محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۳
نشانده شام غمت گرد دل سپاهی را
فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۸
بود درد دل از سودای عشقت حاصل عاشق
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۵۹
با کجروی خلق جعلق خوش باش
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۴۹
ای دم به دم مصور جان از درون تن
مشتاق اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۵
در باغ جهان که بس گل آشفت و بریخت
سید حسن غزنوی : رباعیات
شمارهٔ ۲۲
از رنگ رخ تو لاله پرتاب شده است
هلالی جغتایی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۹۸
جان بحسرت نتوان بی رخ جانان دادن
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۴۷
می‌آیدم ز رنگ تو ای یار بوی آن
نسیمی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴
ای ز سنبل بسته مویت سایبان بر آفتاب
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۴۵
تو آب روشنی، تو درین آب گل مکن
بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۲۵۸
گل نکرد آهی‌که بر ما خنجر قاتل نشد
رضاقلی خان هدایت : فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین
بخش ۷۲ - خلد - در خاتمهٔ کتاب و ذکر حالات و مقالات مؤلّف
بی خبر از احوال نهایت و بدایت ابن محمد هادی رضاقلی المتخلص به هدایت. چون نسبت سایر اهل این فن خواست که در خاتمهٔ این کتاب مستطاب به شرح رشحی از حالات خود پردازد و در معنی از خیالات خام خود هر طرف این ریاض فیاض را خاربستی سازد، لهذا خود به طریق مغایبه و ذکر گذشگان از حالات و خیالات خود چنین اظهار می‌کند که ولادت هدایت در شب پانزدهم شهر محرم الحرام تخمیناً ساعتی قبل از طلوع فجر در سنهٔ هزار و دویست و پانزده در دارالخلافهٔ طهران واقع گردید. والدش از اعیان قریهٔ چارده مِن مضافات دامغان و از مبادی شباب ملازمت پیشه نموده و در حضرت قهرمان ایران محمد شاه قاجار اناراللّه برهانه به منصب خزینه داری، محسود اقران بوده. پس از انتقال آن دولت به حضرت سلطان صاحبقران و خدیو زمان شاهنشاه ایران فتحعلی شاه متخلص به خاقان در آن دربار معدلت آثار به منصب مذکور مفتخر و حسب الامر مأمور به خدمتگذاری فرمانفرمای مملکت فارس شده، به شیراز آمده تا در سنهٔ ۱۲۱۸ وفات یافت و به عالم عقبی شتافت و نعشش را به عتبات عالیات نقل کردند و خان ذی شأن محمد مهدی خان بنابر نسبت در تربیت بازماندگان کوشید و جد وجهد بلیغ مرعی داشت و همت به مراقبت حال این حقیر گماشت. پس از چندگاهی والدهٔ حقیر نیز به حکم استطاعت محرم حرم مکّهٔ معظّمهٔ مکرمّه شد و بالاخره در مدینهٔ طیبه وفات یافت و در مقبرهٔ بقیع مدفون شد.
رضاقلی خان هدایت : فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین
بخش ۳۲ - صفایی نراقی
و هُوَ کهف الفضلا و المعاصرین، ملّا احمدبن ملّا مهدی نراقی(ره). نراق از قراء کاشان و ملا مهدی، مجتهدی است والاشأن. باری والد مولانا احمد از مجتهدین امامیه بود و در فقه و اصول تصنیفات نمود. خود هم از اهل اجتهاد و سالک مسلک صلاح و سداد است. صاحب کمالات صوری و معنوی و در زهد و ورع او را پایهٔ قوی است. با این حال به وجد و ذوق معروف و به خوش فطرتی و شیرین مشربی موصوف. وقتی در کاشان مدرسه‌ای بنا می‌کردند مولانا عبور نموده، این بیت اول را بدیهةً فرموده. بسیارخوب گفته. چند بیت دیگر هم از اوست. مثنوی نیز دارد موسوم به چهار سفر.
ابوالفضل بیهقی : مجلد ششم
بخش ۲۶ - بر دار کردن حسنک، بخش اوّل
ذکر بر دار کردن‌ امیر حسنک وزیر رحمة اللّه علیه‌
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۴۲
ای سنگ دل تو جان را دریای پرگهر کن
هلالی جغتایی : شاه و درویش
بخش ۱۹ - رفتن گدا به شب بر در شاه‌زاده
یک شب القصه رو به شاه آورد
جمال‌الدین عبدالرزاق : مقطعات
شمارهٔ ۱۳۸ - شادی و غم
هر شادی و غم که هست اندر دهر
مفاتیح الجنان : اعمال مخصوصه شب و روز ماه رمضان
اعمال شب بیست و هفتم ماه رمضان
در آن غسل کردن وارد شده و روایت شده: که حضرت زین العابدین(علیه السلام) این دعا را، در این شب از اول تا آخر شب خواندنش را تکرار می کرد:
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۴۰
روز است ای دو دیده، در روزنم نظر کن
همام تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۱
دل به کنج عافیت چون پای در دامان کشید