عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۷۰
تا زلف تو همچو مار میپیچد میرداماد : غزلیات
شمارهٔ ۱۰
آتش که شعله عاریت از جان ما گرفت هاتف اصفهانی : ماده تاریخها
شمارهٔ ۳۳
چون خان جهان پناه از دور زمان محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۱۰
چون متاع دو جهان را به خرد سنجیدم رضیالدین آرتیمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۷
نه رسم دیر و نه آئین کعبه میدانی هاتف اصفهانی : ماده تاریخها
شمارهٔ ۳۲
خان احمدبیک چون به جنت سعدی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۲۴
یک روز به اتفاق صحرا من و تو محمد بن منور : فصل اول - حکایات کرامات شیخ
حکایت شمارهٔ ۷۳
از ابوالفضل محمدبن احمد نوقانی حکایت کردند کی گفت: شیخ ابوسعید از نشابور بمیهنه میآمد، چون بکوه درآمدیم شخصی با ما همراه بود، مگر آن مرد اندیشه کرد که این چه مردمانند کی کلیچه و حلوا و طعامهای خوش میخورند و میگویند که ما صوفییم. شیخ از راه کرامات مطلع گشت و گفت بدین پس کوه در شو و ما را خبری بیار آن مرد از پیش شیخ برخاست و آنجا که اشارت رفته بود برفت، اژدهایی عظیم دید، بترسید و باز بخدمت شیخ آمد،، شیخ گفت چه دیدی؟ حال باز نمود شیخ گفت سالها رفیق ما بوده است، مرد خجل شد و در پای شیخ افتادو از آن گفتار توبه کرد. الهامی کرمانشاهی : خیابان دوم
بخش ۸۳ - مبارزت حضرت عباس با ماردبن صدیف تغلبی به روایت بعضی از علما
ولیکن گروهی دگر این چنین فیاض لاهیجی : رباعیات
شمارهٔ ۷۰
دورم افکند چرخ اگر زان خورشید نهج البلاغه : حکمت ها
ضرورت عمل كردن به روايات
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> اِعْقِلُوا اَلْخَبَرَ إِذَا سَمِعْتُمُوهُ عَقْلَ رِعَايَةٍ لاَ عَقْلَ رِوَايَةٍ فَإِنَّ رُوَاةَ اَلْعِلْمِ كَثِيرٌ وَ رُعَاتَهُ قَلِيلٌ هاتف اصفهانی : ماده تاریخها
شمارهٔ ۳۰
به حکم بندهٔ خلاق آن رزاق بیمنت جامی : تحفةالاحرار
بخش ۱۱ - حکایت لاکپشت و مرغابیان
بسته به صد مهر بر اطراف شط نصرالله منشی : مفتتح کتاب بر ترتیب ابن المقفع
بخش ۹ - سخنان هندو با برزویه
و این معانی در تو جمع است، و مقرر شد که دوستی تو با من از برای این غرض بوده ست، لکن هر که بچندین فضایل متحلی باشد اگر در همه ابواب رضای او جسته آید و در آنچه بفراغ او پیوندد مبادرت نموده شود از طریق خرد دور نیفتد، هرچند این التماس هراس بر من مستولی گردانید، که بزرگ سخنی و عظیم خطری است. رودکی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶
چشمم ز غمت، به هر عقیقی که بسفت صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۹۹۳
فاش خواهد شد ز آهم عشق پنهان باختن اهلی شیرازی : شمع و پروانه
بخش ۲۴ - دیوانه شدن پروانه و صحرا گرفتن او
نه خود میرفت از آن منزل به شبگیر هاتف اصفهانی : ماده تاریخها
شمارهٔ ۲۹
دریغ و درد کز بیداد گردون سحاب اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۶۸
تو آن نئی که کسی از غمت هلاک شود فخرالدین عراقی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۰۸
چون قصهٔ هجران و فراق آغازم
غزل شمارهٔ ۱۷۰
تا زلف تو همچو مار میپیچد میرداماد : غزلیات
شمارهٔ ۱۰
آتش که شعله عاریت از جان ما گرفت هاتف اصفهانی : ماده تاریخها
شمارهٔ ۳۳
چون خان جهان پناه از دور زمان محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۱۰
چون متاع دو جهان را به خرد سنجیدم رضیالدین آرتیمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۷
نه رسم دیر و نه آئین کعبه میدانی هاتف اصفهانی : ماده تاریخها
شمارهٔ ۳۲
خان احمدبیک چون به جنت سعدی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۲۴
یک روز به اتفاق صحرا من و تو محمد بن منور : فصل اول - حکایات کرامات شیخ
حکایت شمارهٔ ۷۳
از ابوالفضل محمدبن احمد نوقانی حکایت کردند کی گفت: شیخ ابوسعید از نشابور بمیهنه میآمد، چون بکوه درآمدیم شخصی با ما همراه بود، مگر آن مرد اندیشه کرد که این چه مردمانند کی کلیچه و حلوا و طعامهای خوش میخورند و میگویند که ما صوفییم. شیخ از راه کرامات مطلع گشت و گفت بدین پس کوه در شو و ما را خبری بیار آن مرد از پیش شیخ برخاست و آنجا که اشارت رفته بود برفت، اژدهایی عظیم دید، بترسید و باز بخدمت شیخ آمد،، شیخ گفت چه دیدی؟ حال باز نمود شیخ گفت سالها رفیق ما بوده است، مرد خجل شد و در پای شیخ افتادو از آن گفتار توبه کرد. الهامی کرمانشاهی : خیابان دوم
بخش ۸۳ - مبارزت حضرت عباس با ماردبن صدیف تغلبی به روایت بعضی از علما
ولیکن گروهی دگر این چنین فیاض لاهیجی : رباعیات
شمارهٔ ۷۰
دورم افکند چرخ اگر زان خورشید نهج البلاغه : حکمت ها
ضرورت عمل كردن به روايات
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> اِعْقِلُوا اَلْخَبَرَ إِذَا سَمِعْتُمُوهُ عَقْلَ رِعَايَةٍ لاَ عَقْلَ رِوَايَةٍ فَإِنَّ رُوَاةَ اَلْعِلْمِ كَثِيرٌ وَ رُعَاتَهُ قَلِيلٌ هاتف اصفهانی : ماده تاریخها
شمارهٔ ۳۰
به حکم بندهٔ خلاق آن رزاق بیمنت جامی : تحفةالاحرار
بخش ۱۱ - حکایت لاکپشت و مرغابیان
بسته به صد مهر بر اطراف شط نصرالله منشی : مفتتح کتاب بر ترتیب ابن المقفع
بخش ۹ - سخنان هندو با برزویه
و این معانی در تو جمع است، و مقرر شد که دوستی تو با من از برای این غرض بوده ست، لکن هر که بچندین فضایل متحلی باشد اگر در همه ابواب رضای او جسته آید و در آنچه بفراغ او پیوندد مبادرت نموده شود از طریق خرد دور نیفتد، هرچند این التماس هراس بر من مستولی گردانید، که بزرگ سخنی و عظیم خطری است. رودکی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶
چشمم ز غمت، به هر عقیقی که بسفت صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۹۹۳
فاش خواهد شد ز آهم عشق پنهان باختن اهلی شیرازی : شمع و پروانه
بخش ۲۴ - دیوانه شدن پروانه و صحرا گرفتن او
نه خود میرفت از آن منزل به شبگیر هاتف اصفهانی : ماده تاریخها
شمارهٔ ۲۹
دریغ و درد کز بیداد گردون سحاب اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۶۸
تو آن نئی که کسی از غمت هلاک شود فخرالدین عراقی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۰۸
چون قصهٔ هجران و فراق آغازم