محتشم کاشانی : قطعات
شمارهٔ ۷۳ - در تقاضا گوید
صبا به خدمت خدام خواجگی برسان
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۱۱
سوز داغ دلم ای لاله تو نشناخته ای
ابن حسام خوسفی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۹
چو زلف خود فرو مگذار کارم
قاآنی شیرازی : قطعات
شمارهٔ ۱۳۰
ای نفس خیره ملک دو عالم از آن تست
وفایی شوشتری : مدایح و مراثی
شمارهٔ ۲۸ - در مدح حضرت رضا (ع) و تقاضای صله
ای منبع فتوّت و ای معدن کرم
خاقانی : قصاید
شمارهٔ ۱۹۵ - مطلع سوم
این تویی کز غمزه غوغا در جهان انگیخته
حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۷
نفس برآمد و کام از تو بر نمی‌آید
قاآنی شیرازی : قطعات
شمارهٔ ۱۲۹
دایماً چون دو دست اهل دعا
رشیدالدین میبدی : ۲- سورة البقره‏
۴۹ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا ولیّهم و مولاهم و والیهم و متولیهم از روى معنى همه یکسان‏اند، میگوید اللَّه خداوند مؤمنان است، کار ساز و یارى دهنده ایشانست، و راهنماى و دلگشاى دوست ایشانست. در بعضى اخبار مى‏آید از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلم که گفت کسى که کعبه مشرف معظم خراب کند و سنگ از سنگ جدا کند و آتش در آن زند در معصیت چنان نباشد که بدوستى از دوستان اللَّه استخفاف کند، اعرابیى حاضر بود، گفت یا رسول اللَّه این دوستان اللَّه که‏اند؟ گفت مؤمنان همه دوستان خدااند و اولیاء وى، نخوانده‏اى این آیت که اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا نظیرش آنست که گفت جل جلاله ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَ أَنَّ الْکافِرِینَ لا مَوْلى‏ لَهُمْ میگوید اللَّه یار و دوست مؤمنانست و کافران را نه. و نه خود درین جهان دوست و کار ساز مؤمنانست که در آن جهان همچنانست، چنانک گفت «نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ»
کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۱۷۱
از کویت بفردوس اعلى دری است
قاآنی شیرازی : قطعات
شمارهٔ ۱۲۸
اکنون که در رزق گشادست خداوند
خیام : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۱۹
از جرم گل سیاه تا اوج زحل
سیدای نسفی : غزلیات
شمارهٔ ۱۵
ز غنچه دل ما بی خبر بود گل ما
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۵
چهره ات خورشید سیما می کند آیینه را
قاآنی شیرازی : قطعات
شمارهٔ ۱۲۷
گر نشدی ابر تیره پردهٔ خورشید
فریدون مشیری : لحظه ها و احساس
لحظه و احساس
تنها،
قاآنی شیرازی : قطعات
شمارهٔ ۱۲۶
تویی چرخ و بس بد ترا فخر رفعت
حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۰۲
نکته‌ای دلکش بگویم خال آن مه رو ببین
اهلی شیرازی : شمع و پروانه
بخش ۲۲ - رفتن شمع در فانوس
چو شاهان شمع اگر رفتی بجایی
سعدی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۵۶ - در پند و ستایش
بزن که قوت بازوی سلطنت داری