عبارات مورد جستجو در ۵۹۵۱۸ گوهر پیدا شد:
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۹
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۱
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۳
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۹
ماییم و دیدن گل روی تو ساقیا
دلبستگی به سنبل موی تو ساقیا
از آب حسن، موج به خورشید می زند
جامی که خاک خورده ز کوی تو ساقیا
بی استخاره خرد و بی صلاح هوش
دادیم دل به روی نکوی تو ساقیا
هرگز دلم به چشمه کوثر نمی کشد
تا آب خورده ام ز سبوی تو ساقیا
ما را کند هدایت رجعت به اصل خود
برگشتن پیاله به سوی تو ساقیا
طغرا اگر نهد ز جهان، مست پا به حشر
خواهد نجات یافت به روی تو ساقیا
دلبستگی به سنبل موی تو ساقیا
از آب حسن، موج به خورشید می زند
جامی که خاک خورده ز کوی تو ساقیا
بی استخاره خرد و بی صلاح هوش
دادیم دل به روی نکوی تو ساقیا
هرگز دلم به چشمه کوثر نمی کشد
تا آب خورده ام ز سبوی تو ساقیا
ما را کند هدایت رجعت به اصل خود
برگشتن پیاله به سوی تو ساقیا
طغرا اگر نهد ز جهان، مست پا به حشر
خواهد نجات یافت به روی تو ساقیا
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۰
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۱
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۳
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۹
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۰
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۱
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۴
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۵
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۶
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۸
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۹
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۰
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۱
کو دم گرمی که سوزد پنبه گوش مرا
شور هشیاری چشاند مغز بیهوش مرا
یاد ایامی که در دولتسرای می فروش
افسری بود از سبوی می، سر دوش مرا
شب که با روی بهارافشان درآمد در بغل
بهتر از صد باغ و بستان کرد آغوش مرا
در گلستان خواندن رویت،سرانگشت ادب
کرد نیلوفر ز مالش، لاله گوش مرا
تا شدم همسنگ طغرا در ترازوی غمت
با جنون صرف می سنجد خرد، هوش مرا
شور هشیاری چشاند مغز بیهوش مرا
یاد ایامی که در دولتسرای می فروش
افسری بود از سبوی می، سر دوش مرا
شب که با روی بهارافشان درآمد در بغل
بهتر از صد باغ و بستان کرد آغوش مرا
در گلستان خواندن رویت،سرانگشت ادب
کرد نیلوفر ز مالش، لاله گوش مرا
تا شدم همسنگ طغرا در ترازوی غمت
با جنون صرف می سنجد خرد، هوش مرا
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۰