سعدی : مثنویات
شمارهٔ ۳۱ - حکایت
پیری اندر قبیلهٔ ما بود
کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۷۷
از حال دل به دوست نه امکان گفتن است
کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۷۶
از پیش من آن شوخ چه تعجیل کنان رفت
صفای اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۵۱
اگر آن مرغ که رفت از بر من باز آید
فریدون مشیری : آواز آن پرنده غمگین
زیبای وحشی ...
زن: - سحر ، چون می روی در کام امواج.
کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۷۵
از آن لب شنیدن حکایت خوش است
صامت بروجردی : کتاب المراثی و المصائب
شمارهٔ ۳۱ - ورود آل عصمت به زمین کربلا
در ماریه خیمه چو شه جن و بشر زد
حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۴۷
کیست که چاره ای کند جانِ به لب رسیده را
کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۷۴
آه که از حال من یب ندانست
اسیری لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۱۷۶
ساقی چه شد که جمله جهان می پرست شد
فردوسی : داستان سیاوش
بخش ۱۱
دبیر پژوهنده را پیش خواند
کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۷۳
آن نور دیده یک نظر از من دریغ داشت
عطار نیشابوری : باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع
شمارهٔ ۳۸
شمع آمد و گفت: آتش و گازست عظیم
کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۷۲
آن گل نو از کدامین بوستان برخاسته است
سعدی : باب هشتم در آداب صحبت
بخش ۴۲
گر جور شکم نیستی هیچ مرغ در دام صیاد نیوفتادی بلکه صیاد خود دام ننهادی. حکیمان دیر دیر خورند و عابدان نیم سیر و زاهدان سدّ رمق و جوانان تا طبق بر گیرند و پیران تا عرق بکنند اما قلندران چندان که در معده جای نفس نماند و بر سفره روزی کس.
کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۷۱
آن شوخ که رفت از بر ما باز کجا رفت
عطار نیشابوری : حکایت صعوه
حکایت یعقوب و فراق یوسف
چون جدا افتاد یوسف از پدر
کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۷۰
آن سرو که آمد بر ما از چمن کیست
جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۶۲۵
سالکانی که به خورشید رخت دل بستند
سعدی : باب ششم در قناعت
حکایت مرد کوته نظر و زن عالی همت
یکی طفل دندان برآورده بود