عطار نیشابوری : بخش دوازدهم
الحکایه و التمثیل
حکیمی را یکی زر در بدل زد سعدی : باب هشتم در آداب صحبت
بخش ۲۴
خبری که دانی که دلی بیازارد تو خاموش تا دیگری بیارد لبیبی : قطعات و قصاید به جا مانده
شمارهٔ ۲ - قطعهٔ منقول در تاریخ بیهقی
کاروانی همی از ری به سوی دسکره شد اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۳۳۸
عمر تو اگر بخواب غفلت گذرد امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۴۷
ز هجر سوخته شد جان من سپند تو باد فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۷
در موقع سخت می نباید شد سست وحدت کرمانشاهی : غزلیات
غزل شماره 34
دیوانه کرده است مرا عشق روی یار ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۱۱۶
خواستهٔ کسان دیگر تاراج مکن و نگاه مدار و به خواستهٔ خود میامیز، چه که خواستهٔ تو نیز ناپیدا و انبیر (محو) گردد، زیرا خواستهٔ ناخویش آفریده چون با آن خویش... نهج البلاغه : نامه ها
نامه به عبدالله بن عباس در مورد روش برخورد با مردم
<strong> و من كتاب له عليهالسلام إلى عبد الله بن عباس و هو عامله على البصرة </strong> شاه نعمتالله ولی : قطعات
قطعهٔ شمارهٔ ۷۰
آفتابی تو و ما سایهٔ تو نهج البلاغه : نامه ها
نامه به ابو موسى اشعرى در جواب نامه او
<strong> و من كتاب له عليهالسلام إلى أبي موسى الأشعري جوابا في أمر الحكمين </strong> ذكره سعيد بن يحيى الأموي في كتاب المغازي رهی معیری : غزلها - جلد دوم
سراب آرزو
دل من ز تابناکی به شراب ناب ماند عطار نیشابوری : درتعصب گوید
حکایت عمر که میخواست خلافت را بفروشد
چون عمر پیش اویس آمد به جوش محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۹۴
چو گریم بی تو اشگم از بن مژگان فرو ریزد اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۳۴۴
از بسکه دلم پیام او میشنود نهج البلاغه : حکمت ها
نشانه كمال عقل
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> إِذَا تَمَّ اَلْعَقْلُ نَقَصَ اَلْكَلاَمُ رضاقلی خان هدایت : روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین
بخش ۷۹ - شهاب الدین سهروردی
ابوحفص عمر نام دارند و سهرورد از توابع کلات است و تا مهنه چهار فرسخ مسافت دارد و مقبرهٔ مشایخ در آنجاست و سلسلهٔ مشایخ سهروردیه از شعب سلسلهٔ معروفی است و شیخ از مشاهیر فضلا و علما و مرید عمّ شیخ نجیب سهروردی است. غرض، شیخ را تصانیف بسیار و رسالات عالی مقدار است. من جمله عوارف و رشف النصایح و اعلام التقی و اعلام الهدی و جناب شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی اخلاص و ارادت به ایشان داشته. همچنین کمال الدین اسماعیل اصفهانی مدایح وی را نگاشته. مجملاً شیخ از اکابر این طایفه است و نود و سه سال عمر یافته. در سنهٔ ۵۸۷ در بغداد به جنت شتافته. گاهی خیال نظمی میفرموده و این ابیات منسوب بدوست: کمالالدین اسماعیل : قطعات
شمارهٔ ۸۰ - وله ایضا
هر آن سعادت کاندر ضمیر افلاکست رشیدالدین میبدی : ۳۸- سورة ص- مکیة
۴ - النوبة الاولى
قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِیمٌ (۶۷) گوى اى محمد آن خبرى بزرگ است. رشیدالدین میبدی : ۳- سورة آل عمران- مدنیة
۳۰ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: ما کانَ اللَّهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ این کار چنین مبهم فرو نگذارند! و این قصه سربسته روزى برگشایند! و این دامن فراهم کرده آخر بیفشانند! و این سر و پاى درهم کردگان صافیان و جافیان آخر بینى که از هم باز کنند! فَرِیقاً هَدى وَ فَرِیقاً حَقَّ عَلَیْهِمُ الضَّلالَةُ و هر کس را بمأوى و منزل خویش فرود آرند، فَرِیقٌ فِی الْجَنَّةِ وَ فَرِیقٌ فِی السَّعِیرِ یکى در حزب شیطان، کشته حرمان، و اندوه جاودان أُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطانِ. یکى نواخته رحمن، در زمره دوستان، بمهر ازل شادان، برو داغ وَ عِبادُ الرَّحْمنِ. امروز تو چند بینى و چه دریابى که درهاى اسرار فرو بسته، و مسمار غیب بر در خانه توحید و شرک زده، و کلید آن بخود سپرده که: وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلَّا هُوَ همین است که گفت عزّ و علا: وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُطْلِعَکُمْ عَلَى الْغَیْبِ، و تا نپندارى که آنچه دیده تو بآن نرسد دیده انبیاء نیز نرسد! نمىخوانى که: وَ لکِنَّ اللَّهَ یَجْتَبِی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یَشاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ. میفرماید که: ایمان بیارید، و استوار گیرید اللَّه را، که غیبدان است و نهان بین، و فرو فرستادگان پیغامبران را که بوحى پاک ایشان را بر غیب همى دارد، و پوشیده مینماید، و چون نماید چندان نماید که خود خواهد، نه چندان که بنده خواهد، کما قال عزّ و جلّ: وَ لا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِما شاءَ. خداى داند که بنده چه برتابد، و وى را چه شاید، و دانستن چیست که وى را بکار آید! مدبّر کار بندگان اوست! کارساز و کارران و نگهبان اوست! صحّ الخبر انّه عزّ و جلّ یقول: ادبر عبادى بعلمى، انى بعبادى خبیر بصیر.
الحکایه و التمثیل
حکیمی را یکی زر در بدل زد سعدی : باب هشتم در آداب صحبت
بخش ۲۴
خبری که دانی که دلی بیازارد تو خاموش تا دیگری بیارد لبیبی : قطعات و قصاید به جا مانده
شمارهٔ ۲ - قطعهٔ منقول در تاریخ بیهقی
کاروانی همی از ری به سوی دسکره شد اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۳۳۸
عمر تو اگر بخواب غفلت گذرد امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۴۷
ز هجر سوخته شد جان من سپند تو باد فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۷
در موقع سخت می نباید شد سست وحدت کرمانشاهی : غزلیات
غزل شماره 34
دیوانه کرده است مرا عشق روی یار ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۱۱۶
خواستهٔ کسان دیگر تاراج مکن و نگاه مدار و به خواستهٔ خود میامیز، چه که خواستهٔ تو نیز ناپیدا و انبیر (محو) گردد، زیرا خواستهٔ ناخویش آفریده چون با آن خویش... نهج البلاغه : نامه ها
نامه به عبدالله بن عباس در مورد روش برخورد با مردم
<strong> و من كتاب له عليهالسلام إلى عبد الله بن عباس و هو عامله على البصرة </strong> شاه نعمتالله ولی : قطعات
قطعهٔ شمارهٔ ۷۰
آفتابی تو و ما سایهٔ تو نهج البلاغه : نامه ها
نامه به ابو موسى اشعرى در جواب نامه او
<strong> و من كتاب له عليهالسلام إلى أبي موسى الأشعري جوابا في أمر الحكمين </strong> ذكره سعيد بن يحيى الأموي في كتاب المغازي رهی معیری : غزلها - جلد دوم
سراب آرزو
دل من ز تابناکی به شراب ناب ماند عطار نیشابوری : درتعصب گوید
حکایت عمر که میخواست خلافت را بفروشد
چون عمر پیش اویس آمد به جوش محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۹۴
چو گریم بی تو اشگم از بن مژگان فرو ریزد اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۳۴۴
از بسکه دلم پیام او میشنود نهج البلاغه : حکمت ها
نشانه كمال عقل
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> إِذَا تَمَّ اَلْعَقْلُ نَقَصَ اَلْكَلاَمُ رضاقلی خان هدایت : روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین
بخش ۷۹ - شهاب الدین سهروردی
ابوحفص عمر نام دارند و سهرورد از توابع کلات است و تا مهنه چهار فرسخ مسافت دارد و مقبرهٔ مشایخ در آنجاست و سلسلهٔ مشایخ سهروردیه از شعب سلسلهٔ معروفی است و شیخ از مشاهیر فضلا و علما و مرید عمّ شیخ نجیب سهروردی است. غرض، شیخ را تصانیف بسیار و رسالات عالی مقدار است. من جمله عوارف و رشف النصایح و اعلام التقی و اعلام الهدی و جناب شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی اخلاص و ارادت به ایشان داشته. همچنین کمال الدین اسماعیل اصفهانی مدایح وی را نگاشته. مجملاً شیخ از اکابر این طایفه است و نود و سه سال عمر یافته. در سنهٔ ۵۸۷ در بغداد به جنت شتافته. گاهی خیال نظمی میفرموده و این ابیات منسوب بدوست: کمالالدین اسماعیل : قطعات
شمارهٔ ۸۰ - وله ایضا
هر آن سعادت کاندر ضمیر افلاکست رشیدالدین میبدی : ۳۸- سورة ص- مکیة
۴ - النوبة الاولى
قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِیمٌ (۶۷) گوى اى محمد آن خبرى بزرگ است. رشیدالدین میبدی : ۳- سورة آل عمران- مدنیة
۳۰ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: ما کانَ اللَّهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ این کار چنین مبهم فرو نگذارند! و این قصه سربسته روزى برگشایند! و این دامن فراهم کرده آخر بیفشانند! و این سر و پاى درهم کردگان صافیان و جافیان آخر بینى که از هم باز کنند! فَرِیقاً هَدى وَ فَرِیقاً حَقَّ عَلَیْهِمُ الضَّلالَةُ و هر کس را بمأوى و منزل خویش فرود آرند، فَرِیقٌ فِی الْجَنَّةِ وَ فَرِیقٌ فِی السَّعِیرِ یکى در حزب شیطان، کشته حرمان، و اندوه جاودان أُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطانِ. یکى نواخته رحمن، در زمره دوستان، بمهر ازل شادان، برو داغ وَ عِبادُ الرَّحْمنِ. امروز تو چند بینى و چه دریابى که درهاى اسرار فرو بسته، و مسمار غیب بر در خانه توحید و شرک زده، و کلید آن بخود سپرده که: وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلَّا هُوَ همین است که گفت عزّ و علا: وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُطْلِعَکُمْ عَلَى الْغَیْبِ، و تا نپندارى که آنچه دیده تو بآن نرسد دیده انبیاء نیز نرسد! نمىخوانى که: وَ لکِنَّ اللَّهَ یَجْتَبِی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یَشاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ. میفرماید که: ایمان بیارید، و استوار گیرید اللَّه را، که غیبدان است و نهان بین، و فرو فرستادگان پیغامبران را که بوحى پاک ایشان را بر غیب همى دارد، و پوشیده مینماید، و چون نماید چندان نماید که خود خواهد، نه چندان که بنده خواهد، کما قال عزّ و جلّ: وَ لا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِما شاءَ. خداى داند که بنده چه برتابد، و وى را چه شاید، و دانستن چیست که وى را بکار آید! مدبّر کار بندگان اوست! کارساز و کارران و نگهبان اوست! صحّ الخبر انّه عزّ و جلّ یقول: ادبر عبادى بعلمى، انى بعبادى خبیر بصیر.