زرتشت : ویسپرد
کرده بیست و چهارم
« اهوره مزدای . . . » ( سر اغاز کرده 13) اَیریمن َشون ، رد اَشونی را می ستاییم با پتمان ها ، با بند ها ، با زند ، با پرسشها ، با پاسخها ، با دوبار سرودن ، با خوب خواندن از بر خوانده ، با ستایش خوب ستوده . « به دانش خویش . . . » ( بند 2 کرده 14) « اینک آذر. . . » ( بند های 3-1 کرده 16)
بلند اقبال : غزلیات
شمارهٔ ۲۱۵
گفتم که چرا طبع تو ازمن بری آید
اهلی شیرازی : اشعار ترکیبی
ترکیب بند در نعت حضرت رسالت و ایمه اثنا عشر
کس عزیز من نشد واقف بر اسرار خدا
قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۶ - و‌له ایضاً مدحه
دارد اگرچه بر همه‌کس روزگار دست
رشیدالدین میبدی : ۴- سورة النساء- مدنیة
۵ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ کَرْهاً الآیة هم نداست و هم تنبیه، هم اشارتست و هم شهادت، و هم حکم یا نداست: «ایّها» تنبیه است، الَّذِینَ اشارت است، آمَنُوا شهادت است، لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ کَرْهاً حکم است، و بیان حکم آنست که این زنان مستضعفان‏اند، و در تحت قهر شما اسیرانند. نگر تا ایشان را نرنجانید، و از راه تلبیس و تدلیس بر ایشان حکم نکنید، و قهر نرانید، و آنچه شرع نپسندد از ایشان در نخواهید، بلکه با ایشان بمعروف زندگانى کنید. وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ اى بتعلیم الدّین و التّأدّب باخلاق المسلمین. راه دین و دیانت بایشان نمائید، و آداب مسلمانى و شریعت ایشان را در آموزید، و ایشان را از آتش بپرهیزید، چنان که جاى دیگر گفت: قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً. آداب صحبت در معاشرت با ایشان نگه دارید، و رنج ایشان احتمال کنید، و بار خدمت و رنج خویش بر ایشان منهید. هر چند که از روى ظاهر على الخصوص زنان را میگوید، امّا از روى اشارت على العموم همه مسلمانان را میگوید.
هاتف اصفهانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۶
مطلب و مقصود ما از دو جهان، اوست اوست
سعدی : غزلیات
غزل ۴۹۱
حناست آن که ناخن دلبند رشته‌ای
قطران تبریزی : مقطعات
شمارهٔ ۱۲۴
ای بگرد روز از شب قمر آورده
واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۳۵۲
کارها در آب و خاک فقر وارون میشود
هلالی جغتایی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۲۴
آخر، ای آرام جان، سوی دل افگاری ببین
عطار نیشابوری : آغاز کتاب
فی فضائله
مصطفا گفتست چون آدم بعلم
قطران تبریزی : مقطعات
شمارهٔ ۱۲۶
مشوش است دلم از کرشمه سلمی
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۳۶۲
ز آتش بیداد که بالا گرفت
رشیدالدین میبدی : ۶- سورة الانعام‏
۳ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: قُلْ أَ غَیْرَ اللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِیًّا نزول این آیت بآن بود که کافران قریش رسول (ص) را دعوت کردند با دین پدران خویش، رب العالمین بجواب ایشان این آیت فرستاد که: یا محمد! ایشان را بگو که جز از اللَّه خداى گیرم بمعبودى؟ یا کردگارى شناسم بکار رانى؟ یا مولایى پسندم بنگهبانى؟ یعنى نکنم این، و نپسندم چنین، که کردگار و آفریدگار آسمانها و زمین خداست. «فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» اى خالقهما ابتداء و انشاء. و حقیقت فطرت ابتداء خلقت است. ابن عباس گفت: معنى فطرت نمى دانستم، تا آن گه که دو اعرابى خصومت گرفتند در چاهى، یکى گفت: انا فطرتها، یعنى أنشأت حفرها ابتداء، فعلمت انه مبتدى الخلقة، و منه‏
فرخی سیستانی : رباعیات
شمارهٔ ۶
دانم که دلم به مهر تو خرسندست
فصیحی هروی : غزلیات
شمارهٔ ۱۵۵
ارمغان از بینوایی غم به گلشن می‌برم
نظیری نیشابوری : غزلیات
شمارهٔ ۳۳۱
حیاتی در گذر دارم چه پرسی بود و نابودش
قاآنی شیرازی : ترکیب‌بندها
شمارهٔ ۸ - در ستایش شاهزاده شجاع السلطنه حسنعلی میرزاگوید
سحر دیر مغان را در گشودند
عثمان مختاری : شهریارنامه
بخش ۱۰۰ - رسیدن طهماسپ برادر ارجاسپ و رزم او با لهراسپ گوید
جهان گشت روشن چو از آفتاب
هاتف اصفهانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۴
گه ره دیر و گهی راه حرم می‌پویم