فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۶۲۸
چو گرد چند به دنبال کاروان گشتن
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۱
ای فتنه شده ززلف پستت بیدار
رشیدالدین میبدی : ۶- سورة الانعام‏
۶ - النوبة الثانیة
قوله تعالى قُلْ أَ رَأَیْتَکُمْ کاف زیادتست و تاکید را در افزودند، و صلب سخن ا رأیتم است یعنى: هل رأیتم، و این کلمه بجاى اخبرونى نهاده‏اند. میگوید: یا محمّد مشرکان را گوى: اخبرونى ان اتاکم عذاب اللَّه، یعنى الموت. مرا خبر کنید اگر مرگ بشما آید، أَوْ أَتَتْکُمُ السَّاعَةُ یا قیامت آید بشما. السّاعة اسم للوقت الّذى یصعق فیه العباد، و اسم للوقت الّذى یبعث فیه العباد، و المعنى اتتکم السّاعة الّتى وعدتم فیها بالبعث و الفناء، لان قبل البعث یموت الخلق کله. آن گه گفت: أَ غَیْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ یعنى أ تدعون هذه الاصنام و الاحجار الّتى عبدتموها من دون اللَّه. إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ ان مع اللَّه آلهة اخرى اخبرونى من تدعون عند نزول البلاء بکم؟ معنى آیت آنست که اگر بلائى بشما رسد کرا خواهید خواند تا کشف آن بلا کند؟ اللَّه را خواهید خواند یا این بتان را که مى‏پرستید؟ آن گه استدراک کرد، گفت: بَلْ إِیَّاهُ تَدْعُونَ نخوانید آن بتان را، که دانید که ایشان را قدرت نیست، و از ایشان نفع و ضرّ نیست، بلکه اللَّه را خوانید. فَیَکْشِفُ ما تَدْعُونَ إِلَیْهِ این «ها» در «الیه» با عذاب شود، چنان که آنجا گفت: «مَرَّ کَأَنْ لَمْ یَدْعُنا إِلى‏ ضُرٍّ مَسَّهُ». و آن گه اجابت دعا و کشف بلا در مشیت خویش بست، گفت: إِنْ شاءَ اگر خواهد کشف بلا کند، و اجابت دعا کند، وَ تَنْسَوْنَ ما تُشْرِکُونَ اى تترکون ما تشرکون به من الاصنام فلا تدعونه.
حافظ : قطعات
قطعه شمارهٔ ۱۰
روح القدس آن سروش فرخ
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۸۹
دلا غافل ز سبحانی چه حاصل
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۱۵۱
احدات زمانه را چوپایانی نیست
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۸
ای تنگ شکر، دهن به گفتن بگشا
امیر پازواری : چهاربیتی‌ها
شمارهٔ ۱۲۹
یا رب که تنه دولت بمونّه،‌ای بو
فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۵۵۴
به جان افزایم و خاک بدن در خاکدان ریزم
صامت بروجردی : غزلیات
شمارهٔ ۵۲
از قفس راندی و گفتی روز که آزادی دگر
ناصرخسرو : سفرنامه
بخش ۵۰ - بیرون شدن از مصر و صفت مدینة النبی
غره شهر ذی القعده از مصر بیرون شدم و بیستم ماه به قلزم رسیدیم و از آن جا کشتی براندیم به پانزده روز به شهری رسیدیم که آن را جار می‌گفتند و بیست و دوم ماه بود و از آن جا به چهار روز به مدینه رسول الله صلی الله علیه و سلم.
فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۱۹۰
یا بمن خود را ازین بیگانه‌تر بایست داشت
امیرخسرو دهلوی : خسرو و شیرین
بخش ۱۶ - نصیحت کردن شاپور به خسرو و دلالت کردن او را به شکر
سخن پرداز گویای خردمند
قاآنی شیرازی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱
از کشت عمل بس است یک خوشه مرا
قطران تبریزی : رباعیات
شمارهٔ ۱۴۶
عناب لبا چو برگ عناب شدی
فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۵۳۶
بَدَم با نالة بلبل دل افسرده‌ای دارم
عین‌القضات همدانی : لوایح
فصل ۵۵
عشق روی درخود دارد پس همو شاهد است و همو مشهود و عشق خود را شناسد پس همو عارفست و همو معروف در هوا خود پرد و شکار از عالم خود کند پس همو شکار است و همو صیاد آنچه بایدش در عالم خود باید پس همو طالبست و همو مطلوب نظر از خود برندارد و بر کس نگمارد پس همو قاصد است و همو مقصود،عزیزی گفته است:
سعدی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۵
مردان نه بهشت و رنگ و بو می‌خواهند
امیر پازواری : دوبیتی‌ها
شمارهٔ ۵۸
امیر گِنِهْ:‌ای دوُنِ زبونِ طامِعْ!
واعظ قزوینی : رباعیات
شمارهٔ ۲۶
ای آنکه همیشه ملک و مالت هوس است