امام سجاد علیهالسلام : با ترجمه حسین انصاریان
دعای 51 ) دعا در تضرع و زاری به درگاه حق
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي التَّضَرُّعِ وَ الاِسْتِكَانَةِ جامی : یوسف و زلیخا
بخش ۲۶ - دیدن زلیخا عزیز مصر را از شکاف خیمه و فریاد برداشتن که این نه آن کس است که من در خواب دیده ام و سالها محنت محبتش کشیده ام
زلیخا کرد ازان چشمه نگاهی ترانه های کودکانه : بخش اول
مسواک (عمو امید)
شب که میشه وقت خواب دندونو مسواک بکن سعیدا : غزلیات
شمارهٔ ۳۴۲
بی برگ شو چو نی به نوا می توان رسید عثمان مختاری : شهریارنامه
بخش ۳۲ - پیدا شدن نقابدار سیه پوش و رزم او با نقابدار زرد پوش گوید
بد آن زرد پوش آن سیه پوش گفت لبیبی : قطعات و قصاید به جا مانده
شمارهٔ ۲ - قطعهٔ منقول در تاریخ بیهقی
کاروانی همی از ری به سوی دسکره شد جامی : تحفةالاحرار
بخش ۳۴ - مقاله هفتم در اشارت به زیارت بیت الله الحرام که به وادی تگ و پویش در پس هر سنگی سرهنگی سر نهاده و در بوادی جست و جویش در هر بن خاری گرفتاری از پای درافتاده
ای ز گلت نا زده سر حب دل ادیب الممالک : غزلیات
شمارهٔ ۴۹
مژده ای دل که ز ره قافله داد آمد شهریار (سید محمدحسین بهجت تبریزی) : گزیدهٔ غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۱ - خدا حافظ
به تودیع توجان میخواهد از تن شد جدا حافظ قرآن کریم : با ترجمه مهدی الهی قمشهای
سورة السجدة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ محمود شبستری : گلشن راز
بخش ۴۷ - سال از کیفیت جدایی میان قدیم و محدث
قدیم و محدث از هم چون جدا شد سعدی : غزلیات
غزل ۱۳۸
عشق در دل ماند و یار از دست رفت امام سجاد علیهالسلام : با ترجمه حسین انصاریان
دعای 47 ) دعا در روز عرفه
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي يَوْمِ عَرَفَةَ جامی : یوسف و زلیخا
بخش ۲۸ - تمنا کردن یوسف شبانی را
به حکم آنکه امتپروری را جامی : سلامان و ابسال
بخش ۶۹ - حکایت آن اعرابی اشتر گم کرده که میگفت کاشکی من نیز با اشتر خویش گم گشتمی تا هر که وی را یافتی مرا نیز با وی یافتی
آن عرابی چون شد اشتر در شتاب خیام : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۳
تا زهره و مه در آسمان گشت پدید سیدای نسفی : قصاید
شمارهٔ ۱۰ - نعت
نوبهار آمد شکفت از هر سر دیوار گل نصرالله منشی : باب الاسد و الثور
بخش ۳۴ - حکایت طیطوها
آوردهاند که نواعی است از مرغان آب که آن را طیطوی خوانند، و یک جفت ازان در ساحلی بودندی. چون وقت بیضه فراز آمد ماده گفت: در این سخن جای تامل است، اگر دریا در موج آید و بچگان را دررباید آن را چه حیلت توان کرد؟ نر گفت:گمان نبرم که وکیل دریا این دلیری کند و جانب مرا فروگذارد، واگر بی حرمتی اندیشد انصاف از وی بتوان ستد. ماده گفت:خویشتن شناسی نیکو باشد. بچه قوت و عدت وکیل دریا را بانتقام خود تهدید میکنی؟ از این استبداد درگذر، و برای بیضه جای حصین گزین، چه هرکه سخن ناصحان نشنود بدو آن رسد که بباخه رسید. گفت: چگونه؟ فایز دشتی : دوبیتیها
دوبیتی شمارهٔ ۵۱
بتم سرپنجه با لوح و قلم زد سنایی غزنوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۷۴
زن، زن ز وفا شود ز زیور نشود
دعای 51 ) دعا در تضرع و زاری به درگاه حق
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي التَّضَرُّعِ وَ الاِسْتِكَانَةِ جامی : یوسف و زلیخا
بخش ۲۶ - دیدن زلیخا عزیز مصر را از شکاف خیمه و فریاد برداشتن که این نه آن کس است که من در خواب دیده ام و سالها محنت محبتش کشیده ام
زلیخا کرد ازان چشمه نگاهی ترانه های کودکانه : بخش اول
مسواک (عمو امید)
شب که میشه وقت خواب دندونو مسواک بکن سعیدا : غزلیات
شمارهٔ ۳۴۲
بی برگ شو چو نی به نوا می توان رسید عثمان مختاری : شهریارنامه
بخش ۳۲ - پیدا شدن نقابدار سیه پوش و رزم او با نقابدار زرد پوش گوید
بد آن زرد پوش آن سیه پوش گفت لبیبی : قطعات و قصاید به جا مانده
شمارهٔ ۲ - قطعهٔ منقول در تاریخ بیهقی
کاروانی همی از ری به سوی دسکره شد جامی : تحفةالاحرار
بخش ۳۴ - مقاله هفتم در اشارت به زیارت بیت الله الحرام که به وادی تگ و پویش در پس هر سنگی سرهنگی سر نهاده و در بوادی جست و جویش در هر بن خاری گرفتاری از پای درافتاده
ای ز گلت نا زده سر حب دل ادیب الممالک : غزلیات
شمارهٔ ۴۹
مژده ای دل که ز ره قافله داد آمد شهریار (سید محمدحسین بهجت تبریزی) : گزیدهٔ غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۱ - خدا حافظ
به تودیع توجان میخواهد از تن شد جدا حافظ قرآن کریم : با ترجمه مهدی الهی قمشهای
سورة السجدة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ محمود شبستری : گلشن راز
بخش ۴۷ - سال از کیفیت جدایی میان قدیم و محدث
قدیم و محدث از هم چون جدا شد سعدی : غزلیات
غزل ۱۳۸
عشق در دل ماند و یار از دست رفت امام سجاد علیهالسلام : با ترجمه حسین انصاریان
دعای 47 ) دعا در روز عرفه
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي يَوْمِ عَرَفَةَ جامی : یوسف و زلیخا
بخش ۲۸ - تمنا کردن یوسف شبانی را
به حکم آنکه امتپروری را جامی : سلامان و ابسال
بخش ۶۹ - حکایت آن اعرابی اشتر گم کرده که میگفت کاشکی من نیز با اشتر خویش گم گشتمی تا هر که وی را یافتی مرا نیز با وی یافتی
آن عرابی چون شد اشتر در شتاب خیام : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۳
تا زهره و مه در آسمان گشت پدید سیدای نسفی : قصاید
شمارهٔ ۱۰ - نعت
نوبهار آمد شکفت از هر سر دیوار گل نصرالله منشی : باب الاسد و الثور
بخش ۳۴ - حکایت طیطوها
آوردهاند که نواعی است از مرغان آب که آن را طیطوی خوانند، و یک جفت ازان در ساحلی بودندی. چون وقت بیضه فراز آمد ماده گفت: در این سخن جای تامل است، اگر دریا در موج آید و بچگان را دررباید آن را چه حیلت توان کرد؟ نر گفت:گمان نبرم که وکیل دریا این دلیری کند و جانب مرا فروگذارد، واگر بی حرمتی اندیشد انصاف از وی بتوان ستد. ماده گفت:خویشتن شناسی نیکو باشد. بچه قوت و عدت وکیل دریا را بانتقام خود تهدید میکنی؟ از این استبداد درگذر، و برای بیضه جای حصین گزین، چه هرکه سخن ناصحان نشنود بدو آن رسد که بباخه رسید. گفت: چگونه؟ فایز دشتی : دوبیتیها
دوبیتی شمارهٔ ۵۱
بتم سرپنجه با لوح و قلم زد سنایی غزنوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۷۴
زن، زن ز وفا شود ز زیور نشود