بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۳۵
اول ،در عدم، دهنت باز میکند احمد شاملو : هوای تازه
کبود
زیرِ خروش و جنبشِ ظاهر مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۱۲۱
از بلبل سرمست نوائی شنوم ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۹۹ - به یکی از معاندین
ای کسروی ای سفیه نادان رضیالدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۴
از بس در سر هوای آن دوست مرا غزالی : رکن سوم - رکن مهلکات
بخش ۴۹ - اصل ششم
بدان که شاخه های دنیا بسیار است و یکی از شاخه های وی مال و نعمت هاست و یکی جاه و حشمت و هم شاخه های دیگر دارد، اما فتنه مال عظیم است و عظیم ترین فتنه وی است و خدای سبحانه و تعالی وی را عقبه خوانده است و گفته است، «فلا اقتحم العقب و ما ادریک ما العقبه؛ فک رقبه او اطعام فی یوم ذی مسغبه» و هیچ عقبه سخت تر از این نیست از آن که از وی چاره نیست که وی با آن که سبب قضای شهوت است زاد آخرت است که از قوت و لباس و مسکن چاره نیست و این عین مال است و به مال به دست توان آورد، پس اندر نایافت وی صبر نیست و اندر وی سلامت نیست. اگر نباشد درویشی بود که از وی به وی بیم کفر است و. اگر باشد توانگری باشد که اندر وی خطر بطر است و درویش را دو حالت است یکی حرص و یکی قناعت. و قناعت محمود است و حریص را دو حالت است یکی طمع به مردمان و یکی کسب به دست خویش این محمود است و توانگر را نیز دو حالت است یکی بخل و امساک و دیگر دادن و سخاوت کردن و دهنده را دو حالت است یکی اسراف و دیگر اقتصار. و از این دو حالت یکی مذموم است و بدان دیگر آمیخته است و شناختن این هم مهم است. اندر جمله، مال از فایده و از آفات خالی نیست و فریضه است هردو را به شناختن تا از آفات وی حذر کنند و طلب وی به قدر فایده وی کنند. عطار نیشابوری : اشترنامه
بسم الله الرحمن الرحیم
ابتدا برنام حی لایزال عطار نیشابوری : بخش چهاردهم
(۱۶) حکایت مهستی دبیر با سلطان سنجر
مهستی دبیر آن پاک جوهر ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۹۸ - پیام به یاران تهران
ای صبا رو به جانب تهران نظامی گنجوی : مخزن الاسرار
بخش ۴۸ - مقالت پانزدهم در نکوهش رشگبران
هر نفس این پرده چابک رقیب رشیدالدین میبدی : ۸۸- سورة الغاشیة- مکیة
النوبة الاولى
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان. ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۹۷ - نالهٔ بهار در زندان
دردا که دور کرد مرا چرخ بیامان نشاط اصفهانی : مفردات
شمارهٔ ۴
باز خون دلم از چشم روانست بروی سعدی : غزلیات
غزل ۳۳
کهن شود همه کس را به روزگار ارادت سوزنی سمرقندی : قصاید
شمارهٔ ۹۶ - در مدح فخرالدین علی بن احمد
مفکن بغمزه بر دل مجروح من نمک سعدی : غزلیات
غزل ۲۲۸
کاروان میرود و بار سفر میبندند مولوی : دفتر چهارم
بخش ۱۸ - بقیهٔ قصهٔ بنای مسجد اقصی
چون سلیمان کرد آغاز بنا مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۱۲
یا شبه الطیف لی، انت قریب بعید ملا احمد نراقی : باب چهارم
کفاره و صاحبان مذاهب فاسد
طایفه اول: کفار و صاحبان مذاهب فاسده اند، که شیطان ایشان را به غفلت انداخته و به شبهات واهیه ایشان را از راه حق بیرون کرده، و آنها به فریب او از راه رفته و خود را محق پنداشته اند. صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۴۲۳
سایهٔ بال هما خواب گران میآرد
غزل شمارهٔ ۱۴۳۵
اول ،در عدم، دهنت باز میکند احمد شاملو : هوای تازه
کبود
زیرِ خروش و جنبشِ ظاهر مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۱۲۱
از بلبل سرمست نوائی شنوم ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۹۹ - به یکی از معاندین
ای کسروی ای سفیه نادان رضیالدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۴
از بس در سر هوای آن دوست مرا غزالی : رکن سوم - رکن مهلکات
بخش ۴۹ - اصل ششم
بدان که شاخه های دنیا بسیار است و یکی از شاخه های وی مال و نعمت هاست و یکی جاه و حشمت و هم شاخه های دیگر دارد، اما فتنه مال عظیم است و عظیم ترین فتنه وی است و خدای سبحانه و تعالی وی را عقبه خوانده است و گفته است، «فلا اقتحم العقب و ما ادریک ما العقبه؛ فک رقبه او اطعام فی یوم ذی مسغبه» و هیچ عقبه سخت تر از این نیست از آن که از وی چاره نیست که وی با آن که سبب قضای شهوت است زاد آخرت است که از قوت و لباس و مسکن چاره نیست و این عین مال است و به مال به دست توان آورد، پس اندر نایافت وی صبر نیست و اندر وی سلامت نیست. اگر نباشد درویشی بود که از وی به وی بیم کفر است و. اگر باشد توانگری باشد که اندر وی خطر بطر است و درویش را دو حالت است یکی حرص و یکی قناعت. و قناعت محمود است و حریص را دو حالت است یکی طمع به مردمان و یکی کسب به دست خویش این محمود است و توانگر را نیز دو حالت است یکی بخل و امساک و دیگر دادن و سخاوت کردن و دهنده را دو حالت است یکی اسراف و دیگر اقتصار. و از این دو حالت یکی مذموم است و بدان دیگر آمیخته است و شناختن این هم مهم است. اندر جمله، مال از فایده و از آفات خالی نیست و فریضه است هردو را به شناختن تا از آفات وی حذر کنند و طلب وی به قدر فایده وی کنند. عطار نیشابوری : اشترنامه
بسم الله الرحمن الرحیم
ابتدا برنام حی لایزال عطار نیشابوری : بخش چهاردهم
(۱۶) حکایت مهستی دبیر با سلطان سنجر
مهستی دبیر آن پاک جوهر ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۹۸ - پیام به یاران تهران
ای صبا رو به جانب تهران نظامی گنجوی : مخزن الاسرار
بخش ۴۸ - مقالت پانزدهم در نکوهش رشگبران
هر نفس این پرده چابک رقیب رشیدالدین میبدی : ۸۸- سورة الغاشیة- مکیة
النوبة الاولى
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان. ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۹۷ - نالهٔ بهار در زندان
دردا که دور کرد مرا چرخ بیامان نشاط اصفهانی : مفردات
شمارهٔ ۴
باز خون دلم از چشم روانست بروی سعدی : غزلیات
غزل ۳۳
کهن شود همه کس را به روزگار ارادت سوزنی سمرقندی : قصاید
شمارهٔ ۹۶ - در مدح فخرالدین علی بن احمد
مفکن بغمزه بر دل مجروح من نمک سعدی : غزلیات
غزل ۲۲۸
کاروان میرود و بار سفر میبندند مولوی : دفتر چهارم
بخش ۱۸ - بقیهٔ قصهٔ بنای مسجد اقصی
چون سلیمان کرد آغاز بنا مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۱۲
یا شبه الطیف لی، انت قریب بعید ملا احمد نراقی : باب چهارم
کفاره و صاحبان مذاهب فاسد
طایفه اول: کفار و صاحبان مذاهب فاسده اند، که شیطان ایشان را به غفلت انداخته و به شبهات واهیه ایشان را از راه حق بیرون کرده، و آنها به فریب او از راه رفته و خود را محق پنداشته اند. صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۴۲۳
سایهٔ بال هما خواب گران میآرد