عبارات مورد جستجو در ۲۳۵۹۳ گوهر پیدا شد:
رضی‌الدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۴۲
این خلق جهان به یکدگر کینه ورند
گویا که ز مرگ خویشتن بی‌خبرند
همچون دو سگ گرسنه از بهر شکم
از روی حسد بیکدگر مینگرند
رضی‌الدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۵۱
تا چند رضی به گیر و دارت دارند
گیرم به خزان چو نوبهارت دارند
بر خیز رضی سنگ گرانی موقوف
کاینده و رفته انتظارت دارند
رضی‌الدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۵۴
در وادی معرفت نه گیر است و نه دار
کانجا همه بر هیچ نهٰادند سوار
رفتم که زمعرفت زنم دم، گفتا
دریا به دهان سگ مگردان مردار
رضی‌الدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۵۸
چون سیل که آخر بنشیند ز خروش
در مجلس اهل حال گشتیم خموش
گفتم بگوش آنچه نبینند به چشم
دیدیم بچشم آنچه نبینند به گوش
رضی‌الدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۶۳
تا چند زمانی و مکانی باشیم
وامانده ز پای کاروانی باشیم
آن روز که آب زندگانی می‌ریخت
می خواست و بال زندگانی باشیم
رضی‌الدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۶۴
با سبحه به چپ و راست ساغر گیریم
وز ننگ ریا دین قلندر گیریم
چون باد به هر ناخوش و خوش در گذریم
چون شعله بهر خار خسی درگیریم
رضی‌الدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۶۷
آنی که به فکر در نیائی چکنم؟
از فکر به ذکر در نیٰائی چکنم
نی‌نی غلطم فکر چه و ذکر کدام
این معنی گو، اگر نیٰائی چکنم
رضی‌الدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۷۱
تا چند بساط شادی و غم گیریم
راه و روش مردم عالم گیریم
کو زلف مشوشی که در هم پاشیم
کو شعلهٔ آتشی که در هم گیریم
رضی‌الدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۷۳
چون اهل ریا چو ربنا در گیریم
درویشی ما بسی که ساغر گیریم
گاهی دم خود بسالها، دربازیم
گاهی به دمی ملک سکندر گیریم
رضی‌الدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۷۵
ما ناب گلابیم، گل آلود نه‌ایم
یا همچو چراغ تیره در دود نه‌ایم
با اینهمه بود، غیر نابود نه‌ایم
در عین وجود هیچ موجود نه‌ایم
رضی‌الدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۷۶
یک کوچه شده‌است خلوت و بازارم
یکسان گشته‌است اندک و بسیارم
یک ره گشتیم با دو عالم زان رو
یکرنگ شده است سبحه و زنارم
رضی‌الدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۷۹
صد شکر که نیستم من از بی‌خبران
گه مست ز وصلم و گهی از هجران
دانشمندان تمام گریٰان بر من
خندان من دیوانه به دانشمندان
رضی‌الدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۸۰
نی در غم فرزند و زن و خویشم من
نی خویش به قید مذهب و کیشم من
رفتم که حساب خود کنم هیچ نبود
شاید اگر از هیچ نیندیشم من
رضی‌الدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۸۲
آنانکه جمال غیب دیدند همه
رفتند و به عیش آرمیدند همه
یک حرف ز مدعا نگفتند بکس
با آنگه به مدعی رسیدند همه
رضی‌الدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۸۵
تا در ره دوست سر ز پا میدانی
نه مبدأ خود، نه منتها میدانی
در عالم آشنائی ای بیگانه
تا بیگانه ز آشنا میدانی
رضی‌الدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۸۸
در صومعه و مدرسه گشتیم بسی
در دهر نبود، هیچ فریادرسی
رندی ز کجا و زهد و سالوس کجا
دین و دنیا بهم ندیده است کسی
رضی‌الدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۸۹
صد حیف ایدل که مرد دیدار نه‌ای
واقف به تجلیات اسرار نه‌ای
قانع به همینی که دو چشمت باز است
خرگوش صفت، و لیک بیدار نه‌ای
رضی‌الدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۹۳
در مهد هوی غنوده‌ای معذوری
دیده نه چو ما گشوده‌ای معذوری
دل زین عالم نمیتوانی بر کند
در عالم دل نبوده‌ای معذوری
رضی‌الدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۹۷
تا در غم نوشیدنی و خوردنی‌ای
هرگز مبر این گمـٰان که جان بردنی‌ای
تا کی خور و خواب زندگانی داری
این است اگر زندگیت مردنی‌ای
رضی‌الدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۱۰۰
تا کی ز جهان پرگزند اندیشی
تا چند ز جان مستمند اندیشی
این کز تو توان ستد همین کالبد است
در مزبله گو مباش چند اندیشی