عبارات مورد جستجو در ۳۷۸۶۴ گوهر پیدا شد:
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۱۷۶
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۱۸۰
دل بازبهوش آمد جانان که میآید؟
بیمار به هوش آمد درمان که می آید ؟
ای دل تو نمیگفتی که اینک ز پی مردن
اسباب مهیا کن آن جان که می آید ؟
خود نامهٔ خویش آورد از بهر قصاص آمد
سرخاک ره قاصد فرمان که می آید ؟
گفتم که بسوزم جان برآتش روی تو
گفتا که چرا غم را پروانه نمییابد
گفتم که شوم محرم در مجلس خاص تو
گفتا که حریف ما دیوانه نمیباید
بیمار به هوش آمد درمان که می آید ؟
ای دل تو نمیگفتی که اینک ز پی مردن
اسباب مهیا کن آن جان که می آید ؟
خود نامهٔ خویش آورد از بهر قصاص آمد
سرخاک ره قاصد فرمان که می آید ؟
گفتم که بسوزم جان برآتش روی تو
گفتا که چرا غم را پروانه نمییابد
گفتم که شوم محرم در مجلس خاص تو
گفتا که حریف ما دیوانه نمیباید
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۱۸۱
کار حسن تو رسیدست به جایی که سزد
که به عهدت سخن از یوسف کنعان نرود
باوصال تو ندارم سر بستان و بهشت
هر کرا باغچهای هست به بستان نرود
خسرو خسته که ماندست به دهلی دربند
آه گر زو خبری سوی خراسان نرود
لذت وصل نداند مگر آن سوختهای
که پس از دوری بسیار به یاری برسد
قیمت گل نشناسد مگر آن مرغ اسیر
که خزان دیده بود پس به بهاری برسد
چه کند دل که جفای تو تحمل نکند
که اگر جان طلبی بنده تأمل نکند
وا جبست از دهن غنچه بدوزند بخار
تا در ایام جمالت سخن گل نکند
که به عهدت سخن از یوسف کنعان نرود
باوصال تو ندارم سر بستان و بهشت
هر کرا باغچهای هست به بستان نرود
خسرو خسته که ماندست به دهلی دربند
آه گر زو خبری سوی خراسان نرود
لذت وصل نداند مگر آن سوختهای
که پس از دوری بسیار به یاری برسد
قیمت گل نشناسد مگر آن مرغ اسیر
که خزان دیده بود پس به بهاری برسد
چه کند دل که جفای تو تحمل نکند
که اگر جان طلبی بنده تأمل نکند
وا جبست از دهن غنچه بدوزند بخار
تا در ایام جمالت سخن گل نکند
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۱۸۴
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۱۸۶
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۱۹۲
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۱۹۳
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۱۹۵
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۰۱
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۰۲
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۰۳
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۰۶
بت نو رسیدهٔ من هوس شکار دارد
دل صید کرده هر سو نه یکی هزار دارد
دل من ببرد زلفش جگرم بحتست چشمش
تو مباش غافل ای جان که هنوز کار دارد
نتوانمش ببینم که رقیب ناموافق
چه خوشست گل ولیکن چه کنم که خار دارد
برو ای صبا و خالی که ترا ز هجر دیدن
برسانش ار چه دانم که کم استوار دارد
بخدا که سینهٔ من بشکاف و جان به رو کن
که درون خانهٔ تو دگری چه کار دارد ؟
برسی ای سوار و بنواز به لطیف خاکی را
که ز تندی سمندت دل پر خار دارد
چو اسیر تست خسرو نظری به مردمی کن
که زتاب زلف مست دل بیقرار دارد
دل صید کرده هر سو نه یکی هزار دارد
دل من ببرد زلفش جگرم بحتست چشمش
تو مباش غافل ای جان که هنوز کار دارد
نتوانمش ببینم که رقیب ناموافق
چه خوشست گل ولیکن چه کنم که خار دارد
برو ای صبا و خالی که ترا ز هجر دیدن
برسانش ار چه دانم که کم استوار دارد
بخدا که سینهٔ من بشکاف و جان به رو کن
که درون خانهٔ تو دگری چه کار دارد ؟
برسی ای سوار و بنواز به لطیف خاکی را
که ز تندی سمندت دل پر خار دارد
چو اسیر تست خسرو نظری به مردمی کن
که زتاب زلف مست دل بیقرار دارد
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۰۷
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۰۹
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۱۱
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۱۶ - غزلی که درپایان تصنیف قران السعدین سروده است
نامه تمام گشت ، به جانان که میبرد؟
پیغام کالبد به سوی جان که می برد؟
این خط پر ز مهر به دلبر که میدهد؟
وین دردسر به مهر به درمان که میبرد؟
این نامه نیست پیرهن کاغذین ماست
پرخون زدست هجر، به جانان که می برد؟
جانان مرا به هجر تو هر مونسی که هست
غم می برد ولی غم هجران که می برد؟
گفتی نگاهدار به فرمان خویش دل
دارم ولی بگوی که فرمان که میبرد؟
دردا که دل ز خسرو بیچاره میرود
واگاه نی ز بردن دل ، آن که میبرد!
پیغام کالبد به سوی جان که می برد؟
این خط پر ز مهر به دلبر که میدهد؟
وین دردسر به مهر به درمان که میبرد؟
این نامه نیست پیرهن کاغذین ماست
پرخون زدست هجر، به جانان که می برد؟
جانان مرا به هجر تو هر مونسی که هست
غم می برد ولی غم هجران که می برد؟
گفتی نگاهدار به فرمان خویش دل
دارم ولی بگوی که فرمان که میبرد؟
دردا که دل ز خسرو بیچاره میرود
واگاه نی ز بردن دل ، آن که میبرد!
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۱۷
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۲۱
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۲۴
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۲۹