مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۶۷
در عشق تو شوخ و شنگ باید بودن سلمان ساوجی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۴۹
جان ندارد بی لب شیرین جانان لذتی مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۶۶
در راه نیاز فرد باید بودن مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۶۵
در دیدهٔ ما نگر جمال حق بین فرخی سیستانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۲
صد ره گفتم که با من از عهد مخند مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۵۶
جور و جفا و دورییی کان کنه کار میکند مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۶۴
در حضرت توحید پس و پیش مدان مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۶۳
در چشم منست ابروی همچو کمان مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۶۲
در پوش سلاح وقت جنگ است ای جان آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۳۲۴
یک دم آن را که فراغت ز دو عالم باشد انوری : مقطعات
شمارهٔ ۹۹
بوطیب آنکه سرد و جفا گفت مر مرا ناصرخسرو : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴۰
تمییز و هوش و فکرت و بیداری مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۶۱
در بحر کرم حرص و حسد پیمودن عطار نیشابوری : بخش بیست و سوم
الحكایة و التمثیل
سالخورده پیر زالی تنگدست ملکالشعرای بهار : مثنویات
شمارهٔ ۲۷ - طومار دانش
به روزی سخت سرد، ازماه اسفند سلیم تهرانی : غزلیات
شمارهٔ ۶۹۲
هر کجا گرم است بازار ادب، محجوب باش مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۶۰
در بادهکشی تو خویش را ریشه مکن مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۵۹
خود حال دلی بود پریشانتر از این افسرالملوک عاملی : کوروش نامه
گشته شدن بردیا بدست برادر خود کامبوجیه
بسی شادمان گشت کامبوجیا رشیدالدین میبدی : ۱۴- سورة ابراهیم- مکیة
۳ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: «وَ أُدْخِلَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» هذه حکایة حال المؤمنین بعد قضاء الامر، آیت پیش وصف الحال کافران و بیگانگانست و مآل و مستقرّ ایشان و این آیت حکایت حال مؤمنانست و سرانجام کار ایشان مىگوید پس از آنک کار شمار برگزاردند و مرگ را گشتند هر کس را سزاى خویش دهند و بمستقرّ خود فرود آرند، دشمنان را بدوزخ و دوستان را ببهشت، آن گه بهشت را صفت کرد گفت: «تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ».
رباعی شمارهٔ ۱۴۶۷
در عشق تو شوخ و شنگ باید بودن سلمان ساوجی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۴۹
جان ندارد بی لب شیرین جانان لذتی مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۶۶
در راه نیاز فرد باید بودن مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۶۵
در دیدهٔ ما نگر جمال حق بین فرخی سیستانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۲
صد ره گفتم که با من از عهد مخند مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۵۶
جور و جفا و دورییی کان کنه کار میکند مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۶۴
در حضرت توحید پس و پیش مدان مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۶۳
در چشم منست ابروی همچو کمان مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۶۲
در پوش سلاح وقت جنگ است ای جان آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۳۲۴
یک دم آن را که فراغت ز دو عالم باشد انوری : مقطعات
شمارهٔ ۹۹
بوطیب آنکه سرد و جفا گفت مر مرا ناصرخسرو : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴۰
تمییز و هوش و فکرت و بیداری مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۶۱
در بحر کرم حرص و حسد پیمودن عطار نیشابوری : بخش بیست و سوم
الحكایة و التمثیل
سالخورده پیر زالی تنگدست ملکالشعرای بهار : مثنویات
شمارهٔ ۲۷ - طومار دانش
به روزی سخت سرد، ازماه اسفند سلیم تهرانی : غزلیات
شمارهٔ ۶۹۲
هر کجا گرم است بازار ادب، محجوب باش مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۶۰
در بادهکشی تو خویش را ریشه مکن مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۵۹
خود حال دلی بود پریشانتر از این افسرالملوک عاملی : کوروش نامه
گشته شدن بردیا بدست برادر خود کامبوجیه
بسی شادمان گشت کامبوجیا رشیدالدین میبدی : ۱۴- سورة ابراهیم- مکیة
۳ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: «وَ أُدْخِلَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» هذه حکایة حال المؤمنین بعد قضاء الامر، آیت پیش وصف الحال کافران و بیگانگانست و مآل و مستقرّ ایشان و این آیت حکایت حال مؤمنانست و سرانجام کار ایشان مىگوید پس از آنک کار شمار برگزاردند و مرگ را گشتند هر کس را سزاى خویش دهند و بمستقرّ خود فرود آرند، دشمنان را بدوزخ و دوستان را ببهشت، آن گه بهشت را صفت کرد گفت: «تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ».