فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۱۲۶
گر بر دل ما گرد ملالت باشد یغمای جندقی : رباعیات
شمارهٔ ۱۰۷
از آتش نی دوزخی افروختهام یغمای جندقی : رباعیات
شمارهٔ ۱۳۳
صوفی صفت بدرگی آخر تا کی فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۳
چون موجد آزادی ما قانون است فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۷۷
جز ایزد پاک حاکم عادل نیست هجویری : باب الصّحبة و ما یتعلّق بها
باب الصّحبة و ما یتعلّق بها
قال اللّه، تبارک و تعالی: «إنَّ الّذینَ آمَنُوا و عَمِلُوا الصّالِحاتِ سیجعلُ لهمُ الرّحمنُ وُدّاً (۹۶/مریم)، ای: بحسن رعایتهم الإخْوانَ.» یغمای جندقی : رباعیات
شمارهٔ ۶۶
آدم مایه گسستن آمد ز وجود یغمای جندقی : خلاصة الافتضاح
بخش ۱
این مثنوی به بحر هزج مسدس مقصور سروده شده و واقعه آن در کاشان اتفاق افتاده است و بطور خلاصه چنین است که چند نفر شبی در کاشان به شاهد بازی ومیخوارگی مشغول شدند، در این میان زنی مکاره بر این راز آگاه شد و با چند نفر که خود را به «نیم سوز» مسلح کرده بودند بر آنها تاخت و مجبور به فرارشان کرد اما سر دسته شاهد بازان و میخواران به دست «نیم سوز بدستان» افتاد و کتک مفصلی خورد، بقیه این حکایت شیرین را باید در کتاب خواند. فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۶۹
آن رند دغل بازگه با مکر و حیل فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۱۷
ما تکیه به قائدین ناشی نکنیم هجویری : باب آدابهم فی الأکل
باب آدابهم فی الأکل
بدان که آدمی را از أکل چاره نیست؛ که اقامت تألیف طبایع جز به طعام و شراب نیست؛ اما شرط مروت آن است که اندر آن مبالغت نکند و روز و شب خود را در اندیشهٔ آن مشغول نگرداند. یغمای جندقی : رباعیات
شمارهٔ ۱۱۲
دنیا نکند ریع به کسب من و تو فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۶۶
موقعی که یکی از دوستان فرخی (آقای رضای گلشن یزدی) برای خداحافظی نزد وی رفته بود از مرحوم فرخی می پرسد که اگر در یزد فرمایشی دارید انجام دهم. فرخی در جواب می گوید قلم را از جیب در بیاور و یادداشت کن تا بگویم و رباعی ذیل را بالبداهه گفت: فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۸۹
تا چند ز آه سینه دل چاک شوم فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۹۱
تا درس محبت تو آموخته ایم هجویری : بابُ أحکامِ السَّماعِ
فصل
و مشایخ را رضی اللّه عنهم اندر این معنی کلمات لطیف است بیش از آن که جملگی آن را این کتاب حمل تواند کرد، اما آنچه ممکن شود من اندر این فصل اثبات کنم تا فایده تمامتر باشد واللّه اعلم. یغمای جندقی : رباعیات
شمارهٔ ۳۵
ثروت سامان عامی شیطان راست یغمای جندقی : رباعیات
شمارهٔ ۴۶
این پخته که سفله خام تعبیر کند فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۶۸
از یک طرفی مجلس ما شیک و قشنگ فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۵۸
ای توده گرفتار جهالت شده ای
شمارهٔ ۱۲۶
گر بر دل ما گرد ملالت باشد یغمای جندقی : رباعیات
شمارهٔ ۱۰۷
از آتش نی دوزخی افروختهام یغمای جندقی : رباعیات
شمارهٔ ۱۳۳
صوفی صفت بدرگی آخر تا کی فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۳
چون موجد آزادی ما قانون است فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۷۷
جز ایزد پاک حاکم عادل نیست هجویری : باب الصّحبة و ما یتعلّق بها
باب الصّحبة و ما یتعلّق بها
قال اللّه، تبارک و تعالی: «إنَّ الّذینَ آمَنُوا و عَمِلُوا الصّالِحاتِ سیجعلُ لهمُ الرّحمنُ وُدّاً (۹۶/مریم)، ای: بحسن رعایتهم الإخْوانَ.» یغمای جندقی : رباعیات
شمارهٔ ۶۶
آدم مایه گسستن آمد ز وجود یغمای جندقی : خلاصة الافتضاح
بخش ۱
این مثنوی به بحر هزج مسدس مقصور سروده شده و واقعه آن در کاشان اتفاق افتاده است و بطور خلاصه چنین است که چند نفر شبی در کاشان به شاهد بازی ومیخوارگی مشغول شدند، در این میان زنی مکاره بر این راز آگاه شد و با چند نفر که خود را به «نیم سوز» مسلح کرده بودند بر آنها تاخت و مجبور به فرارشان کرد اما سر دسته شاهد بازان و میخواران به دست «نیم سوز بدستان» افتاد و کتک مفصلی خورد، بقیه این حکایت شیرین را باید در کتاب خواند. فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۶۹
آن رند دغل بازگه با مکر و حیل فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۱۷
ما تکیه به قائدین ناشی نکنیم هجویری : باب آدابهم فی الأکل
باب آدابهم فی الأکل
بدان که آدمی را از أکل چاره نیست؛ که اقامت تألیف طبایع جز به طعام و شراب نیست؛ اما شرط مروت آن است که اندر آن مبالغت نکند و روز و شب خود را در اندیشهٔ آن مشغول نگرداند. یغمای جندقی : رباعیات
شمارهٔ ۱۱۲
دنیا نکند ریع به کسب من و تو فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۶۶
موقعی که یکی از دوستان فرخی (آقای رضای گلشن یزدی) برای خداحافظی نزد وی رفته بود از مرحوم فرخی می پرسد که اگر در یزد فرمایشی دارید انجام دهم. فرخی در جواب می گوید قلم را از جیب در بیاور و یادداشت کن تا بگویم و رباعی ذیل را بالبداهه گفت: فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۸۹
تا چند ز آه سینه دل چاک شوم فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۹۱
تا درس محبت تو آموخته ایم هجویری : بابُ أحکامِ السَّماعِ
فصل
و مشایخ را رضی اللّه عنهم اندر این معنی کلمات لطیف است بیش از آن که جملگی آن را این کتاب حمل تواند کرد، اما آنچه ممکن شود من اندر این فصل اثبات کنم تا فایده تمامتر باشد واللّه اعلم. یغمای جندقی : رباعیات
شمارهٔ ۳۵
ثروت سامان عامی شیطان راست یغمای جندقی : رباعیات
شمارهٔ ۴۶
این پخته که سفله خام تعبیر کند فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۶۸
از یک طرفی مجلس ما شیک و قشنگ فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۵۸
ای توده گرفتار جهالت شده ای