
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۱۸
وقت آنست که بر ما نظری اندازی
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۱۱
سرگشته در این عرصه ایام چو ماییم
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۷۸
آن خوشدلی کجا شد و آن روزگار من
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۹۲۳
خوابی خوش است اینکه شب دوش دیده ام
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۹۸۲
جانا ز دست عشق تو فرسوده خاطرم
ابن یمین فَرومَدی : اشعار عربی
شمارهٔ ۵٩ - ایضاً
المت فحیت ثم قامت فودعت
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۶۷
چه کردم تا زمن دل برگرفتی
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۵۱۳
آخر این دردم به درمان کی رسد
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۶۶
بخت رمیده ی ما چون یار ماست امشب
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۶۱۱
هیچکس در نزد آن در که درش باز نکردند
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۸۳
ای بار غم تو بر دل من