غالب دهلوی : رباعیات
شمارهٔ ۱۰۳
ای آن که به راه کعبه رویی داری خاقانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۴
سر زلفت چو در جولان بیاید نظامی عروضی : دیباچه
بخش ۳ - آغاز کتاب
بندهٔ مخلص و خادم متخصص احمد بن عمر بن علی النظامی العروضی السمرقندی که چهل و پنج سال است تا بخدمت این خاندان موسوم است و برقم بندگی این دولت مرقوم خواست که بمجلس اعلی پادشاهی اعلاه الله را خدمتی سازد بر قانون حکمت آراسته بحجج قاطعه و براهین ساطعه و اندرو باز نماید که پادشاهی خود چیست و پادشاه کیست و این تشریف از کجاست و این تلطیف مر کراست و این سپاس بر چه وجه باید داشتن و این منت از چه روی قبول باید کردن تا ثانی سید ولد آدم و ثالث آفریدگار عالم بود چنانکه در کتاب محکم و کلام قدیم لآلی این سه اسم متعالی را در یک سلک نظم داده است و در یک سمط جلوه کرده: سنایی غزنوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۳۴
پار ارچه نمیکرد چو کفرم تمکین کوهی : غزلیات
شمارهٔ ۷۶
اهل دل در دیده روی دلستانرا دیده اند عنصری بلخی : قصاید
شمارهٔ ۴۱ - در مدح امیر نصر بن ناصرالدین
نگاری که بد طیلسان پرنیانش رضاقلی خان هدایت : روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما
بخش ۴۹ - شرف یزدی
و هُوَ مولانا شرف الدین علی، در همهٔ فنون کمالات، قصب السبق از همگنان ربودی و مصاحب سلاطین گورکانیه بودی. احوال خجسته مآلش در تواریخ مسطور و تصانیفش بین المورخین مشهور. حسب الخواهش شاهرخ میرزا تاریخ ظفرنامه تألیف فرموده. غرض، در طریقت مرید سلطان حسین اخلاطی است. کتاب کنه المراد و حلل حقایق التهلیل و مواطن و شرح قصیدهٔ برده از آن جناب است. در سنهٔ هشتصد و پنجاه و شش در یزد وفات یافت. این چند بیت از اشعار فارسیّهٔ اوست: رضاقلی خان هدایت : روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما
بخش ۶۳ - علای خراسانی
و هُوَ سید علاءالدین و از افاضل کاملین. در هندوستان وفات یافته. از اوست: صفایی جندقی : ترکیب ۱۱۴بندی عاشورایی
بند ۳۹
بفکن ز لطف بار دگر سایه برسرم قائم مقام فراهانی : نامههای فارسی
شمارهٔ ۱۲۳ - خطاب به خاکپای خاقان مغفور
عرضه داشت کمترین غلام جان نثار عباس قاجار بموقف بار یافتگان حضور ساطع النور شاهنشاه جم جاه، جهان پناه، سایه رحمت یزدان، مایة رافت سبحان، پادشاه عادل باذل، شهریار ابرکف دریادل، خدیو معدلت پرور، داور مرحمت گستر، قبلة عالم و عالمیان روحی و روح العالمین فداه میرساند: که بعد از آن که غلام فدوی تکیه به تائید آلهی و طالع بی زوال شاهنشاهی کرده، ار سنگر نادری بمحاصره خبوشان رفت، عالیجاه سهراب خان سرتیپ را با سربازان شقاقی و مراغه وتفنگ چیان قائین و نشابوری و جمعی سواره و چند عراده توپ بدروازه مشهد نشاند و خود با بقیه سرباز و سوار وتوپخانه بدروازه شیروان نشست و افواج قاهره سرباز را از هر طرف بکندن مارپیچ و بردن نقب و پیش بردن سنگر و پر کردن خندق مأمور داشت و غلام زاده درگاه آسمان جاه قهرمان میرزا را بعد از ورود از سبزوار با عالیجاه محمدرضا خان بر سر آنها گماشت. بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۷۸
چه نیرنگست یارب در تماشاگاه تسخیرم کوهی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳
به یدین او سرشت چون گل ما الهامی کرمانشاهی : گزیدهٔ منظومهٔ «حسن منظر»
شمارهٔ ۳ - در منقبت گوید
ویژه ملک ممالک عشق امیر پازواری : چهاربیتیها
شمارهٔ ۱۳۶
امیر گنه: مه دلبر به سون حوره رشیدالدین میبدی : ۴- سورة النساء- مدنیة
۲۶ - النوبة الاولى
قوله تعالى: یا أَیُّهَا النَّاسُ اى مردمان! قَدْ جاءَکُمُ الرَّسُولُ آمد بشما این فرستاده، بِالْحَقِّ براستى، مِنْ رَبِّکُمْ از خداى شما، فَآمِنُوا بگروید، خَیْراً لَکُمْ شما را آن به است، وَ إِنْ تَکْفُرُوا و اگر کافر شوید، فَإِنَّ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ خدایراست هر چه در آسمان و زمین چیز است، وَ کانَ اللَّهُ عَلِیماً حَکِیماً (۱۷۰) و خداى دانا است راست دانش همیشهاى. اقبال لاهوری : زبور عجم
نیابی در جهان یاری که داند دلنوازی را
نیابی در جهان یاری که داند دلنوازی را میرزا آقاخان کرمانی : نامهٔ باستان
بخش ۱۰۳ - در مقام اندرز و نصیحت ملوک
سزد گر ازین حال عبرت بری واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۲۸۸
آن را که به دل هیچ به جز یار نباشد اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۳۲۵
گر دل غبار گشته امید خیال هست رضاقلی خان هدایت : روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما
بخش ۵۰ - شریف جرجانی
اسم شریفش میرسید شریف، مشهور به علامه. در کمالات یگانهٔ آفاق و از علمای معاصرین خود طاق. با امیر تیمور گورکانی معاصر و زبان بیان از عهدهٔ توصیفش قاصر. صاحب کتاب نفحات. وی را از اصحاب خواجه علاء الدین نقشبند دانسته و صاحب رشحات نیز در این قول با وی موافقت کرده. درمجالس العشاق آمده که علامه با سلطان حسین اخلاطی مصری صحبت داشته. غرض، احوالات آن جناب در کتب مفصّلاً مسطور است و تألیفاتش مشهور است. این رباعی از اوست:
شمارهٔ ۱۰۳
ای آن که به راه کعبه رویی داری خاقانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۴
سر زلفت چو در جولان بیاید نظامی عروضی : دیباچه
بخش ۳ - آغاز کتاب
بندهٔ مخلص و خادم متخصص احمد بن عمر بن علی النظامی العروضی السمرقندی که چهل و پنج سال است تا بخدمت این خاندان موسوم است و برقم بندگی این دولت مرقوم خواست که بمجلس اعلی پادشاهی اعلاه الله را خدمتی سازد بر قانون حکمت آراسته بحجج قاطعه و براهین ساطعه و اندرو باز نماید که پادشاهی خود چیست و پادشاه کیست و این تشریف از کجاست و این تلطیف مر کراست و این سپاس بر چه وجه باید داشتن و این منت از چه روی قبول باید کردن تا ثانی سید ولد آدم و ثالث آفریدگار عالم بود چنانکه در کتاب محکم و کلام قدیم لآلی این سه اسم متعالی را در یک سلک نظم داده است و در یک سمط جلوه کرده: سنایی غزنوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۳۴
پار ارچه نمیکرد چو کفرم تمکین کوهی : غزلیات
شمارهٔ ۷۶
اهل دل در دیده روی دلستانرا دیده اند عنصری بلخی : قصاید
شمارهٔ ۴۱ - در مدح امیر نصر بن ناصرالدین
نگاری که بد طیلسان پرنیانش رضاقلی خان هدایت : روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما
بخش ۴۹ - شرف یزدی
و هُوَ مولانا شرف الدین علی، در همهٔ فنون کمالات، قصب السبق از همگنان ربودی و مصاحب سلاطین گورکانیه بودی. احوال خجسته مآلش در تواریخ مسطور و تصانیفش بین المورخین مشهور. حسب الخواهش شاهرخ میرزا تاریخ ظفرنامه تألیف فرموده. غرض، در طریقت مرید سلطان حسین اخلاطی است. کتاب کنه المراد و حلل حقایق التهلیل و مواطن و شرح قصیدهٔ برده از آن جناب است. در سنهٔ هشتصد و پنجاه و شش در یزد وفات یافت. این چند بیت از اشعار فارسیّهٔ اوست: رضاقلی خان هدایت : روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما
بخش ۶۳ - علای خراسانی
و هُوَ سید علاءالدین و از افاضل کاملین. در هندوستان وفات یافته. از اوست: صفایی جندقی : ترکیب ۱۱۴بندی عاشورایی
بند ۳۹
بفکن ز لطف بار دگر سایه برسرم قائم مقام فراهانی : نامههای فارسی
شمارهٔ ۱۲۳ - خطاب به خاکپای خاقان مغفور
عرضه داشت کمترین غلام جان نثار عباس قاجار بموقف بار یافتگان حضور ساطع النور شاهنشاه جم جاه، جهان پناه، سایه رحمت یزدان، مایة رافت سبحان، پادشاه عادل باذل، شهریار ابرکف دریادل، خدیو معدلت پرور، داور مرحمت گستر، قبلة عالم و عالمیان روحی و روح العالمین فداه میرساند: که بعد از آن که غلام فدوی تکیه به تائید آلهی و طالع بی زوال شاهنشاهی کرده، ار سنگر نادری بمحاصره خبوشان رفت، عالیجاه سهراب خان سرتیپ را با سربازان شقاقی و مراغه وتفنگ چیان قائین و نشابوری و جمعی سواره و چند عراده توپ بدروازه مشهد نشاند و خود با بقیه سرباز و سوار وتوپخانه بدروازه شیروان نشست و افواج قاهره سرباز را از هر طرف بکندن مارپیچ و بردن نقب و پیش بردن سنگر و پر کردن خندق مأمور داشت و غلام زاده درگاه آسمان جاه قهرمان میرزا را بعد از ورود از سبزوار با عالیجاه محمدرضا خان بر سر آنها گماشت. بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۷۸
چه نیرنگست یارب در تماشاگاه تسخیرم کوهی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳
به یدین او سرشت چون گل ما الهامی کرمانشاهی : گزیدهٔ منظومهٔ «حسن منظر»
شمارهٔ ۳ - در منقبت گوید
ویژه ملک ممالک عشق امیر پازواری : چهاربیتیها
شمارهٔ ۱۳۶
امیر گنه: مه دلبر به سون حوره رشیدالدین میبدی : ۴- سورة النساء- مدنیة
۲۶ - النوبة الاولى
قوله تعالى: یا أَیُّهَا النَّاسُ اى مردمان! قَدْ جاءَکُمُ الرَّسُولُ آمد بشما این فرستاده، بِالْحَقِّ براستى، مِنْ رَبِّکُمْ از خداى شما، فَآمِنُوا بگروید، خَیْراً لَکُمْ شما را آن به است، وَ إِنْ تَکْفُرُوا و اگر کافر شوید، فَإِنَّ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ خدایراست هر چه در آسمان و زمین چیز است، وَ کانَ اللَّهُ عَلِیماً حَکِیماً (۱۷۰) و خداى دانا است راست دانش همیشهاى. اقبال لاهوری : زبور عجم
نیابی در جهان یاری که داند دلنوازی را
نیابی در جهان یاری که داند دلنوازی را میرزا آقاخان کرمانی : نامهٔ باستان
بخش ۱۰۳ - در مقام اندرز و نصیحت ملوک
سزد گر ازین حال عبرت بری واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۲۸۸
آن را که به دل هیچ به جز یار نباشد اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۳۲۵
گر دل غبار گشته امید خیال هست رضاقلی خان هدایت : روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما
بخش ۵۰ - شریف جرجانی
اسم شریفش میرسید شریف، مشهور به علامه. در کمالات یگانهٔ آفاق و از علمای معاصرین خود طاق. با امیر تیمور گورکانی معاصر و زبان بیان از عهدهٔ توصیفش قاصر. صاحب کتاب نفحات. وی را از اصحاب خواجه علاء الدین نقشبند دانسته و صاحب رشحات نیز در این قول با وی موافقت کرده. درمجالس العشاق آمده که علامه با سلطان حسین اخلاطی مصری صحبت داشته. غرض، احوالات آن جناب در کتب مفصّلاً مسطور است و تألیفاتش مشهور است. این رباعی از اوست: