ادیب الممالک : در تقریظ شاهنامه و مثنویات و قطعات دیگر
شمارهٔ ۲۲ - تمثیل
یکی دختری داشت در کار مرگ
افسر کرمانی : رباعیات
شمارهٔ ۶
ز آن لحظه که با رخش نظر باختمی
امیر پازواری : دوبیتی‌ها
شمارهٔ ۱۰۸
چه فتْنوئه ته چشْ که نَشومَه خو من
رودکی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۱۵۵
مهر جویی ز من و بی مهری
صابر همدانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۸
به حکم آنکه نادان همسر دانا نخواهد شد
اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۱۶
خود بین هرگز به هیچ حاصل نرسد
ناصرخسرو : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۴
نگذاشت خواهد ایدرش
صفی علیشاه : بحرالحقایق
بخش ۳۶۴ - اللب
بود لب عقل صافی از کدورت
اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۳۰
گر قسم تو شادی است غمت نفزاید
اثیر اخسیکتی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۱
در فراقت طاقت من گشت طاق
واعظ قزوینی : رباعیات
شمارهٔ ۳۵
ای آنکه ترا خانه آراسته است
صابر همدانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۰
تا شد سرم ز آتش سودا گرم
کلیم کاشانی : مثنویات
شمارهٔ ۱۱ - کتابه عمارت شاهنواز خان (از امرای شاه جهان)
زهی قصری که گردونت دهد باج
محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۹۶
شیخ را پرسیدند از معنی این آیت کی وَلذِکر اللّه اکبر گفت معنی آنست کی یاد کرد خداوند بندۀ خویش را بزرگتر. زیرا کی بنده او را یاد نتوان کرد تا از نخست اوبنده را یاد نکند، آن بزرگتر که خداوند بنده را یاد کند و بنده را توفیق دهد تا بنده نیز خداوند را یاد کند. نیکو بنگری او می‌خود را یاد کند وبنده هیچ کس نیست در میانه، بنده بسیاری بدود و گرد جهان برآید، پندارد که راحتی هست، جایی بی‌او نباشد، هرکجا شوی تا اونبود راحت نبود، او خود همه جایی هست، هم اینجا اورا می‌بینی بیت:
بابافغانی : مفردات
شمارهٔ ۳۷
هر ناوک مژگان که دلم در نظر آرد
اثیر اخسیکتی : رباعیات
شمارهٔ ۲۴
حاشا که ز دل، مهر تو آسان برود
واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۴۳۲
بر گردنم چنان شده محکم طناب قرض
اثیر اخسیکتی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۲
چند خورم خون خود ازدست دل
بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۲۹
مارا زگرد این دشت‌عزمی است رو به‌دریا
رودکی : ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه
بخش ۳۷
کرد روبه یوزواری یک ز غند