باباطاهر عریان همدانی : دوبیتیها
دوبیتی شمارهٔ ۳۲
خور از خورشید رویت شرم دارد خیالی بخارایی : غزلیات
شمارهٔ ۱۶۸
در ازل قطرهٔ خونی که ز آب و گِل شد اوحدالدین کرمانی : الباب العاشر: البهاریات
شمارهٔ ۲۱
در عشق زدیده اشک باید سفتن کسایی مروزی : دیوان اشعار
صبح و نبید
صبح آمد و علامت مصقول بر کشید سیف فرغانی : قصاید و قطعات
شمارهٔ ۹۹
ای جمالت آیتی از صنع رب العالمین ظهیرالدین فاریابی : رباعیات
شمارهٔ ۲۶
ای خیل ستارگان سپاه و حشمت عنصری بلخی : قصاید
شمارهٔ ۱۵ - در مدح امیر نصر بن ناصر الدین سبکتگین
غنودستند بر ماه منور بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۸۶
فیض حلاوت از دل بیکبر وکین طلب مشتاق اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۶۸
در چمن جوری که از باد خزان بر گل گذشت قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۵۸
هرچند تو را عذاب میافزاید غزالی : رکن چهارم - رکن منجیات
بخش ۵۳ - پیدا کردن درجات زهد
بدان که زهد را سه درجه است: یکی آن که دنیا دوست بدارد و دل با وی می نگرد ولکن مجاهدت و صبر می کند و این را متزهد گویند نه زاهد، ولکن اول زهد این بود. دوم آن که دل با وی ننگرد با زهد می نگرد و زهد خویش را کاری داند. این زاهد است ولکن از نقصان خالی نیست. درجه سیم آن که در زهد نیز زاهد باشد، یعنی که زهد خویش نبیند و آن کاری نداند و مثل وی چون کسی بود که قصد خانه پادشاهی کند تا به وزارت بنشیند. سگی بر در سرای وی را منع کند. لقمه ای نان به وی اندازد و وی را از خویشتن بازکند و آنگاه به وزارت رسد، ممکن نباشد که آن لقمه زا نزدیک وی قدری باشد. کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۸۳۲
گه می خوانی مرا و گه می رانی سعیدا : غزلیات
شمارهٔ ۳۶۱
صبحدم تا شده بیرون ز افق، خاور مهر ترانه های کودکانه : بخش اول
بهار
بازم اومد بهار شاد و خندون عسجدی : اشعار باقیمانده
شمارهٔ ۴۶ - رباعی
چون شاه بگیرد بکف اندر شمشیر ادیب الممالک : فرهنگ پارسی
شمارهٔ ۸ - بند هشتم
ای آنکه گفتار ترا هوش و روان پاسخ بود میرداماد : رباعیات
شمارهٔ ۲۵۸
من علم گیاه حرم توحیدم جامی : دفتر سوم
بخش ۳۵ - حکایت محتسب بغداد که منکر پیش او معروف بود و معروف در نظر او منکر می نمود
حاجیان را به وقت حج افتاد باباطاهر عریان همدانی : دوبیتیها
دوبیتی شمارهٔ ۲۸۳
خوشا آن دل که از خود بی خبر بی جامی : لیلی و مجنون
بخش ۵ - عهد وفا بستن لیلی با قیس
سر فتنهٔ نیکوان آفاق
دوبیتی شمارهٔ ۳۲
خور از خورشید رویت شرم دارد خیالی بخارایی : غزلیات
شمارهٔ ۱۶۸
در ازل قطرهٔ خونی که ز آب و گِل شد اوحدالدین کرمانی : الباب العاشر: البهاریات
شمارهٔ ۲۱
در عشق زدیده اشک باید سفتن کسایی مروزی : دیوان اشعار
صبح و نبید
صبح آمد و علامت مصقول بر کشید سیف فرغانی : قصاید و قطعات
شمارهٔ ۹۹
ای جمالت آیتی از صنع رب العالمین ظهیرالدین فاریابی : رباعیات
شمارهٔ ۲۶
ای خیل ستارگان سپاه و حشمت عنصری بلخی : قصاید
شمارهٔ ۱۵ - در مدح امیر نصر بن ناصر الدین سبکتگین
غنودستند بر ماه منور بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۸۶
فیض حلاوت از دل بیکبر وکین طلب مشتاق اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۶۸
در چمن جوری که از باد خزان بر گل گذشت قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۵۸
هرچند تو را عذاب میافزاید غزالی : رکن چهارم - رکن منجیات
بخش ۵۳ - پیدا کردن درجات زهد
بدان که زهد را سه درجه است: یکی آن که دنیا دوست بدارد و دل با وی می نگرد ولکن مجاهدت و صبر می کند و این را متزهد گویند نه زاهد، ولکن اول زهد این بود. دوم آن که دل با وی ننگرد با زهد می نگرد و زهد خویش را کاری داند. این زاهد است ولکن از نقصان خالی نیست. درجه سیم آن که در زهد نیز زاهد باشد، یعنی که زهد خویش نبیند و آن کاری نداند و مثل وی چون کسی بود که قصد خانه پادشاهی کند تا به وزارت بنشیند. سگی بر در سرای وی را منع کند. لقمه ای نان به وی اندازد و وی را از خویشتن بازکند و آنگاه به وزارت رسد، ممکن نباشد که آن لقمه زا نزدیک وی قدری باشد. کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۸۳۲
گه می خوانی مرا و گه می رانی سعیدا : غزلیات
شمارهٔ ۳۶۱
صبحدم تا شده بیرون ز افق، خاور مهر ترانه های کودکانه : بخش اول
بهار
بازم اومد بهار شاد و خندون عسجدی : اشعار باقیمانده
شمارهٔ ۴۶ - رباعی
چون شاه بگیرد بکف اندر شمشیر ادیب الممالک : فرهنگ پارسی
شمارهٔ ۸ - بند هشتم
ای آنکه گفتار ترا هوش و روان پاسخ بود میرداماد : رباعیات
شمارهٔ ۲۵۸
من علم گیاه حرم توحیدم جامی : دفتر سوم
بخش ۳۵ - حکایت محتسب بغداد که منکر پیش او معروف بود و معروف در نظر او منکر می نمود
حاجیان را به وقت حج افتاد باباطاهر عریان همدانی : دوبیتیها
دوبیتی شمارهٔ ۲۸۳
خوشا آن دل که از خود بی خبر بی جامی : لیلی و مجنون
بخش ۵ - عهد وفا بستن لیلی با قیس
سر فتنهٔ نیکوان آفاق