صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۲۹۳
پاکدامان را غمی از تهمت ناپاک نیست مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۲۷
گر جان عاشق دم زند آتش درین عالم زند سوزنی سمرقندی : قطعات
شمارهٔ ۱ - قطعه
چه حاجت است بدیک سیاه بستانرا صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۲۱۴
ناله ام ناخن به داغ عندلیبان می زند آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۴۴
الا ایکه داری طمع پادشاهی مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۲۲۶
قلت له مصبحا یا ملک المشرق امامی هروی : قصاید
شمارهٔ ۲۰ - در مدح علاء الدوله ابوالفتح
تا داد چشم مست ترا روزگار تیغ عطار نیشابوری : بخش بیست و دوم
(۶) حکایت احمد غزالی
به پیش پاک بازان دلفروز صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۰۴۲
زرخسار تو رنگ از گلشن ایجاد می خیزد عطار نیشابوری : باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن
شمارهٔ ۲۸
هر چند که این حدیث جستی تو بسی مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۱۷
من پری زادهام و خواب ندانم که کجاست عطار نیشابوری : دفتر دوم
تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
وصال شاه میجویند جمله مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۸۷
بده آن باده به ما باده به ما اولیٰ تر ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۱۵۲
چهار کار دژآگاهی (نادانی) و دشمنی و بدی با تن خود کردن است: یکی پادیاوندی (یعنی: زبردستی و زورمندی) نمودن، دیگر درویش متکبر که با مردی توانگر نبرد آورد، دیگر مرد پیر ریژخوی که زنی برنا به زنی گیرد و دیگر مرد گشن (جوان) که زنی پیر به زنی کند. محمد کوسج : برزونامه (بخش کهن)
بخش ۶ - آمدن گرسیوز و بردن برزو پیش افراسیاب
و زان پس به گرسیوز آواز داد مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۶۹۴
ای آنکه ز حد برون جانافزایی مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۷۷۴
در فنای محض افشانند مردان آستی مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۷۸
صد خمار است و طرب، در نظر آن دیده عطار نیشابوری : بخش هفدهم
(۸) حکایت آن درویش با ابوبکر ورّاق
شبی در خواب دید آن مردِ مشتاق صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۵۳
نیست آرام در آن دل که هوس بسیارست
غزل شمارهٔ ۱۲۹۳
پاکدامان را غمی از تهمت ناپاک نیست مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۲۷
گر جان عاشق دم زند آتش درین عالم زند سوزنی سمرقندی : قطعات
شمارهٔ ۱ - قطعه
چه حاجت است بدیک سیاه بستانرا صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۲۱۴
ناله ام ناخن به داغ عندلیبان می زند آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۴۴
الا ایکه داری طمع پادشاهی مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۲۲۶
قلت له مصبحا یا ملک المشرق امامی هروی : قصاید
شمارهٔ ۲۰ - در مدح علاء الدوله ابوالفتح
تا داد چشم مست ترا روزگار تیغ عطار نیشابوری : بخش بیست و دوم
(۶) حکایت احمد غزالی
به پیش پاک بازان دلفروز صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۰۴۲
زرخسار تو رنگ از گلشن ایجاد می خیزد عطار نیشابوری : باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن
شمارهٔ ۲۸
هر چند که این حدیث جستی تو بسی مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۱۷
من پری زادهام و خواب ندانم که کجاست عطار نیشابوری : دفتر دوم
تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
وصال شاه میجویند جمله مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۸۷
بده آن باده به ما باده به ما اولیٰ تر ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۱۵۲
چهار کار دژآگاهی (نادانی) و دشمنی و بدی با تن خود کردن است: یکی پادیاوندی (یعنی: زبردستی و زورمندی) نمودن، دیگر درویش متکبر که با مردی توانگر نبرد آورد، دیگر مرد پیر ریژخوی که زنی برنا به زنی گیرد و دیگر مرد گشن (جوان) که زنی پیر به زنی کند. محمد کوسج : برزونامه (بخش کهن)
بخش ۶ - آمدن گرسیوز و بردن برزو پیش افراسیاب
و زان پس به گرسیوز آواز داد مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۶۹۴
ای آنکه ز حد برون جانافزایی مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۷۷۴
در فنای محض افشانند مردان آستی مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۷۸
صد خمار است و طرب، در نظر آن دیده عطار نیشابوری : بخش هفدهم
(۸) حکایت آن درویش با ابوبکر ورّاق
شبی در خواب دید آن مردِ مشتاق صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۵۳
نیست آرام در آن دل که هوس بسیارست