عبارات مورد جستجو در ۱۰۷۶۰ گوهر پیدا شد:
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۴۷
بر ما فتد ار تا بی زان رخ چه شوی رنجه
مهتاب ز افتادن افگار نخواهد شد
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۶۴
وفا در نیکوان چندان نباشد
ترا خود هیچ بویی زان نباشد
نظر در روی تو خود کرده‌ام من
بلی خود کرده را درمان نباشد
دلم بر بت‌پرستی خو گرفتست
مسلمان بودنم امکان نباشد
مرا بهر تو کافر میکند خلق
خود اهل عشق را ایمان نباشد
مرو ازسینه بیرون گر چه دانم
که یوسف را سر زندان نباشد
ز هجران سخت خسرو وه که در عشق
چه نیکو باشد از هجران نباشد
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۷۱
دلم برون شد از غمت غمت زدل برون نشد
زبون شدم که بود کو زدست غم زبون نشد؟
به جلوه‌گاه نیکوان که هست جلوهٔ بلا
کسی درون پرده شد که از بلا برون نشد
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۷۵
سیلاب سرشک هجران توأم دوش
تا دوش بد امروز به بالای سر آمد
یار ب چه توان کرد که می‌خواری و رندی
پیش همه عیب است و مرا این هنرآمد
گر عادت بخت من و خوی تو چنین است
مشکل بود از کلبهٔ احزان بدر آمد
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۸۱
دل من چرا چو غنچه نشو دریده صد جا
که صبا رسید و بویی زنگار من نیامد
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۸۵
آنانکه عاشقان ترا طعنه می‌زنند
معذور دارشان که رخت را ندیده‌اند
دست ازتو می‌نشویم و از غم تمام خلق
دست از من شکستهٔ بی‌تاب شسته اند
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۹۴
ز گریه من نتوانم نوشت نامه به دوست
و گر جواب رسد نیز من نیارم خواند
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۹۹
تا تو از خانه برون آیی هردم چاک است
بر سرکوی تو دامان و گریبانی چند
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۳۱۱
مکن از گریه مرا منع که دل سوخته را
هیچ‌کس از جزع و گریه ملامت نکند
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۳۲۴
برلبش بود اعتماد من مگر جان بخشد او
آن که روح‌الله گمان بردیم آن قصاب بود
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۳۲۹
آرام جانم میرود، جان را صبوری چون بود
آنکس شنا سد حال من ، کاو همچو من در خون بود
رنجم مبادا بر تنی ، چون من مبادا دشمنی
من دانم و همچون منی ، کاندوه دوری چون بود
زلفش که در جانم گزد، چون مار پنهانم گزد
ماری کزینسانم گزد، کی در خور افسون بود
لیلی و موی مشک بو، آنکس که دیده مو به مو
دانم که زنجیر از چه رو، در گردن مجنون بود
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۳۳۳
نرگست مست رسید و به هوش خویش نبود
دلم زصبر بسی لاف زود ولیش نبود
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۳۴۱
شد جهان زنده به بوی گل ولی من چون زیم
کز گلم بوی کسی می‌آید و جان می رود
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۳۴۴
گل و شکوفه همه هست و یار نیست چه سود
بت شکر لب من در کنار نیست چه سود
بهار آمد و هر گل که باید آن همه هست
گلی که می طلبم در بهار نیست چه سود
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۳۵۲
خونابه می‌خورم ز غم و گریه می کنم
آری شراب گوهر هرکس برون دهد
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۳۷۰
به منزلی که گذشتی ز آب دیده‌ام ای جان
هزار لالهٔ خونین ز خاک راه براید
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۳۷۲
یارب که می خوش دلیت باد گوارا
هر چند که از مات گهی یاد نیاید
فرداش مخوانید به بالین‌گه من زانک
شیرین به سر تربت فرهاد نیاید
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۳۷۴
دهند پند که بازآ من آن مجال ندارم
که هر که رفت به کویت به خانه باز نیاید
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۳۸۰
بالا کشید زلف و دلم کی به من رسد
کو را به بام برد و ز ته نردبان کشید
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۳۸۳
بیداد غم از دلم بگوید
در ماتم من فلک بموید
اشکم چو زند برآسمان موج
در خرمن ما خوشه روید
بلی کز مدد سرشک خونین
بر صفحهٔ دیده لاله روید