مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۸۸
یا کالمینا، یا حاکمینا خیام : دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸]
رباعی ۱۲۶
از درسِ علوم جمله بگریزی بِهْ، مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۱۴
ز لقمه‌یی که بشد دیده تو را پرده اوحدی مراغه‌ای : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۶ - وله روح‌الله روحه
مباش بندهٔ آن کز غم تو آزادست خیام : دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸]
رباعی ۱۲۴
برخیز و مخور غمِ جهانِ گُذران، خیام : دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸]
رباعی ۱۲۳
* هر گه که بنفشه جامه در رنگ زند، خیام : دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸]
رباعی ۱۲۲
چون لاله به نوروز قدح گیر به دست، خیام : دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸]
رباعی ۱۱۸
روزی است خوش و هوا نه گرم است و نه سرد، مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰
مهمان شاهم هر شبی، بر خوان احسان و وفا خیام : دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸]
رباعی ۱۱۷
صبح است، دمی بر می گلرنگ زنیم، خیام : دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸]
رباعی ۱۱۶
هنگام صبوح ای صنمِ فرخْ‌پی فریدون مشیری : از خاموشی
بابرگ
حریق خزان بود! نصرالله منشی : باب النابل و اللبوة
بخش ۲ - افسانهٔ شیر و مرد تیرانداز
آورده‌اند که شیری ماده با دو بچه در بیشه ای وطن داشت. امیرشاهی سبزواری : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۴
عید شد، ما را دل دیوانه زندانی هنوز خیام : دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸]
رباعی ۱۱۵
وقت سحر است، خیز ای مایهٔ ناز، ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ٨٠۴
بحر جود و کرم جمال الدین ابوالفضل بیهقی : مجلد ششم
بخش ۳۵ - بقیهٔ قصّهٔ التبّانیه ۱
بقیة قصّة التّبانیه خیام : دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸]
رباعی ۱۱۳
این قافلهٔ عمر عجب می‌گذرد! خیام : دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸]
رباعی ۱۱۲
چون عهده نمی‌شود کسی فردا را، میرزا حبیب خراسانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۴
تا چند از این خاک بمیرید و بزائید
غزل شمارهٔ ۲۸۸
یا کالمینا، یا حاکمینا خیام : دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸]
رباعی ۱۲۶
از درسِ علوم جمله بگریزی بِهْ، مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۱۴
ز لقمه‌یی که بشد دیده تو را پرده اوحدی مراغه‌ای : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۶ - وله روح‌الله روحه
مباش بندهٔ آن کز غم تو آزادست خیام : دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸]
رباعی ۱۲۴
برخیز و مخور غمِ جهانِ گُذران، خیام : دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸]
رباعی ۱۲۳
* هر گه که بنفشه جامه در رنگ زند، خیام : دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸]
رباعی ۱۲۲
چون لاله به نوروز قدح گیر به دست، خیام : دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸]
رباعی ۱۱۸
روزی است خوش و هوا نه گرم است و نه سرد، مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰
مهمان شاهم هر شبی، بر خوان احسان و وفا خیام : دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸]
رباعی ۱۱۷
صبح است، دمی بر می گلرنگ زنیم، خیام : دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸]
رباعی ۱۱۶
هنگام صبوح ای صنمِ فرخْ‌پی فریدون مشیری : از خاموشی
بابرگ
حریق خزان بود! نصرالله منشی : باب النابل و اللبوة
بخش ۲ - افسانهٔ شیر و مرد تیرانداز
آورده‌اند که شیری ماده با دو بچه در بیشه ای وطن داشت. امیرشاهی سبزواری : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۴
عید شد، ما را دل دیوانه زندانی هنوز خیام : دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸]
رباعی ۱۱۵
وقت سحر است، خیز ای مایهٔ ناز، ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ٨٠۴
بحر جود و کرم جمال الدین ابوالفضل بیهقی : مجلد ششم
بخش ۳۵ - بقیهٔ قصّهٔ التبّانیه ۱
بقیة قصّة التّبانیه خیام : دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸]
رباعی ۱۱۳
این قافلهٔ عمر عجب می‌گذرد! خیام : دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸]
رباعی ۱۱۲
چون عهده نمی‌شود کسی فردا را، میرزا حبیب خراسانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۴
تا چند از این خاک بمیرید و بزائید
