آذر بیگدلی : حکایات
شمارهٔ ۱۲
پس از بتکده کآن زمین گشت قاع عبید زاکانی : عشاقنامه
بخش ۲۳ - آمدن معشوق به خانهٔ عاشق
چو زرین بال عنقای سرافراز بابافغانی : غزلیات
شمارهٔ ۶۶
گل خود روی مرا بوی بنی آدم نیست کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۴۴۷
سر زلفت نمی خواهم که در دست صبا افتد صامت بروجردی : کتاب النصایح و التنبیه
شمارهٔ ۱۰ - ترکیب بند
ای به جان افکنده در لیل و نهار نسیمی : غزلیات
شمارهٔ ۵۸
نرنجم از تو گرت سوی ما نگاهی نیست اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۷۷
گر ندانی تا قیامت راز ما کوهی : غزلیات
شمارهٔ ۱۹۳
سلام الله ای خورشید تابان فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۴۱۳
هلاک همچو منی خشم و کین نمیخواهد کوهی : غزلیات
شمارهٔ ۱۹۹
بیا ای دوست دیداری از این سو سلطان ولد : ولدنامه
بخش ۱۴۱ - در بیان آنکه حق تعالی آدمی را جهت معرفت و عبادت خود آفرید و مقصود از هستی آدمی آن بود که و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون. و چون از او این معنی نیاید عمرش بیفایده گذشته باشد. اگرچه از او کارهای دیگر آید الا او را فایده نباشد. همچنانکه شمشیر بقیمت را اگر کسی بجای میخ در دیوار زند که از اینجا کوزه بیاویزم، بیفایده باشد. زیرا بمیخی آن مصلحت برمیآید شمشیر را برای چیزی دیگر ساختهاند. اکنون چون مقصود آدمی عبادت بوده است هرکه اینجا نکرد آنجا در دوزخ بعبادت و انابت مشغول گردد.
گرچه از ما هزار کاردگر کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۴۴۶
سالها دل در هوایت بر سر هر کو دوید اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۹۰
روز جزا خجالت سرشار نارساست اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۳۲۲
آنچه دل را می نوازد درد بیدرمان اوست ازرقی هروی : رباعیات
شمارهٔ ۴۱
عشق تو زهر دل آشیانی نکند رشیدالدین میبدی : ۲- سورة البقره
۴۷ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: تِلْکَ الرُّسُلُ الآیة... میگوید آنک آن پیغامبران، آن سخن رسانان و بر رسالت من استواران، ما ایشان را فضل دادیم بر یکدیگر و افزونى دادیم در برترى بچیز چیز از فضائل، همه پیغامبران برتران از همه آدمیان، وانگه مرسلان مهینان از دیگران، وانگه اولو العزم ازیشان برتر از دیگران وانگه آدم بکرامت در خلقت، و نوح در اجابت دعوت، و ابراهیم در خلت، و داود در زبور و در آواز و ملک و نبوت، و سلیمان در سخن گفتن با مرغ و تسخیر با دو جن و شیاطین و ملک و علم و رسالت، و موسى در مناجات و مکالمت، و عیسى از مادر بىپدر و زنده در آسمان و کشتن دجال بآخر عهد، و محمد صلّى اللَّه علیه و آله و سلم بقرآن و بدیدار شب معراج و مهر نبوت و فردا بشفاعت. اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۴۶
اگر خاکستر پروانه ما توده می گردد کوهی : غزلیات
شمارهٔ ۹۴
هر که شهوت بکشد روح مجرد باشد سلطان ولد : ولدنامه
بخش ۱۶۱ - در بیان آنکه معجزاکبر سخن اولیاست، زیرا در معجزهها و کراماتها سحر وجادوی و سیمیا گنجد و ساحران جنس معجزه بسیار مینمایند. همچنین ضمایر را که کرامات اولیاست رمّالان و کاهنان و جوزبازان و پری زدگان میگویند، اما در سخن ایشان هیچ از اینها نمیگنجد
رهبر رهروان حق سخن است رضاقلی خان هدایت : فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین
بخش ۵۲ - منوّر رازی
اسمش میرزا اللّه ویردی. از جملهٔ مریدان و اخلاص کیشان حضرت قطب العارفین حاج محمد جعفر همدانی بود و مدتها نیز خدمت جناب حاج محمد رضای همدانی را نموده. از یمن همت ایشان از سالکان مسلک طریقت و ناهجان منهج حقیقت گردید. فقیر او را ملاقات نمود. گرم روی، با حال و فقیری ستوده خصال بود. گاهی شعر میگفته. این رباعی از اوست:
شمارهٔ ۱۲
پس از بتکده کآن زمین گشت قاع عبید زاکانی : عشاقنامه
بخش ۲۳ - آمدن معشوق به خانهٔ عاشق
چو زرین بال عنقای سرافراز بابافغانی : غزلیات
شمارهٔ ۶۶
گل خود روی مرا بوی بنی آدم نیست کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۴۴۷
سر زلفت نمی خواهم که در دست صبا افتد صامت بروجردی : کتاب النصایح و التنبیه
شمارهٔ ۱۰ - ترکیب بند
ای به جان افکنده در لیل و نهار نسیمی : غزلیات
شمارهٔ ۵۸
نرنجم از تو گرت سوی ما نگاهی نیست اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۷۷
گر ندانی تا قیامت راز ما کوهی : غزلیات
شمارهٔ ۱۹۳
سلام الله ای خورشید تابان فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۴۱۳
هلاک همچو منی خشم و کین نمیخواهد کوهی : غزلیات
شمارهٔ ۱۹۹
بیا ای دوست دیداری از این سو سلطان ولد : ولدنامه
بخش ۱۴۱ - در بیان آنکه حق تعالی آدمی را جهت معرفت و عبادت خود آفرید و مقصود از هستی آدمی آن بود که و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون. و چون از او این معنی نیاید عمرش بیفایده گذشته باشد. اگرچه از او کارهای دیگر آید الا او را فایده نباشد. همچنانکه شمشیر بقیمت را اگر کسی بجای میخ در دیوار زند که از اینجا کوزه بیاویزم، بیفایده باشد. زیرا بمیخی آن مصلحت برمیآید شمشیر را برای چیزی دیگر ساختهاند. اکنون چون مقصود آدمی عبادت بوده است هرکه اینجا نکرد آنجا در دوزخ بعبادت و انابت مشغول گردد.
گرچه از ما هزار کاردگر کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۴۴۶
سالها دل در هوایت بر سر هر کو دوید اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۹۰
روز جزا خجالت سرشار نارساست اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۳۲۲
آنچه دل را می نوازد درد بیدرمان اوست ازرقی هروی : رباعیات
شمارهٔ ۴۱
عشق تو زهر دل آشیانی نکند رشیدالدین میبدی : ۲- سورة البقره
۴۷ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: تِلْکَ الرُّسُلُ الآیة... میگوید آنک آن پیغامبران، آن سخن رسانان و بر رسالت من استواران، ما ایشان را فضل دادیم بر یکدیگر و افزونى دادیم در برترى بچیز چیز از فضائل، همه پیغامبران برتران از همه آدمیان، وانگه مرسلان مهینان از دیگران، وانگه اولو العزم ازیشان برتر از دیگران وانگه آدم بکرامت در خلقت، و نوح در اجابت دعوت، و ابراهیم در خلت، و داود در زبور و در آواز و ملک و نبوت، و سلیمان در سخن گفتن با مرغ و تسخیر با دو جن و شیاطین و ملک و علم و رسالت، و موسى در مناجات و مکالمت، و عیسى از مادر بىپدر و زنده در آسمان و کشتن دجال بآخر عهد، و محمد صلّى اللَّه علیه و آله و سلم بقرآن و بدیدار شب معراج و مهر نبوت و فردا بشفاعت. اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۴۶
اگر خاکستر پروانه ما توده می گردد کوهی : غزلیات
شمارهٔ ۹۴
هر که شهوت بکشد روح مجرد باشد سلطان ولد : ولدنامه
بخش ۱۶۱ - در بیان آنکه معجزاکبر سخن اولیاست، زیرا در معجزهها و کراماتها سحر وجادوی و سیمیا گنجد و ساحران جنس معجزه بسیار مینمایند. همچنین ضمایر را که کرامات اولیاست رمّالان و کاهنان و جوزبازان و پری زدگان میگویند، اما در سخن ایشان هیچ از اینها نمیگنجد
رهبر رهروان حق سخن است رضاقلی خان هدایت : فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین
بخش ۵۲ - منوّر رازی
اسمش میرزا اللّه ویردی. از جملهٔ مریدان و اخلاص کیشان حضرت قطب العارفین حاج محمد جعفر همدانی بود و مدتها نیز خدمت جناب حاج محمد رضای همدانی را نموده. از یمن همت ایشان از سالکان مسلک طریقت و ناهجان منهج حقیقت گردید. فقیر او را ملاقات نمود. گرم روی، با حال و فقیری ستوده خصال بود. گاهی شعر میگفته. این رباعی از اوست: