شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۶۶
بنمود جمالی به کمالی که چه گویم سعدی : باب اول در سیرت پادشاهان
حکایت شمارهٔ ۱۱
درویشی مستجاب الدعوة در بغداد پدید آمد حجاج یوسف را خبر کردند بخواندش و گفت دعای خیری بر من کن. گفت خدایا جانش بستان گفت از بهر خدای این چه دعاست گفت این دعای خیرست ترا و جمله مسلمانان را سوزنی سمرقندی : قصاید
شمارهٔ ۱ - در توحید
ای خداوندی که از لطف تو جاه آورده ام سحاب اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۲
ای آنکه به جان ز فرقتش سوزی هست مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۲۵
دو ماه پهلوی همدیگرند بر در عید شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۹۴
غرهٔ ماه مبارک بین که غرا کرده اند عرفی شیرازی : غزلها
غزل شمارهٔ ۳۸۶
کی دل به جهان بنگرد و ناز و نعیمش حاجب شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۵۳
هر آنکه واقف دم نیست بی شک آدم نیست بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۳۸
تا به در یوزهٔ راحت طلبیدن رفتم رهی معیری : غزلها - جلد سوم
آغوش صحرا
عیبجو دلدادگان را سرزنش ها میکند کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۷۱۵
فرّاش چمن باد شمالست اکنون عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۸۱
بدیشان نبد ز آتش مهر تیو عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۶۲
ازین دریا که غرق اوست جانم رشیدالدین میبدی : ۶- سورة الانعام
۱۹ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها فضلا، وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلا یُجْزى إِلَّا مِثْلَها عدلا. اى خداوندى که اگر فضل کنى فضل ترا حد نیست، ور عدل کنى بر عدل تو رد نیست. اگر فضل کنى تو از دیگران چه داد و چه بیداد! ور عدل کنى تو، فضل دیگران چون باد. ار فضل کنى بفضل سزایى، ور عدل کنى سزد که نیفزایى. از فضل اوست که حسنات بنده یکى ده شود، و از فضل او سیئات بحسنات بدل شود. یقول اللَّه تعالى: فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ. مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۲۳۶
برفتم دی به پیشش سخت پرجوش ملا احمد نراقی : باب چهارم
فصل - مفاسد مال و ثروت
از آنچه گذشت روشن شد که مال مانند مار است، که هم در آن زهر است و هم «تریاق» مفاسد آن زهر آن، و فواید آن تریاقش است و هر که آنها را بشناسد می تواند از شر مال احتراز، و خیر آن را اخذ نماید و به جهت این مطلب می گوئیم: اما مفاسد مال بر دو قسم است: مفاسد دنیائی و دینی و آخرتی. اوحدی مراغهای : جام جم
در ذکر معاد و تجرد کلی
چون تعلق برید جان از جسم رهی معیری : غزلها - جلد اول
غرق تمنای تو ام
در پیش بی دردان چرا فریاد بی حاصل کنم رشیدالدین میبدی : ۹۴- سورة الانشراح - مکیة
النوبة الاولى
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان. رشیدالدین وطواط : ترکیبات
شمارهٔ ۳ - هم در مدح اتسز گوید
ای برده آتش رخ تو آب روی من
غزل شمارهٔ ۱۰۶۶
بنمود جمالی به کمالی که چه گویم سعدی : باب اول در سیرت پادشاهان
حکایت شمارهٔ ۱۱
درویشی مستجاب الدعوة در بغداد پدید آمد حجاج یوسف را خبر کردند بخواندش و گفت دعای خیری بر من کن. گفت خدایا جانش بستان گفت از بهر خدای این چه دعاست گفت این دعای خیرست ترا و جمله مسلمانان را سوزنی سمرقندی : قصاید
شمارهٔ ۱ - در توحید
ای خداوندی که از لطف تو جاه آورده ام سحاب اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۲
ای آنکه به جان ز فرقتش سوزی هست مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۲۵
دو ماه پهلوی همدیگرند بر در عید شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۹۴
غرهٔ ماه مبارک بین که غرا کرده اند عرفی شیرازی : غزلها
غزل شمارهٔ ۳۸۶
کی دل به جهان بنگرد و ناز و نعیمش حاجب شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۵۳
هر آنکه واقف دم نیست بی شک آدم نیست بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۳۸
تا به در یوزهٔ راحت طلبیدن رفتم رهی معیری : غزلها - جلد سوم
آغوش صحرا
عیبجو دلدادگان را سرزنش ها میکند کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۷۱۵
فرّاش چمن باد شمالست اکنون عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۸۱
بدیشان نبد ز آتش مهر تیو عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۶۲
ازین دریا که غرق اوست جانم رشیدالدین میبدی : ۶- سورة الانعام
۱۹ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها فضلا، وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلا یُجْزى إِلَّا مِثْلَها عدلا. اى خداوندى که اگر فضل کنى فضل ترا حد نیست، ور عدل کنى بر عدل تو رد نیست. اگر فضل کنى تو از دیگران چه داد و چه بیداد! ور عدل کنى تو، فضل دیگران چون باد. ار فضل کنى بفضل سزایى، ور عدل کنى سزد که نیفزایى. از فضل اوست که حسنات بنده یکى ده شود، و از فضل او سیئات بحسنات بدل شود. یقول اللَّه تعالى: فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ. مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۲۳۶
برفتم دی به پیشش سخت پرجوش ملا احمد نراقی : باب چهارم
فصل - مفاسد مال و ثروت
از آنچه گذشت روشن شد که مال مانند مار است، که هم در آن زهر است و هم «تریاق» مفاسد آن زهر آن، و فواید آن تریاقش است و هر که آنها را بشناسد می تواند از شر مال احتراز، و خیر آن را اخذ نماید و به جهت این مطلب می گوئیم: اما مفاسد مال بر دو قسم است: مفاسد دنیائی و دینی و آخرتی. اوحدی مراغهای : جام جم
در ذکر معاد و تجرد کلی
چون تعلق برید جان از جسم رهی معیری : غزلها - جلد اول
غرق تمنای تو ام
در پیش بی دردان چرا فریاد بی حاصل کنم رشیدالدین میبدی : ۹۴- سورة الانشراح - مکیة
النوبة الاولى
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان. رشیدالدین وطواط : ترکیبات
شمارهٔ ۳ - هم در مدح اتسز گوید
ای برده آتش رخ تو آب روی من