مفاتیح الجنان : زیارت حضرت رسول خدا (ص)
زیارت حضرت رسول خدا (ص)
امّا کیفیت زیارت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) چنین است: هرگاه به مدینه پیامبر(صلی الله علیه و آله) وارد شدی، برای زیارت غسل کن، چون خواستی وارد مسجد آن حضرت شوی کنار در مسجد بایست و «اذن دخول» اوّل را که در صفحات پیش گذشت بخوان و از در جبرییل وارد شو و پای راست را وقت ورود مقدّم بدار، سپس «صد مرتبه» «اللّهُ أَکْبَرُ» بگو، آنگاه دو رکعت [نماز به نیت] «نماز تحیت» مسجد بخوان و به سوی حجرۀ شریفه برو و بر آن دست بگذار و آن را ببوس و بگو:
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۴۵
بار دگر آن آب به دولاب درآمد
احمد شاملو : باغ آینه
طرح
برای پروین دولت‌آبادی
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۱۷
گرفتاری به قدر رشته آمال می باشد
مولوی : دفتر ششم
بخش ۲۴ - نکته گفتن آن شاعر جهت طعن شیعه حلب
گفت آری لیک کو دور یزید؟
عطار نیشابوری : پندنامه
در بیان سبب عافیت
عافیت را گر بجویی ای عزیز
فیض کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۷۹
هر جمالی که بر افروخت خریدار شدیم
صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۵۳
سرشته اند به دیوانگی سرشت مرا
بابافغانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۷۹
چشمم ز گرد آن کف پا یاد می کند
بابافغانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳
بهر گلشن که بینم مبتلایی رو نهم آنجا
اسیری لاهیجی : رباعیات
شمارهٔ ۱۴
هر لحظه جمال دوست دیدن چه خوش است
بابافغانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲
کار دل از پهلوی دلدار بگشاید مرا
ساختار و قالب‌های شعری : قالب های شعر کهن فارسی
قصیده
اولین قالب شعری است كه از نیمه قرن سوم هـ . ق در ادبیات فارسی به تقلید از شعر عربی پدید آمد و تا روزگار ما مورد توجه شاعران بوده است. شعری است كه مصراع اول با مصراع های زوج آن با هم قافیه است. تعداد ابیات آن از پانزده بیت بیشتر است. محتوای قصیده می تواند مدح، ستایش، وصف و پند و اندرز و حكمت و عرفان و رثاء و مرثیه باشد. از قصیده سرایان معروف، رودكی، منوچهری و ناصرخسرو و سنایی و قصیده سرای معاصر ملك الشعرای بهار و امیری فیروزكوهی است. قصیده از حیث مضمون و محتوا، از آغاز تا امروز دستخوش دگرگونی هایی شده است که می‏توان به اجمال به شرح زیر بیان کرد: الف) در روزگار سامانیان اغلب به مدح و ستایش در حد اعتدال و مبالغه‏های شاعرانه پرداخته می شده است. ب) در دوران غزنویان و سلجوقیان به مدح و ستایش سلاطین و وزرا و امرا با تملق و چاپلوسی به حد غلو و افراط در طرح تقاضا به حد سوال و تکدی می رسیده است. پ) ناصر خسرو، با ایجاد تحول و انقلاب در مضمون قصیده، آن را در خدمت توجیه و تبیین مبانی اعتقادی آیین اسماعیلیان در آورد. ت) سنایی غالب قصیده را به مضامین دینی و عرفانی و زهدیات و قلندریات تخصیص داد و شیوه‏ی او به وسیله‏ی عطار، شمس مغربی، اوحدی، خواجو، جامی و دیگران دنبال شد. ث) سعدی و به تبع او سیف فرغانی قصیده را بیشتر در استخدام طرح مسائل اخلاقی و اجتماعی درآوردند. ج) از دوران مشروطیت به این سو، قصیده بیشتر در خدمت مسائل سیاسی، اجتماعی، میهنی و ملی و ستایش آزادی قرار گرفته و در تهییج عواطف و احساسات و تنویر افکار جامعه ی کتاب خوان نقش بسزایی داشته است. شاخصترین قصاید از این نوع را می توان در دیوان ملک‏الشعرا بهار سراغ گرفت. قوانین و اصطلاحات قصیده دارای اصطلاحاتی خاص خود است. بیت اول آن مطلع نامیده می‌شود. به چند بیت ابتدایی قصیده تشبیب، نسیب و یا تغزل گفته می‌شود که همان نقش مقدمه را ایفا می‌کند. تخلص به حلقه واسطه میان تغزل و مدح یا تنه اصلی شعر گفته می‌شود. ابیات پایانی قصیده نیز معمولا به ثنا و دعا اختصاص دارند. به لحاظ طولانی بودن قصیده و یکسان بودن قوافی، گاه شاعر مجبور به تجدید مطلع می‌شود. یعنی مصرع اول بیتی در اواسط قصیده با مصرع های زوج هم قافیه می‌گردد. پس از آن شاعر اجازه دارد که قوافی تکراری با بخش قبلی را در شعر خود استفاده نماید. خاقانی شروانی و سعدی شیرازی در قصاید خود از روش تجدید مطلع سود برده اند. شكل آرایش قافیه ---------* -----------* ---------- -----------*
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۵۱۸
خاک شو تا ز بهارت به گل تر گیرند
بابافغانی : غزلیات
شمارهٔ ۶
ای ترا بر سرو و گل در جلوه پنهان رازها
سعدی : غزلیات
غزل ۳۲۳
هر که نازک بود تن یارش
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۴
سر به گریبان در است، صوفی اسرار را
سعدی : غزلیات
غزل ۲۹۸
شرط است جفا کشیدن از یار
سعدی : باب اول در سیرت پادشاهان
حکایت شمارهٔ ۳۰
پادشاهی به کشتن بیگناهی فرمان داد گفت ای ملک به موجب خشمی که ترا بر من است آزار خود مجوی که این عقوبت بر من به یک نفس به سر آید و بزه آن بر تو جاوید بماند.
ملا احمد نراقی : باب چهارم
خوردن مال حرام
صفت ششم: مال حرام خوردن و از آن اجتناب نکردن است و آن از نتایج حب دنیا و حرص بر آن است و از اشد مهلکات، و اعظم موانع وصول به سعادات است بیشتر کسانی که به هلاکت رسیده اند سببش آن بوده و اکثر مردم که از فیوضات و سعادات محروم مانده اند به واسطه آن شدی سدی از این محکم تر در راه توفیق نیست و پرده ای از این مانع تر بر چهره تایید نه و کسی که تأمل کند می داند که خوردن حرام، اعظم حجابی است بندگان را از وصول به درجه ابرار و قوی تر مانعی است از اتصال به عالم انوار سراچه عالم را از آن تیرگی و ظلمت و خباثت و غفلت حاصل، و نفس انسانی به واسطه آن به اسفل درکات هلاکت و ضلالت واصل می گردد «و هو الذی انساها عهود الحمی و هو الذی أهواها فی مهاوی الضلاله و الردی» یعنی «عهد پروردگار به واسطه آن فراموش، و در چاههای گمراهی و سرگردانی با شیاطین به سبب آن هم آغوش».