ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۳۹
شهر پر آشوب و غارت دل و دین است
میرداماد : غزلیات
شمارهٔ ۱۵
بی غم عشق تو جان با هستی من دشمن است
مولوی : فیه ما فیه
فصل شصت وچهارم - اهل دوزخ در دوزخ خوشتر باشند که اندر دنیا
اهل دوزخ در دوزخ خوشتر باشند که اندر دنیا، زیرا در دوزخ از حق باخبر باشند و در دنیا بیخبرند از حقّ و چیزی از خبر حقّ شيرینتر نباشد پس آنچ دنیا را آرزو میبرند برای آنست که عملی کنند تا از مظهر لطف باخبر شوند، نه آنک دنیا خوشترست ازدوزخ و منافقان رادر درک اسفل برای آن کنند که ایمان بر او آمد کفر او قوی بود عمل نکرد، او را عذاب سختتر باشد تا از حقّ خبر یابد کافر را ایمان بر او نیامد کفر او ضعیف است بکمتر عذابی باخبر شود،همچنانک میزری که برو گرد باشد و قالییی که برو گرد باشد میزر را یک کس اندکی بیفشاند پاک شود اماّ قالی را چهارکس باید که سخت بیفشاند تا گرد ازو برود، و آنچ دوزخیان میگویند افِیْضُوْا عَلَیْنَا مِنَ الْمَاءِ اَوْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللهُّ حاشا که طعامها و شرابها خواهند یعنی از آن چیز که شما یافتید و بر شما میتابد بر ما نیز فیض کنید، قرآن همچو عروسیست با آنک چادر را کشی او روی بتو ننماید، آنک آنرا بحث میکنی و ترا خوشی و کشفی نمیشود آنست که چادر کشیدن ترا رد کرد و با تو مَکر کرد و خود را بتو زشت نمود، یعنی من آن شاهد نیستم، او قادرست بهر صورت که خواهد بنماید اماّ اگر چادر نکشی و رضای او طلبی بروی کشت او را آب دهی از دور خدمتهای او کنی در آنچ رضای اوست کوشی بی آنک چادر او کشی بتو روی بنماید اهل حقّ را طلبی که فَادْخُلِی فِي عِبَادِيْ وَادْخُلِيْ جَنتِّي حق تعالی بهرکس سخن نگوید، همچنانک پادشاهان دنیا بهر جولاهه سخن نگویند، وزیری و نایبی نصب کردهاند، ره بپادشاه ازو برند حقّ تعالی هم بندهٔ را گزیده تا هر که حقّ را طلب کند در او باشد وهمه انبیا برای این آمدهاند که ره جز ایشان نیستند.
شاه اسماعیل صفوی ( خطایی ) : گزیدهٔ اشعار ترکی
سورویوب گئدر
قارشیکی قارلیجا دابی گؤردونمو؟
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۰۴
من به جان دوستدار رندانم
اوحدی مراغه‌ای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۶۰
جهان از باد نوروزی جوان شد
مهدی اخوان ثالث : آخر شاهنامه
ساعت بزرگ
یادمان نمانده کز چه روزگار
رشیدالدین میبدی : ۲- سورة البقره‏
۲۴ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: قَدْ نَرى‏ تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّماءِ.... الآیة اعلمه انه بمرأى من الحق لیکون متأدّبا بادب الحق، فلمّا استعمل الادب و لم یسأل ما تمنّاه قبله، و لم یزد على النظر الى السماء، اعطاه افضل ما یعطى السائلین چون خداوند کریم باشد و بنده عزیز بنده را بر شرط ادب دارد و راه عمل بوى نماید، و توفیق دهد، آن گه وى را بآن عمل پاداش دهد، و در آن حرمت داشت بستاید گوید «فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ» «نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ». همچنین مصطفى را خبر داد که تو بر دیدار مایى، و در مشاهده عزت مایى، نگر تا حرمت حضرت بشناسى و بادب سؤال کنى، لا جرم چون در دل وى حدیث قبله بود بحکم ادب اظهار آن نکرد و آن آرزو در دل میداشت تا از حضرت عزت خطاب آمد فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضاها آن آرزوى دل تو بدانستیم، و حسن ادب در ترک سؤال از تو بپسندیدیم، و آنچه رضاء تو در آنست از کار قبله ترا کرامت کردیم، اى محمد هر چه در عالم بندگانند همه در طلب رضاء مااند و ما در طلب رضاء تو، همه در جست و جوى مااند و ما خواننده تو، همه در آرزوى نواخت مااند و ما نوازنده تو وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى‏ کعبه اکنون قبله نفس خوددان و ما را قبله جان. چون از حضرت احدیت آن نواختها روان گشت و آن کرامتها در پیوست زبان حال بحکم اشتیاق گفت:
مولانا خالد نقشبندی : قطعات
قطعه شماره ۳۹
ما هر علم و حاکم لولاک
ملا مسیح پانی پتی : رام و سیتا
بخش ۶۷ - ملاقات با سنپات کرگس و همراه دادن پسر خود را به سپارش رام
قضا را کرگسی بود اندران کوه
غزالی : رکن اول - در عبادات
بخش ۶ - فصل(هیچ کاری بزرگوارتر از علم نیست)
چون دانستی که عامی به هیچ وقت از خطر خالی نباشد، از اینجا معلوم شود که هیچ کاری که آدمی بدان مشغول خواهد شد، فاضلتر و گواراتر از علم نخواهد بود و هر پیشه که بدان مشغول خواهد شد، برای طلب دنیا خواهد بود و علم بیشتر خلق را در دنیا نیز بهتر از پیشه ها، چه متعلم از چهار حال خالی نبود:
رشیدالدین میبدی : ۴۵- سورة الجاثیة
۱ - النوبة الاولى
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان.
شاه اسماعیل صفوی ( خطایی ) : گزیدهٔ اشعار ترکی
الیف
اول - الیف قددینه مونزل گلدی خطتی-اوستیوا
ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۷۶
به محفلی که تو ای چون منی که راه دهد
میرداماد : غزلیات
شمارهٔ ۳۲
چنان ز آتش دل سینه مشتعل کردم
وحدت کرمانشاهی : غزلیات
غزل شماره 21
محرم راز خدایی دل دیوانه ماست
سوزنی سمرقندی : غزلیات
شمارهٔ ۱۹ - با ما تو کجم؟
راست اینست که جز با تو به دل راست نیم
نهج البلاغه : حکمت ها
برخورد با انحرافات
<strong> وَ قَالَ عليه‌السلام </strong> لَوْ قَدِ اِسْتَوَتْ قَدَمَايَ مِنْ هَذِهِ اَلْمَدَاحِضِ لَغَيَّرْتُ أَشْيَاءَ
سلطان باهو : غزلیات
غزل ۶
آمد خیالی در دلم ، این خرقه را برهم زنم
سوزنی سمرقندی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳ - لعبت نخجیری چشم
زلف چون قیر تو ای بی تو مرا روز چو قیر