عبارات مورد جستجو در ۵۹۵۱۸ گوهر پیدا شد:
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۶۰
خاطر از محصول کشت ناامیدی جمع شد
آنچه در دل نگذرد، باران ابر رحمت است
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۶۲
چون نریزد غم شراب تلخکامی در قدح؟
باده شیرین، پسند طبع این می خواره نیست
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۶۴
آخر شدن حسن بتان، اول داغ است
پیدا شدن شام، دم صبح چراغ است
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۶۵
ای حسن تو سرچشمه غوغای قیامت
جویای وصالت، چمن آرای قیامت
امروزم اگر دامن وصلت ندهد دست
دست من و دامان تو فردای قیامت
آیینه به دست آر [و] ببین صورت خود را
گر هست ترا ذوق تماشای قیامت
زین گونه که هر روز کنی وعده به فردا
ترسم که شود وعده به فردای قیامت
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۶۸
اشک، گستاخانه با این چشم خون پالا نشست
خویش را گم می کند چون قطره با دریا نشست
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۷۲
ما تشنگان ز شیشه می آب می خوریم
چون این فرات بسته شود، کربلای ماست
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۷۴
دنیا و آخرت چو ترازو فتاده است
یک سو اگر کم است، دگر سو زیاده است
در مجلسی که دست به هم داد رقص جام
خون حیا به گردن مینای باده است
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۷۵
ما چو موج انگشت رد بر جام دریا می نهیم
دست ما گر تنگ واقع شد، دل ما تنگ نیست
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۷۶
فتاد بقعه تقوی، شرابخانه سلامت
شکست توبه، سر باده مغانه سلامت
ز سنگ حادثه کزوی هزار ساز شکسته
اگر به چنگ زیانی رسد، چغانه سلامت
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۷۷
خواهی به دیر زمزمه کن،خواه در حرم
هرجا که دم ز عشق زند کس، غنیمت است
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۷۹
غنچه خواب آلود می گردد به دنبال قدح
تا ز دست نرگس مستت ایاغ افتاده است
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۸۴
روز حساب را شب زلفت علامت است
زلف تو آن شبی ست که روزش قیامت است
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۸۸
زلف تو، موج بحر پریشانی من است
آیینه، درد ساغر حیرانی من است
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۸۹
طغرا در آخر غزل آورد مطلعی
کاین گوشوار طرز سخندانی من است
معمار عشق، زنده به ویرانی من است
غم، تازه رو ز دیدن پیشانی من است
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۹۲
لکه ابری که فیضی داشت، دود شمع بود
کز شرر، باران رحمت بر تن پروانه ریخت
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۹۴
مجموعه تپش، دل محنت سرشت ماست
دیباچه کتاب الم سرنوشت ماست
آتش چگونه از سر ما واشود به آب
چون لاله، داغ سوختگی در سرشت ماست
ما دلخوشیم از آنکه به ما گرم برخورد
دوزخ اگر فسرده نگردد، بهشت ماست
ما تخمکار دشت ریاییم همچو زهد
تسبیح سبز، دانه چندی ز کشت ماست
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۹۵
اگر شراب کمی کرد، غم مخور ساقی
ز غیب رزق رساندن، شعار رزاق است
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۹۷
جلوه شاهد خلوتکده طور اینجاست
شمع جای دگر افروخته و نور اینجاست
آخر وادی عقل است بیابان جنون
هر که گم گشت در آن بادیه دور، اینجاست
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۹۸
مگو که آینه بیداری ابد دارد
ندیدن رخت ایام خواب آینه است
صفاپذیر کند خاک را ز نقش قدم
زمین جلوه گهش در حساب آینه است
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۹۹
تا نیابد دست بر ما لشکر خونخوار غم
همچو درد شیشه باید در پناه می گریخت