اهلی شیرازی : قطعات
شمارهٔ ۷۱
گفت کسی خوش بود عمر دو کاندر یکی
اوحدی مراغه‌ای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۰۸
نه پیمان بسته‌ای با من؟ که در پیمان من باشی
آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۷۱۴
در چه نخشب ماهی دیدم
اهلی شیرازی : سحر حلال
بخش ۱۶ - صفت دخترکی که نامش گل بود
ساقی از آن می که به از تازه گل
اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۶۸۶
شراری را نماند جا در آتش
صفی علیشاه : بحرالحقایق
بخش ۱۹۵ - فرقه من المتعرفین
یکی اندر لباس عارفانست
اوحدی مراغه‌ای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۰۱
باز آمدی، که خونم بر خاک در بریزی
وحشی بافقی : غزلیات
غزل ۱۰۱
رسید و آن خم ابرو بلند کرد و گذشت
ناصرخسرو : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۶
آن بی تن و جان چیست کو روان است؟
نورعلیشاه : بخش دوم
شمارهٔ ۴۳
مرا قبله جان کنون روی اوست
اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۷۶۴
در نظر نقش و نگارت می کشم
یغمای جندقی : مراثی و نوحه‌ها
شمارهٔ ۳۰
ای شمر شرمی از خدا خنجر مکش خنجر مکش
فروغی بسطامی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۰۳
چندین هزار صید فتد از قفای تو
سلطان ولد : ولدنامه
بخش ۹۱ - در بیان آنکه لذت های دنیا مستعار است در حقیقت دنیا از خود لذت ندارد، زشت است و ناخوش بواسطۀ مزه خوش میشود همچون عجوزه‌ای که خودر ا بگلگونه و اسپیداج بیالاید و بواسطۀ ان تزیین خوب نماید پس خوبی مزه است که همه زشتها بوی خوش نمایند
گاه طفلی مزه ز شیرت بود
کوهی : غزلیات
شمارهٔ ۹۷
بیاد لعل تو خون دلم شراب شود
رشیدالدین میبدی : ۳۴- سورة سبا- مکیة
۳ - النوبة الاولى
قوله تعالى: قُلْ پیغامبر من بگوى، مَنْ یَرْزُقُکُمْ آن کیست که روزى میدهد شما را؟ مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ از آسمان و زمین، قُلِ اللَّهُ هم تو گوى که خداى، وَ إِنَّا أَوْ إِیَّاکُمْ ما یا شما، لَعَلى‏ هُدىً أَوْ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ (۲۴) بر راه راستیم یا در گمراهى آشکارا.
مجد همگر : غزلیات
شمارهٔ ۳۸
سر آن ندارد این دل که ز عشق سر ندارد
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۴۲
قول ما حق است از حق می شنو
اوحدی مراغه‌ای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۹۵
او شوی چو خود را تو از میانه بر گیری
سیدای نسفی : مثنویات
شمارهٔ ۲۰ - در بیان حضرت عبیدالله خان شهربخارا را آئین بستن
بحمدالله که بعد از روزگاری