عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۴۰
چون تو جانان منی جان بی تو خرم کی شود رشیدالدین میبدی : ۳- سورة آل عمران- مدنیة
۱۵ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: ما کانَ لِبَشَرٍ الآیة... مقاتل گفت: «بشر» اینجا عیسى (ع) است و «کتاب» انجیل، و آیت در شأن ترسایان نجران آمد، که در عیسى دعوى باطل کردند و غلوّ نمودند. میگوید: روا نبود و سزا نباشد و هرگز خود نبود عیسى را که خداى او را پیغامبرى و کتاب انجیل دهد پس آن گه بمردم گوید: مرا بندگان باشید! و مرا بخدایى گیرید فرود از خداى. ابن عباس و عطا گفتند: بشر اینجا محمد (ص) و کتاب قرآن. و سبب نزول آن بود که بو رافع جهود و رئیس ترسایان نجران گفتند: یا محمد (ص) تو میخواهى که ما ترا بنده باشیم و ترا بخدایى گیریم! رسول اللَّه گفت: معاذ اللَّه که من این گویم یا فرمایم، «ما بذلک بعثنى و بذلک امرنى» ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۹ - در وصف تگرگ
ز میغ اندر جهد هزمان درخشا فردوسی : پادشاهی یزدگرد بزهگر
بخش ۶
پدر آرزو کرد بهرام را رضیالدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۴۶
تا گلگون اشک و چهره کاهی نشود ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۸ - تاجگذاری
به سر بنهاد احمدشاه دیهیم کیانی را اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۹۴۷
ز سنگ دل شکنان دل حزین چرا داریم عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۸
قومی که در فنا به دل یکدگر زیند ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۷ - غدیریه
ای که در هر نیکوئی آراسته یزدان تو را پروین اعتصامی : مثنویات، تمثیلات و مقطعات
کعبهٔ دل
گه احرام، روز عید قربان فضولی : قصاید
شمارهٔ ۳
نیست اهل درد را جز درگهت دارالشفا صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۰۴
هر که دامن بر میان در چیدن گل می زند وحشی بافقی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸ - قصیده
ای فلک چند ز بیداد تو بینم آزار ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۶ - در تهنیت عید قربان و مدح والی خراسان
عید قربان آمد ای جان جهان قربان تو را مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۲۴
میگفت یکی پری که او ناپیداست صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۹۰۷
ای غنچه لب که سر به گریبان کشیده ای شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۲۵
مظهر و مهر به همدیگر نگر ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۵ - فتح ورشو
قیصر گرفت خطهٔ ورشو را عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۱۹
ترسا بچهای دیدم زنار کمر کرده مولوی : دفتر ششم
بخش ۱۰۵ - روان شدن شهزادگان در ممالک پدر بعد از وداع کردن ایشان شاه را و اعادت کردن شاه وقت وداع وصیت را الی آخره
عزم ره کردند آن هر سه پسر
غزل شمارهٔ ۳۴۰
چون تو جانان منی جان بی تو خرم کی شود رشیدالدین میبدی : ۳- سورة آل عمران- مدنیة
۱۵ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: ما کانَ لِبَشَرٍ الآیة... مقاتل گفت: «بشر» اینجا عیسى (ع) است و «کتاب» انجیل، و آیت در شأن ترسایان نجران آمد، که در عیسى دعوى باطل کردند و غلوّ نمودند. میگوید: روا نبود و سزا نباشد و هرگز خود نبود عیسى را که خداى او را پیغامبرى و کتاب انجیل دهد پس آن گه بمردم گوید: مرا بندگان باشید! و مرا بخدایى گیرید فرود از خداى. ابن عباس و عطا گفتند: بشر اینجا محمد (ص) و کتاب قرآن. و سبب نزول آن بود که بو رافع جهود و رئیس ترسایان نجران گفتند: یا محمد (ص) تو میخواهى که ما ترا بنده باشیم و ترا بخدایى گیریم! رسول اللَّه گفت: معاذ اللَّه که من این گویم یا فرمایم، «ما بذلک بعثنى و بذلک امرنى» ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۹ - در وصف تگرگ
ز میغ اندر جهد هزمان درخشا فردوسی : پادشاهی یزدگرد بزهگر
بخش ۶
پدر آرزو کرد بهرام را رضیالدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۴۶
تا گلگون اشک و چهره کاهی نشود ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۸ - تاجگذاری
به سر بنهاد احمدشاه دیهیم کیانی را اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۹۴۷
ز سنگ دل شکنان دل حزین چرا داریم عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۸
قومی که در فنا به دل یکدگر زیند ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۷ - غدیریه
ای که در هر نیکوئی آراسته یزدان تو را پروین اعتصامی : مثنویات، تمثیلات و مقطعات
کعبهٔ دل
گه احرام، روز عید قربان فضولی : قصاید
شمارهٔ ۳
نیست اهل درد را جز درگهت دارالشفا صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۰۴
هر که دامن بر میان در چیدن گل می زند وحشی بافقی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸ - قصیده
ای فلک چند ز بیداد تو بینم آزار ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۶ - در تهنیت عید قربان و مدح والی خراسان
عید قربان آمد ای جان جهان قربان تو را مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۲۴
میگفت یکی پری که او ناپیداست صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۹۰۷
ای غنچه لب که سر به گریبان کشیده ای شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۲۵
مظهر و مهر به همدیگر نگر ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۵ - فتح ورشو
قیصر گرفت خطهٔ ورشو را عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۱۹
ترسا بچهای دیدم زنار کمر کرده مولوی : دفتر ششم
بخش ۱۰۵ - روان شدن شهزادگان در ممالک پدر بعد از وداع کردن ایشان شاه را و اعادت کردن شاه وقت وداع وصیت را الی آخره
عزم ره کردند آن هر سه پسر