اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۷۵
جوری ز زمانه بر بد اندیش نرفت سنایی غزنوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۶۷
خشنودی تو بجویم ای مولایی مولوی : دفتر ششم
بخش ۱۲۴ - بازگشتن آن شخص شادمان و مراد یافته و خدای را شکر گویان و سجده کنان و حیران در غرایب اشارات حق و ظهور تاویلات آن در وجهی کی هیچ عقلی و فهمی بدانجا نرسد
باز گشت از مصر تا بغداد او نهج البلاغه : نامه ها
نامه به مردم مصر درباره گماردن مالک اشتر
<strong> و من كتاب له عليهالسلام إلى أهل مصر مع مالك الأشتر لما ولاه إمارتها </strong> قدسی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۸۲
محفل دردی طلب، از سیر شهر و کو چه سود ملا احمد نراقی : مثنوی طاقدیس
بخش ۲۲۳ - حدیث تفکر ساعة خیر من عبادة سنه و در حدیث دیگر سبعین سنه
طاعت بی فکر و بی یاد حضور جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۴۳
دل من از غم تو گرد جهان گردیده امام خمینی : قطعات و اشعار پراکنده
کوثر
بر لب کوثرم ای دوست؛ ولی تشنه لبم فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۶۸
ای داد که شیوه من و دل زاریست جیحون یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۳
این مقبره کش آیت ظل اللهی است صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۳۸۰
پیش از وصال، ترک تمنای خام کن کمالالدین اسماعیل : ملحقات
شمارهٔ ۲۰ - و قال ایضاً
نیست معلونه مگر این شجره اهلی شیرازی : قصیدهٔ سوم در مدح شاه اسماعیل
بخش ۳ - دایره مرکب مدور
شدست هوش دل ایجان ز دست باد ستم جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۴۳۵
گر سری در محفل آن چهره گلناری کشد صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۹۴۵
سخن طراز چرا مهر برزبان نکند ملکالشعرای بهار : چهارپارهها
سرود کبوتر
بیایید ای کبوترهای دلخواه ظهیرالدین فاریابی : قطعات
شمارهٔ ۱۲
پناه و مقصد اهل هنر صفیّ الدّین یغمای جندقی : بخش اول
شمارهٔ ۹۸ - به یکی از دوستان نگاشته
قربانت شوم نه مرکب دارم و نه قلم، نه دل انشا سازی نه دست املا طرازی، نه حواسی درست، نه حضوری صافی. در این صورت چه توان نگاشت، و به کدام وسیلت سرایر دل که روانش همدم و زبانش محرم نیست در میان گذاشت؟ بر فرض محال که روان در نگارش یاری و بنان در گزارش دستیاری کرد، آنچه تعارفات مترسلان است و تکلفات متعلقان گفته خواهد شد و چهره مراد در پرده کتمان نهفته خواهد ماند، بیت: جامی : دفتر اول
بخش ۴۵ - بیان فرمودن پاشاه که مقصود از این امر اتیان بفعل مأمور به بود بلکه غرض آن بود که آنچه در سرشت شماست از انقیاد و عناد ظاهر شود
چون گذشت از حد آن جحود و عناد فردوسی : فریدون
بخش ۱۰
چو برداشت پرده ز پیش آفتاب
شمارهٔ ۱۷۵
جوری ز زمانه بر بد اندیش نرفت سنایی غزنوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۶۷
خشنودی تو بجویم ای مولایی مولوی : دفتر ششم
بخش ۱۲۴ - بازگشتن آن شخص شادمان و مراد یافته و خدای را شکر گویان و سجده کنان و حیران در غرایب اشارات حق و ظهور تاویلات آن در وجهی کی هیچ عقلی و فهمی بدانجا نرسد
باز گشت از مصر تا بغداد او نهج البلاغه : نامه ها
نامه به مردم مصر درباره گماردن مالک اشتر
<strong> و من كتاب له عليهالسلام إلى أهل مصر مع مالك الأشتر لما ولاه إمارتها </strong> قدسی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۸۲
محفل دردی طلب، از سیر شهر و کو چه سود ملا احمد نراقی : مثنوی طاقدیس
بخش ۲۲۳ - حدیث تفکر ساعة خیر من عبادة سنه و در حدیث دیگر سبعین سنه
طاعت بی فکر و بی یاد حضور جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۴۳
دل من از غم تو گرد جهان گردیده امام خمینی : قطعات و اشعار پراکنده
کوثر
بر لب کوثرم ای دوست؛ ولی تشنه لبم فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۶۸
ای داد که شیوه من و دل زاریست جیحون یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۳
این مقبره کش آیت ظل اللهی است صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۳۸۰
پیش از وصال، ترک تمنای خام کن کمالالدین اسماعیل : ملحقات
شمارهٔ ۲۰ - و قال ایضاً
نیست معلونه مگر این شجره اهلی شیرازی : قصیدهٔ سوم در مدح شاه اسماعیل
بخش ۳ - دایره مرکب مدور
شدست هوش دل ایجان ز دست باد ستم جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۴۳۵
گر سری در محفل آن چهره گلناری کشد صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۹۴۵
سخن طراز چرا مهر برزبان نکند ملکالشعرای بهار : چهارپارهها
سرود کبوتر
بیایید ای کبوترهای دلخواه ظهیرالدین فاریابی : قطعات
شمارهٔ ۱۲
پناه و مقصد اهل هنر صفیّ الدّین یغمای جندقی : بخش اول
شمارهٔ ۹۸ - به یکی از دوستان نگاشته
قربانت شوم نه مرکب دارم و نه قلم، نه دل انشا سازی نه دست املا طرازی، نه حواسی درست، نه حضوری صافی. در این صورت چه توان نگاشت، و به کدام وسیلت سرایر دل که روانش همدم و زبانش محرم نیست در میان گذاشت؟ بر فرض محال که روان در نگارش یاری و بنان در گزارش دستیاری کرد، آنچه تعارفات مترسلان است و تکلفات متعلقان گفته خواهد شد و چهره مراد در پرده کتمان نهفته خواهد ماند، بیت: جامی : دفتر اول
بخش ۴۵ - بیان فرمودن پاشاه که مقصود از این امر اتیان بفعل مأمور به بود بلکه غرض آن بود که آنچه در سرشت شماست از انقیاد و عناد ظاهر شود
چون گذشت از حد آن جحود و عناد فردوسی : فریدون
بخش ۱۰
چو برداشت پرده ز پیش آفتاب