عبارات مورد جستجو در ۳۷۸۶۴ گوهر پیدا شد:
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۹۵
در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد
مینا جدا، پیاله جدا، می جدا رسد
گل سر به نازبالش بلبل نمی نهد
در گلشنی که پای نسیم حیا رسد
چون طفل غنچه، از گل کم قسمتی مرا
تا پیرهن ز کف نرود، کی قبا رسد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۹۹
نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهیدستی
به هندستان زلفت از برای مال می آید
اگر چون سنبلت صدبار فال از شانه می گیرم
پریشانی به چندین رنگ در هر فال می آید
نمی دانم کجا بگریزم از دست سیه بختی
که هر جا می روم، چون سایه از دنبال می آید
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۰۰
بی توام در سیر گل، تن با خزان همدرد شد
هر کجا چیدم گل سرخی، به دستم زرد شد
بس که در دل داشتم از ساقی دوران غبار
عالم آب از نسیم آه من پر گرد شد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۰۵
گر ادب دورم نمی کرد از بر آن سروقد
تازگیهای تن او، سر به آبم داده بود
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۰۶
گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور
شادی رفته، دلیل غم آینده شود
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۰۷
همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انتظار
در جواب نامه ام تا خامه را سر می کند
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۰۸
چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند
من اگر ز غم بمیرم، به دلم نیاز ماند
به امید آنکه آیی، شب بزم تا سحرگه
چو دهان شیشه می، در خانه باز ماند
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۱۱
دل برد آن نگار، ببینم چه می کند
گل کرد صید خار، ببینم چه می کند
شوخی کنان به چشم درآمد چو طفل اشک
آید چو در کنار، ببینم چه می کند
در صبح وصل، دیده گرفتار گریه بود
در شام انتظار ببینم چه می کند
کارم به دست چرخ و ز من بازپرس کار
انصاف کردگار ببینم چه می کند
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۱۷
به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی
که هر دو مصرعش از یکدگر بود بهتر
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۲۲
ز گل بی بهره ام وز آشیان دور
چه سازد کس، زمین سخت، آسمان دور
کجا ما و کجا ایام وصلش
بود از موسم گل، زعفران دور
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۲۶
از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز
گشت چو پیمانه پر، بر لب جانانه ریز
سبحه صد دانه ات، نیست ز تزویر پاک
جام ز ساقی بگیر، بر سر هر دانه ریز
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۲۹
کنم چون یاد ایام وصالش
نیاید بر زبانم غیر افسوس
اگر آن بت ز میخواری کشد دست
قدح فریاد بردارد چو ناقوس
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۳۲
مایه آزار بود، صحبت ما با هوس
ما ز هوس واشدیم، وانشد از ما هوس
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۳۹
نام مستوری آن چشم سیه کار مبر
که شب و روز بود در بغل مژگانش
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۴۰
انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش
چون لاله شد از آب، سراپای تو آتش
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۴۳
از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را
تا گل مستی نچید از می دیدار خویش
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۴۷
دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی تو خوش
وه چه خوش بودی اگر می شدم از خوی تو خوش
هر بتی را دو سه چیزی ز سراپای خوش است
بود از ناخن پا، تا سر گیسوی تو خوش
یارب ای ماه خوش اندام، دلت خوش باشد
که دل ناخوش ما گشت ز پهلوی تو خوش
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۶۱
باده وقتی مزه دارد که تو باشی در بزم
بی لب لعل تو از گردش پیمانه چه حظ؟
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۶۲
کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم
شمع از غم ما سوخته و ما ز غم شمع
بی آمدنت مجلس ما نور ندارد
شب، روشنی خانه بود در قدم شمع
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۶۳
نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد
به حیرتم که چه سان می شود قبا قانع
شب وصال، ادب تا نگشت مانع شوق
به پای بوس نگشتیم چون حنا قانع
هزار بادیه سرگشتگی ست در هر گام
مشو به یک دو نشانی ز رهنما قانع