اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۴۲۴
خوبان همه محبوب دل و آفت جانند شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۲۱
آفتابیست حضرت آدم صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۸۰
کاسه سر را خطر از مغز پر جوش من است سلیم تهرانی : غزلیات
شمارهٔ ۶۵۲
دلم آن پر عتاب می طلبد فخرالدین عراقی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲
چنین که حال من زار در خرابات است صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۷۹
نوبهار آیینه طبع سخنساز من است امیر معزی : قصاید
شمارهٔ ۵
آفتاب اندر شرف شد بر جهان فرمانروا اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۹
زاد همه راه برگ و سازست ایدل صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۷۸
هر چه دارد در خم سربسته گردون از من است عنصرالمعالی : قابوسنامه
باب سیوم: اندر سپاس داشتن از خداوند نعمت
بدان ای پسر که سپاس خداوند نعمت واجبست بر همه خلق بر اندازهٔ فرمان، نه بر اندازهٔ استحقاق، اگر همگی خویش شکر سازد هنوز حق شکر یک جزو از هزار جزو نتواند گفتن بر اندازهٔ فرمان. اگر حق تعالی از نعمت اندک شکر خواهد بسیار بود، چنانک اندازهٔ طاعت در دین اسلام پنج است: دو ازو خاص منعمان را و سه ازو عموم خلایق را، یکی ازو اقرار بزفان و تصدیق بدل و دیگر نماز پنجگانه و دیگر روزهٔ سی روز. اما شهادات دلیل نفی است بر حقیقت و هر چه جز از حقیقت است و نماز صدق قول اقرار بندگی و روزه تصدیق قول اقرار دادن بخدای تعالی، چون گفتی که من بندهام در بند بندگی باید بود، چون گفتی که او خداوندست زیر حکم خداوند باید بود و اگر خواهی که برابر طاعت دارد تو از طاعت مگریز و اگر بگریزی از بندهٔ خویش طاعت چشم مدار که نیکی تو بر بندهٔ تو بیش از آنست که نیکی خدای بر تو و بندهٔ بیطاعت مدار که بندهٔ بیطاعت خداوندی جوید و زود هلاک شود: عطار نیشابوری : باب چهل و دوم: در صفت دردمندی عاشق
شمارهٔ ۶
جانا! تو کجائی که نیازم بینی امیر معزی : قصاید
شمارهٔ ۳۹۷
در زلف تو گوییکه فکند ای صنم چین صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۴۹۰
عاقلانی که ز زنجیر تو سر وا زده اند قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۰۱
هر لحظه دو چشمم آرزوی تو کنند صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۶
پیش تیغ و تیر ناچارست استادن مرا جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۶۸۸
اشتیاقم جام می را جان تصور می کند اوحدالدین کرمانی : الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب
شمارهٔ ۱۶۰
عشق آن نبود که نیک دانی خود را انوری : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۷۱ - در مدح ناصرالدین ابوالفتح طاهر
مست شبانه بودم افتاده بیخبر شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۴
خواجه گر چه بود عمری بت پرست صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۷۶
شبچراغ اهل معنی چشم بیدار من است
شمارهٔ ۴۲۴
خوبان همه محبوب دل و آفت جانند شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۲۱
آفتابیست حضرت آدم صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۸۰
کاسه سر را خطر از مغز پر جوش من است سلیم تهرانی : غزلیات
شمارهٔ ۶۵۲
دلم آن پر عتاب می طلبد فخرالدین عراقی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲
چنین که حال من زار در خرابات است صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۷۹
نوبهار آیینه طبع سخنساز من است امیر معزی : قصاید
شمارهٔ ۵
آفتاب اندر شرف شد بر جهان فرمانروا اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۹
زاد همه راه برگ و سازست ایدل صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۷۸
هر چه دارد در خم سربسته گردون از من است عنصرالمعالی : قابوسنامه
باب سیوم: اندر سپاس داشتن از خداوند نعمت
بدان ای پسر که سپاس خداوند نعمت واجبست بر همه خلق بر اندازهٔ فرمان، نه بر اندازهٔ استحقاق، اگر همگی خویش شکر سازد هنوز حق شکر یک جزو از هزار جزو نتواند گفتن بر اندازهٔ فرمان. اگر حق تعالی از نعمت اندک شکر خواهد بسیار بود، چنانک اندازهٔ طاعت در دین اسلام پنج است: دو ازو خاص منعمان را و سه ازو عموم خلایق را، یکی ازو اقرار بزفان و تصدیق بدل و دیگر نماز پنجگانه و دیگر روزهٔ سی روز. اما شهادات دلیل نفی است بر حقیقت و هر چه جز از حقیقت است و نماز صدق قول اقرار بندگی و روزه تصدیق قول اقرار دادن بخدای تعالی، چون گفتی که من بندهام در بند بندگی باید بود، چون گفتی که او خداوندست زیر حکم خداوند باید بود و اگر خواهی که برابر طاعت دارد تو از طاعت مگریز و اگر بگریزی از بندهٔ خویش طاعت چشم مدار که نیکی تو بر بندهٔ تو بیش از آنست که نیکی خدای بر تو و بندهٔ بیطاعت مدار که بندهٔ بیطاعت خداوندی جوید و زود هلاک شود: عطار نیشابوری : باب چهل و دوم: در صفت دردمندی عاشق
شمارهٔ ۶
جانا! تو کجائی که نیازم بینی امیر معزی : قصاید
شمارهٔ ۳۹۷
در زلف تو گوییکه فکند ای صنم چین صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۴۹۰
عاقلانی که ز زنجیر تو سر وا زده اند قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۰۱
هر لحظه دو چشمم آرزوی تو کنند صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۶
پیش تیغ و تیر ناچارست استادن مرا جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۶۸۸
اشتیاقم جام می را جان تصور می کند اوحدالدین کرمانی : الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب
شمارهٔ ۱۶۰
عشق آن نبود که نیک دانی خود را انوری : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۷۱ - در مدح ناصرالدین ابوالفتح طاهر
مست شبانه بودم افتاده بیخبر شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۴
خواجه گر چه بود عمری بت پرست صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۷۶
شبچراغ اهل معنی چشم بیدار من است