صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۲۲۹
(غبارم را نسیم ناتوانی دربدر دارد
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۸۰۷
زان چهره خط قیامتی انگیخته است باز
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۷۲۳
اضطراب دل ز چشم روشن افزون می شود
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۱۷
به حق روی تو که من چنین رویی ندیدستم
سلمان ساوجی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۷۵ - در موعظه و دوری از دنیا
ای دل آخر یک قدم بیرون خرام از خویشتن
اقبال لاهوری : پس چه باید کرد؟
فقر
چیست فقر ای بندگان آب و گل
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۲۶۸
گریبان چاک در گلشن چو آن طناز می آید
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۱۲۵
می گدازد زین شراب آتشین مینای شمع
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۵۰۲
غنچه مستور از نقاب برآمد
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۱۲۲
بعد سالی در گلستان جلوه ای گل کرد و رفت
سعدی : غزلیات
غزل ۱۱۵
کیست آن کش سر پیوند تو در خاطر نیست
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۴۸
دوام نیست چو ایام گل جوانی را
سعدی : باب اول در سیرت پادشاهان
حکایت شمارهٔ ۱۴
یکی از پادشاهان پیشین در رعایت مملکت سستی کردی و لشکر به سختی داشتی لاجرم دشمنی صعب روی نهاد همه پشت بدادند
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال مسجد کوفه
زیارت جناب مسلم بن عقیل
چون از اعمال مسجد کوفه فراغت یافتی، به جانب قبر مسلم بن عقیل برو و کنار قبر بایست و بگو:
سهراب سپهری : آوار آفتاب
شکست ترانه
میان این سنگ و آفتاب ، پژمردگی افسانه شد.
اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۹۷۵
تو شوخ نوجوانی من پیر ناتوانم
رشیدالدین میبدی : ۳۳- سورة الاحزاب- مدنیه
۳ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ سباق و سیاق این آیت، مدح صحابه رسول است و ذکر سیر و بیان شرف ایشان که اعلام اسلام‏اند و امان ایمان، ارکان دولت و آثار ملّت و اختران سپهر دعوت، بر بساط توحید صف پیشین ایشانند، در دفتر تفرید سطر نخستین ایشانند، ناقلان شرع و ناقدان دین ایشانند، مشاهدان وحى و تنزیل ایشانند، خواب و آرام بر خود حرام کردند تا در میدان دین خرام کردند، روز و شب همى تاختند تا سراپرده کفر برانداختند، تخم عبادت کاشتند تا بر سعادت برداشتند، علم شعار ایشان و زهد دثار ایشان و رحمت نثار ایشان، نصرت رایت ایشان وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ آیت ایشان، سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنى‏ بدایت ایشان و سقاهم ربهم غایت ایشان. مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ در شأن ایشان. حقّ جلّ جلاله در قرآن بسه جایگه ایشان را رجال خواند: رِجالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا پاکى دوست دارند و بپاکى کوشند از آنکه دین اسلام را بنا بر پاکى است.
جهان ملک خاتون : رباعیات
شمارهٔ ۳۳۰
افتاده مرا با سر زلفت هوسی
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۶۹
آتشی نو در وجود اندر زدیم
عطار نیشابوری : باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق
شمارهٔ ۱۴
تا کی رانی از در خود دربدرم