نظیری نیشابوری : غزلیات
شمارهٔ ۲۱۵
کسی به ملک حدوث از قدم نمی افتد
ادیب الممالک : مقطعات
شمارهٔ ۱۴ - خطاب به میرزا احمدخان اشتری
الحذر ای مدعی العموم که دزدی
صغیر اصفهانی : مثنویات
شمارهٔ ۴۵ - حکایت
عارفی از ضعف به بستر فتاد
صابر همدانی : رباعیات
شمارهٔ ۶
گاهی ز وصال تو، دلم آرام است
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۸
چون سوی تو نامه‌ای نویسم ز نخست
بلند اقبال : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۲
دانی ای مه که زهجرت چه به من می گذرد
بابافغانی : مفردات
شمارهٔ ۹
هر نفست با کسی شوخی و بی باکیست
بابافغانی : مفردات
شمارهٔ ۲۸
چنان در مجلس می عشوه ی ساقی کند مستم
صغیر اصفهانی : مثنویات
شمارهٔ ۲ - بسمه تعالی شانه
ای همه هستی همه هستی توئی
ملا احمد نراقی : مثنوی طاقدیس
بخش ۱۸۵ - رجوع به حکایت گدای عاشق
یک کنیز آمد بکف یکتای نان
عین‌القضات همدانی : لوایح
فصل ۶۰
عشق آتشست اَلْعِشقُ اَوَّلُهُ نارٌ وَاَوسَطُهُ نارٌ وَاخِرُهُ نارٌ: انَسَ مِنْ جانِبِ الطّورِ ناراً.. اَی نارُ قَلبِهِ قَدِاحْتَرَقَت سُبُحاتُ وَجهِهِ کانون او دل عاشق و هیزم او وجود عاشق، وَقودُهَا الناسُ. آتش افروز او دلال وناز و غنج معشوق، آنچه عاشق بر در معشوق حاضر شود و یا معشوق بعاشق، در آن برآمدن مراد عشق است نه بر آمدن مراد ایشان اگر او در نظر این دلال ناز و کرشمه بیفزاید او شعله بآسمان رساند و خود لذت او درآنست و اگر این در حضور آن نیاز و عجز و مستمندی نماید او جهانی بگیرد و خراب او درین است و این از کمال اوست که دیدۀ علم جمال این حال نبیند زیرا که در بدایت علم بدو راه نیابد او را منکر گردد و او بدان معذور است زیرا که این تعلق بذوق دارد و او را بدان راه نیست زیرا که او ضروریست نه اکتسابی و او باکتساب حاصل نشود چون بخود حاصل شد محل ضرورت بسوزد، پس این را با او هیچ مناسبتی نبود:
بابافغانی : قصاید
شمارهٔ ۱۰ - در مدح مولای متقیان امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام
باغ جهان و هر چه درین قصر نه درست
بابافغانی : مفردات
شمارهٔ ۱
دارم بتی که شرح ندارد بهانه اش
بابافغانی : مفردات
شمارهٔ ۲۹
چو شب ظلمت شود در کوی او از دود آه من
اسیر شهرستانی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۱۵۴
دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۴
یاری که دلش ز حال ما باخبر است
رهی معیری : غزلها - جلد سوم
ساز سخن
آب بقا کجا و لب نوش او کجا؟
فصیحی هروی : غزلیات
شمارهٔ ۱۵۹
نوبهارست و در انجام طرب می‌کوشم
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۳۲
عقل غیر از عقال نیست دگر
صفایی جندقی : ترکیب ۱۱۴بندی عاشورایی
بند ۱۵
یک تیر از کمان حوادث برون نشد