خیالی بخارایی : غزلیات
شمارهٔ ۱۶۶
خیز که پیر مغان میکده را درگشاد
اسدی توسی : گرشاسپ‌نامه
بازگشت گرشاسب از هند به ایران
سپهدار از آن پـــــس برآراست کار
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۵۵۶
گفتی غرضت ز بندگی چیست بگو
سنایی غزنوی : الباب الاوّل: در توحید باری تعالی
اندر تجرید گوید
هرکه خواهد ولایت تجرید
طغرل احراری : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۹
هر کرا دل محو آن آئینه رخسار شد
کلیم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۹۸
چشم جادوی تو در دلجوئی اهل نیاز
سلطان ولد : ولدنامه
بخش ۱۳۵ - در بیان آنکه معانی چنانکه هست در عبارت نگنجد و بچیزی نماند که لاضد له ولا ندله. لیکن چیزی می‌باید گفتن که لایق عقل مردم باشد تا او طالب آن شود. همچنانکه پیش کودک نابالغ لب شاهد را بشکر تشبیه کنند تا کودک از شیرینی شکر آنرا قیاس کند و گوید که چنانکه شکر شیرین است، باید که آن نیز چنین باشد. وگرنی، شکر را با لب شاهد چه نسبت است بهیچ وجهی بهم نمیمانند. همچنین حق تعالی بیان جنت بحور و قصور و اشجار وانهار میکند تا جنت را بدین طریق فهم کنند و الا جنت بدینها چه میماند اینهمه فانی‌اند و آن باقی است فانی را با باقی چه نسبت باشد
کی کند بحر را ب قطره قیاس
رشیدالدین میبدی : ۴- سورة النساء- مدنیة
۱ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ تاهت القلوب بسماع بسم اللَّه، طابت القلوب بشهود بسم اللَّه، غابت القلوب بظهور بسم اللَّه، طوبى لمن حدیثه فى اللَّه، و جلیسه هو اللَّه.
نهج البلاغه : حکمت ها
بهترین شهر برای زندگی
<strong> وَ قَالَ عليه‌السلام </strong> لَيْسَ بَلَدٌ بِأَحَقَّ بِكَ مِنْ بَلَدٍ خَيْرُ اَلْبِلاَدِ مَا حَمَلَكَ
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۰۶
جام ساقی پر مئی آری
اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۲۸۶
با آنچ گسستنی است در پیوستی
قاسم انوار : غزلیات
شمارهٔ ۲۷۲
درمان طلب کردم بسی،این درد را درمان نشد
قاسم انوار : غزلیات
شمارهٔ ۱۷۵
بیا، بیا، که مرا با تو نسبت جا نیست
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۲۷
ناگهان از در درآمد آن بت سرمست ما
خواجه نصیرالدین طوسی : قسم اول در مبادی
فصل هفتم
چون هر فعلی را غایتی و غرضی است تکمیل نفس انسانی نیز از برای غرضی تواند بود، و غرض ازان، چنانکه در اثنای سخن گفته آمد، سعادت اوست که به اضافت با او خیر او آنست، پس أولی چنان بود که به معرفت ماهیت خیر و سعادت اشارتی رود، تا از وقوف بران در ناقص شوقی، که باعث او باشد بر طلب کمال، حادث شود، و در طالب آن شوق حادث غالب شود، و در کامل فرح و اهتزاز به ظفر بر مطلوب زیادت گردد.
احمد شاملو : هوای تازه
شبانه
۱
قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۴ - در ستایش نظام الدوله حسین خان و به تهنیت تمثال همایون
ای همایون صورت میمون شاه‌ کامگار
ملک‌الشعرای بهار : غزلیات
شمارهٔ ۵۳
نسیم صبحدم ازکوهپایه باز آمد
خیالی بخارایی : غزلیات
شمارهٔ ۳۳۶
گهی دل می خورد خونم گه از راه جفا دیده
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۶۴
عالمی صورتست و او معنی