یغمای جندقی : بخش دوم
شمارهٔ ۵۵ - به محمد قلی بیک لواسانی نایب جندق نگاشته
می گویند اظهار خصوصیت پیش از آشنائی ستوده عقل و مقبول عقلا نیست، ولی چون در این جزو زمان خصومت قبل از دشمنی معارف است، اگر در خدمت با فقدان آشنائی و شناخت دعوی اختصاص کنم، ایرادی تعلق نخواهد گرفت. این اوقات که مژده ورود شما به درگاه چرخ فرگاه اشرف والا مسموع افتاد، اظهار تهنیت و ذکر شوق و صفائی لازم شد. اگر هنگام تشریف جندق راه نامه نگاری مسدود داشتم، از آن بود که مردم را درست بشناسند، راست و دروغ و مهر و کین و احوال و اوضاع هر کس را خوب برخورید و به صداقت طبع و میل خاطر و صلاح دولت خداوند نعمت رفتار فرمائید. بعد از شناسائی همه آن وقت مخلص به میدان دوستی و عرصه گاه صداقت آیم. چنان پندارم خیلی مجهولات شما معلوم شده باشد، حال نوبت اظهار یک رنگی و اخلاص ماست، ما خود را با شما هم قطار و نوکر درب یک خانه می دانیم، می خواهم در جمیع موارد، خاصه خدمات نواب اشرف دستیار هم باشیم و شما سال ها در آن ولایت کارگزار باشید و دفع افساد و مفسد به استظهار انصاف نواب والا و کفایت شما شده باشد.
سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۸
دگر بار ای مسلمانان به قلاشی در افتادم
ابوعلی عثمانی : باب دوم
بخش ۴۹ - َمْشاد الدینوری
و از ایشان بود مَمْشاد الدینوری رَحْمَةُ اللّهِ عَلَیْهِ از بزرگان و پیران این طبقه بود، وفاة وی اندر سنۀ تسع و تسعین و مأتین بود.
امیرشاهی سبزواری : غزلیات
شمارهٔ ۵۴
دل زلف ترا گرفت، بد کرد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۲۰
ما را گرفته بی او، غم در میانه امشب
فروغی بسطامی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۴۷
رهزن ایمان من شد نازنین تازه‌ای
عطار نیشابوری : پندنامه
در بیان علامات شقی
هست ظاهر سه علامت در شقی
کلیم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸۱
دل که لبریز الم شد ز نوا می افتد
محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۸
دم جاندان آن بت بر سرم با تیغ کین آمد
نصرالله منشی : باب الاسد و الثور
بخش ۴۲
و تو ای دمنه در عجز رای و خبث ضمیر و غلبه حرص و ضعف تدبیر منزلتی که زبان از تقریر آن قاصر است و عقل در تصویر آن حیران. و فایده مکر و حیلت تو مخدوم را این بود که می‌بینی و آخر وبال و تبعت آن بتو رسد. و تو چون گل دو رویی که هر کرا همت وصلت تو باشد دستهاش بخار گردد و از وفای تو تمتعی نباید، و دو زبانی چون مار، لکن مار را بر تو مزیت است، که از هر دو زبان تو زهری می‌زاید.
نجم‌الدین رازی : باب سیم
فصل یازدهم
قال الله تعالی: «فان اتبعتنی فلا تسالنی عن شی حتی احدث لک منه ذکرا».
کلیم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۶
چون وقت شد که کشت امیدم برآورد
فروغی بسطامی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۰۸
شبها به بزم مدعی ای بی مروت جا مکن
حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۳۱۰
مشتاق دوست را ره مقصد دراز نیست
خیالی بخارایی : غزلیات
شمارهٔ ۳۷۲
مرا در بزم رندان جرعه نوشی
خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۷
خطر بادیهٔ عشق تو بیش از پیشست
مهستی گنجوی : رباعیات
رباعی شمارۀ ۱۳۳
تا ظن نبری کز پی جان می‌گریم
عطار نیشابوری : نزهت الاحباب
بردن صبا نامۀ گل به پیش بلبل و نیاز بلبل بحضرت گل
چون صبا بشنید آن گفتار او
کلیم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۸۱
کامی ز روزگار ستمگر گرفته ایم
فیض کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۷۹
یاد آن روز که از زلف گره وا می‌کرد