سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۱۳۲ - کرنایی
شوخ کرنایی دهان خود پر از زر می کند حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۶
۱۴۶ غزل جا مانده اینجا از حزین دلفگار ما سعیدا : غزلیات
شمارهٔ ۱۸۶
هر که آمد عمر خود را صرف سامان کرد و رفت نظیری نیشابوری : رباعیات
شمارهٔ ۶۷
لعل تو ز طبله شهد بر گوشه کشید صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۶
تشنه خون کرد مستی چشم فتان ترا باباافضل کاشانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۲۳
از عشق تو بهره نیست جز سرزنشم جامی : دفتر سوم
بخش ۲ - این معدلت نامه ایست متحف به سلاطین که سلاله طین فطرت آدم اند و لهوی را که آخر آن فناست و آن شغل به زخارف دنیاست از دل ایشان بیرون برده اند و صورت عافیت از آن بلا را عاقبت خیر ایشان کرده که حرز خلد ملکهم حاشیه صحیفه روزگار ایشان باد و دعای دام بقائهم دام مرغ اجابت شکار ایشان
بعد حمد حق و درود نبی مولوی : دفتر اول
بخش ۸۷ - تفسیر قول فریدالدین عطار قدس الله روحه تو صاحب نفسی ای غافل میان خاک خون میخور که صاحبدل اگر زهری خورد آن انگبین باشد
صاحب دل را ندارد آن زیان صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۲۷
عتاب و لطف می گردد ز ابروی بتان پیدا امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۴۱۹
به گل گشت چمن چون گلستان من برون آید جامی : دفتر دوم
بخش ۱۸ - شیخ شمس الدین تبریزی شیخ اوحدالدین کرمانی را قدس الله سرهما دید که در هنگامه های دمشق می گردید از وی پرسید که در چه کاری گفت آفتاب را در طشت آب می بینم گفت اگر بر قفا دمل نداری چرا بر آسمانش نمی بینی
شمس تبریز دید کاوحد دین مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸۵۲
چو آمد روی مهرویم که باشم من که باشم من؟ سعدی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵
گر خود ز عبادت استخوانی در پوست جامی : سلامان و ابسال
بخش ۱۱ - تاثیر حیلتهای ابسال در سلامان
چون سلامان با همه حلم و وقار ترانه های کودکانه : بخش اول
کوزه گر
چرخی بزن ای چرخ گردنده ترانه های کودکانه : بخش اول
قناری من
تو دفترم می کشم مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۰۶
فرست بادهٔ جان را به رسم دلداری مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۷۷
آفتابی برآمد از اسرار جامی : دفتر اول
بخش ۹۸ - تمثیل
خس و خاشاک بین که در تگ پا بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۸۱
پیری وداع عمر سبکبال وانمود
شمارهٔ ۱۳۲ - کرنایی
شوخ کرنایی دهان خود پر از زر می کند حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۶
۱۴۶ غزل جا مانده اینجا از حزین دلفگار ما سعیدا : غزلیات
شمارهٔ ۱۸۶
هر که آمد عمر خود را صرف سامان کرد و رفت نظیری نیشابوری : رباعیات
شمارهٔ ۶۷
لعل تو ز طبله شهد بر گوشه کشید صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۶
تشنه خون کرد مستی چشم فتان ترا باباافضل کاشانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۲۳
از عشق تو بهره نیست جز سرزنشم جامی : دفتر سوم
بخش ۲ - این معدلت نامه ایست متحف به سلاطین که سلاله طین فطرت آدم اند و لهوی را که آخر آن فناست و آن شغل به زخارف دنیاست از دل ایشان بیرون برده اند و صورت عافیت از آن بلا را عاقبت خیر ایشان کرده که حرز خلد ملکهم حاشیه صحیفه روزگار ایشان باد و دعای دام بقائهم دام مرغ اجابت شکار ایشان
بعد حمد حق و درود نبی مولوی : دفتر اول
بخش ۸۷ - تفسیر قول فریدالدین عطار قدس الله روحه تو صاحب نفسی ای غافل میان خاک خون میخور که صاحبدل اگر زهری خورد آن انگبین باشد
صاحب دل را ندارد آن زیان صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۲۷
عتاب و لطف می گردد ز ابروی بتان پیدا امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۴۱۹
به گل گشت چمن چون گلستان من برون آید جامی : دفتر دوم
بخش ۱۸ - شیخ شمس الدین تبریزی شیخ اوحدالدین کرمانی را قدس الله سرهما دید که در هنگامه های دمشق می گردید از وی پرسید که در چه کاری گفت آفتاب را در طشت آب می بینم گفت اگر بر قفا دمل نداری چرا بر آسمانش نمی بینی
شمس تبریز دید کاوحد دین مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸۵۲
چو آمد روی مهرویم که باشم من که باشم من؟ سعدی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵
گر خود ز عبادت استخوانی در پوست جامی : سلامان و ابسال
بخش ۱۱ - تاثیر حیلتهای ابسال در سلامان
چون سلامان با همه حلم و وقار ترانه های کودکانه : بخش اول
کوزه گر
چرخی بزن ای چرخ گردنده ترانه های کودکانه : بخش اول
قناری من
تو دفترم می کشم مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۰۶
فرست بادهٔ جان را به رسم دلداری مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۷۷
آفتابی برآمد از اسرار جامی : دفتر اول
بخش ۹۸ - تمثیل
خس و خاشاک بین که در تگ پا بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۸۱
پیری وداع عمر سبکبال وانمود