شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸۲
راه عشاق رو که آن ره ماست
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۸۳
هرکه از ذوق خبر دارد و داند سخنی
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۲۰
درد عشقش دوای جان من است
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۵۶
چنین دردی که من دارم همیشه بی دوا خوشتر
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۹۳
ملک اگر خواهد کسی گو هان بگیر
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۱۰
هر که او عین ما به ما جوید
شیخ بهایی : مقطعات
شمارهٔ ۲
مبارک باد عید، آن دردمند بی‌کسی را
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۲۳۸
به نور طلعت او گشته چشم ما روشن
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۱۸
بگذر از قطره برو دریا بجو
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۴۴
نقش بندی می کند هر دم خیالش در نظر
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۲۰
هر چه بینم به نور او بینم
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۹۲
ساقی بیار جام می و دست ما بگیر
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۶۸
هر چه هست آن یکی است تا دانی
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۸۳
ما دم از عشق در قدم زده ایم
شیخ بهایی : مقطعات
شمارهٔ ۱
یکی دیوانه‌ای را گفت: بشمار
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۳۴
از بود وجود خود فنا شو
محمود شبستری : گلشن راز
بخش ۱۴ - سال از ماهیت من
که باشم من مرا از من خبر کن
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۰۴
بیا و پردهٔ هستی برانداز
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۴۵
بیا ای ساقی مستان و جام می به مستان ده
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۹۵
عقل چندان که خود بیاراید