عین‌القضات همدانی : لوایح
فصل ۴۰
اگر عاشق خواهد که به قوت خود به عالم معشوق رسد محال بود. مثال او چنان بود که مورچه‌ای از هند قصد مکه کند و به پای ضعیف خود راه بریدن گیرد، محال بود که برسد. اگر خود را بر بال کبوتری تیز پر بندد تا او را به یک روز به حرکات اجنحۀ مطهرۀ خود به مقصد او رساند وصول او به مقصد او محال نبود. ای برادر تو آن مور ضعیفی که از هند امکان قصد مکه مقدسه کرده‌ای. اگر به پای ضعیف بشریت سر در بیابان بی پایان بیخودی نهی و خواهی که برسی محالست محال بلکه ضلالتست و ضلال:
عطار نیشابوری : وصلت نامه
ادامه
جملهٔ مردان ز خود فانی شدند
بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۲۵
چه فسردگی‌ بلدتوشدکه به محفل من وما بیا
صفی علیشاه : بحرالحقایق
بخش ۳۸۳ - المجالی الکلیه و المطالع و المنصات
نباشد گر در ادراکت موانع
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۱۳
ای گشته خجل ز انرخ گلگون گل سرخ
جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۹۱
غم بود چاره حریف به غم آموخته را
نشاط اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۲۹
او میرود ز پیش و من اندر قفای او
جویای تبریزی : رباعیات
شمارهٔ ۵۳
هر کس قدر شکستگی را داند
مولوی : دفتر اول
بخش ۲۱ - بیان دوازده سبط از نصاری
قوم عیسی را بد اندر دار و گیر
ادیب الممالک : مقطعات
شمارهٔ ۷۰ - راجع به چوبداران گوسفند فروش
بهنگام تقاضا هر که مال چوبداران را
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۵۸۲
رحمان طلبی ز اهل عرفان گردی
رشیدالدین میبدی : ۵۱- سورة الذاریات‏
۲ - النوبة الثانیة
قوله: وَ مِنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍ خَلَقْنا زَوْجَیْنِ، من الحیوان الذکر و الانثى، الذکر زوج و الانثى زوج و من الجماد نوعین مختلفین کالسماء و الارض و الشمس و القمر و اللیل و النهار و البر و البحر و السهل و الجواب و الشتاء و الصیف و النور و الظلمة و الایمان و الکفر و السعادة و الشقاوة و الحق و الباطل و الحلو و المرّ و قیل التلقیح للنخیل و التسمید للزرع و لکل ضرب من النبات تدبیر یقوم مقام التزویج الذى بین الحیوان لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ فتعلمون انّ اللَّه فرد وتر لیس کمثله شى‏ء فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ، القول هاهنا مضمر تأویله فقل: فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ اى فاهربوا من عذاب اللَّه الى ثوابه بالایمان و الطاعة و مجانبة العصیان. و قال ابن عباس: فرّوا منه الیه و اعملوا بطاعته. و قیل فرّوا من الجهل الى العلم و من طاعة الشیطان الى طاعة الرحمن، إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ مُبِینٌ، مِنْهُ، اى من العذاب، نَذِیرٌ مُبِینٌ و یحتمل انّ قوله منه صلة لنذیر اى انّى لکم نذیر من عند اللَّه و قیل فى الایة تقدیم و تأخیر تقدیره: «ففروا الى اللَّه منه، انى لکم نذیر مبین».
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۸۶
ای بت سنگین دل سیمین بدن
حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۷۶۱
بالین نهاده ام به سر کوی خویشتن
سعدی : مثنویات
شمارهٔ ۱۶
دانی چه بود کمال انسان
حزین لاهیجی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۱۳۳
شکرخند دلم خواهش ز لعل می کشی دارد
حزین لاهیجی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۱۹۰
دل از وحشت سرای عالم غدّار می گیرد
غبار همدانی : غزلیات
شمارهٔ ۷۶
ای مزرع مهر تو دل من
حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۸۱۸
به جلوه های رسا سرفراز می آیی
حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۸
۱۲۸ غزل جا مانده اینجا از حزین دلفگار ما