آذر بیگدلی : رباعیات
شمارهٔ ۱۵۸
جز در دل من گذر ندارد غم تو سوزنی سمرقندی : قطعات
شمارهٔ ۳۳ - بمحشر از شهیدان خنیسم
مرا تلخی نباید دادن جان سلمان ساوجی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱ - در مدح سلطان اویس
بهار خانه چین، عرصه گلستان است سلطان ولد : ولدنامه
بخش ۱۳۳ - در بیان آنکه مولانا قدسنا اللّه بسره العزیز در غیب مشاهده میکرد و قطبی را دید که چهار هزار مرید داشت. همه اولیاء گشته و بحق رسیده، در چله از حق تعالی حالتی و مقامی میخواست که بدان نرسیده بود و در تمنای آن یارب یارب میگفت تا حدی بزرگ بود که بموافقت او همه اجزای زمین و آسمان و ارواح سفلی و علوی یارب میگفتند. نور خدای تعالی بمقدار سپری لطیف برگوش مولانا شمس الدین تبریزی عظم اللّه ذکره میزد و میگفت لبیک لبیک. چون سه بار آن معنی مکرر شد، شمس الدین از سر ناز گفت که، یارب آن شیخ میگوید، لبیک با اوگو. در حال پی آن سخن نور پیاپی بر گوش مولانا شمس الدین تبریزی میزد که لبیک لبیک لبیک.
سخن شمس دین همیگفتیم سیدای نسفی : مثنویات
شمارهٔ ۴ - در صفت شهر بخارا گفته ملا سیدا
خوشا شهر بخار و خاک پاکش مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۸۱
دل و جان را طربگاه و مقام او جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۹۸۸
صحبت بی نفاق یاران کو ابوالحسن فراهانی : رباعیات
شمارهٔ ۹۳
تا نزد یکی بیار زو دوری دور هاتف اصفهانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۰
دل زارم بود در صیدگاه عشق نخجیری سلمان ساوجی : قطعات
قطعه شمارهٔ ۶۶
ایا ستاره سپاهی که آب شمشیرت سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۴۰ - مسگر
دلبر مسگر به کف کفگیر روی از من بتافت نهج البلاغه : نامه ها
نامه به معاویه در افشاى علل گمراهى او
<strong> و من كتاب له عليهالسلام إليه أيضا </strong> أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ آنَ لَكَ أَنْ تَنْتَفِعَ بِاللَّمْحِ اَلْبَاصِرِ مِنْ عِيَانِ اَلْأُمُورِ فَقَدْ سَلَكْتَ مَدَارِجَ أَسْلاَفِكَ بِادِّعَائِكَ اَلْأَبَاطِيلَ وَ اِقْتِحَامِكَ غُرُورَ اَلْمَيْنِ وَ اَلْأَكَاذِيبِ وَ بِانْتِحَالِكَ مَا قَدْ عَلاَ عَنْكَ محمد بن منور : فصل دوم - حکایاتی که بر زبان شیخ رفته
حکایت شمارهٔ ۸۹
خواجه بوالفتح شیخ گفت که روزی قوّال در خدمت شیخ این بیت برمیگفت که: فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۲۱۷
پیش تو گل از شرم سرانداخته در پیش فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۲۱۹
چه دعوی می کنی ای غنچه با لعل گهربارش یغمای جندقی : بخش اول
شمارهٔ ۱۳۴ - به دوستی نوشته شد
عبدالله و علی و حسن هر سه را بنده ام و از در یکتائی پرستنده، بیت: مجیرالدین بیلقانی : قطعات
شمارهٔ ۳۶
عیسی وقت ما رئیس الدین سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۸۵ - سرابان
گفتمش با آن سرابان امردی شیرین لقا اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۱۶۵
سرمایهٔ ملک جاودان درویشی است الهامی کرمانشاهی : گزیدهٔ منظومهٔ «حسن منظر»
شمارهٔ ۴ - در مدح حضرت صدیقه ی کبری علیهاالسلام گوید
این تا جوران عرش مسند
شمارهٔ ۱۵۸
جز در دل من گذر ندارد غم تو سوزنی سمرقندی : قطعات
شمارهٔ ۳۳ - بمحشر از شهیدان خنیسم
مرا تلخی نباید دادن جان سلمان ساوجی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱ - در مدح سلطان اویس
بهار خانه چین، عرصه گلستان است سلطان ولد : ولدنامه
بخش ۱۳۳ - در بیان آنکه مولانا قدسنا اللّه بسره العزیز در غیب مشاهده میکرد و قطبی را دید که چهار هزار مرید داشت. همه اولیاء گشته و بحق رسیده، در چله از حق تعالی حالتی و مقامی میخواست که بدان نرسیده بود و در تمنای آن یارب یارب میگفت تا حدی بزرگ بود که بموافقت او همه اجزای زمین و آسمان و ارواح سفلی و علوی یارب میگفتند. نور خدای تعالی بمقدار سپری لطیف برگوش مولانا شمس الدین تبریزی عظم اللّه ذکره میزد و میگفت لبیک لبیک. چون سه بار آن معنی مکرر شد، شمس الدین از سر ناز گفت که، یارب آن شیخ میگوید، لبیک با اوگو. در حال پی آن سخن نور پیاپی بر گوش مولانا شمس الدین تبریزی میزد که لبیک لبیک لبیک.
سخن شمس دین همیگفتیم سیدای نسفی : مثنویات
شمارهٔ ۴ - در صفت شهر بخارا گفته ملا سیدا
خوشا شهر بخار و خاک پاکش مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۸۱
دل و جان را طربگاه و مقام او جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۹۸۸
صحبت بی نفاق یاران کو ابوالحسن فراهانی : رباعیات
شمارهٔ ۹۳
تا نزد یکی بیار زو دوری دور هاتف اصفهانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۰
دل زارم بود در صیدگاه عشق نخجیری سلمان ساوجی : قطعات
قطعه شمارهٔ ۶۶
ایا ستاره سپاهی که آب شمشیرت سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۴۰ - مسگر
دلبر مسگر به کف کفگیر روی از من بتافت نهج البلاغه : نامه ها
نامه به معاویه در افشاى علل گمراهى او
<strong> و من كتاب له عليهالسلام إليه أيضا </strong> أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ آنَ لَكَ أَنْ تَنْتَفِعَ بِاللَّمْحِ اَلْبَاصِرِ مِنْ عِيَانِ اَلْأُمُورِ فَقَدْ سَلَكْتَ مَدَارِجَ أَسْلاَفِكَ بِادِّعَائِكَ اَلْأَبَاطِيلَ وَ اِقْتِحَامِكَ غُرُورَ اَلْمَيْنِ وَ اَلْأَكَاذِيبِ وَ بِانْتِحَالِكَ مَا قَدْ عَلاَ عَنْكَ محمد بن منور : فصل دوم - حکایاتی که بر زبان شیخ رفته
حکایت شمارهٔ ۸۹
خواجه بوالفتح شیخ گفت که روزی قوّال در خدمت شیخ این بیت برمیگفت که: فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۲۱۷
پیش تو گل از شرم سرانداخته در پیش فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۲۱۹
چه دعوی می کنی ای غنچه با لعل گهربارش یغمای جندقی : بخش اول
شمارهٔ ۱۳۴ - به دوستی نوشته شد
عبدالله و علی و حسن هر سه را بنده ام و از در یکتائی پرستنده، بیت: مجیرالدین بیلقانی : قطعات
شمارهٔ ۳۶
عیسی وقت ما رئیس الدین سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۸۵ - سرابان
گفتمش با آن سرابان امردی شیرین لقا اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۱۶۵
سرمایهٔ ملک جاودان درویشی است الهامی کرمانشاهی : گزیدهٔ منظومهٔ «حسن منظر»
شمارهٔ ۴ - در مدح حضرت صدیقه ی کبری علیهاالسلام گوید
این تا جوران عرش مسند