عبارات مورد جستجو در ۱۰۱۸۱ گوهر پیدا شد:
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۹۵
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۹۶
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۹۷
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۹۹
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۱۰۰
الهی ای آنکه گردون رام تقدیر تو است و رقبهٔ عالمیان مسخر تدبیر تو است و سر سرکشان بستهٔ تو و جباران شکستهٔ تو و دوزخ زندان تو و فردوس بُستان تو و در آسمانها سلطان تو و زمین بحُکم و فرمان تو، در دلها پنهان تو، در آخرت عیان تو که عبدالله عذر بکاست اما غذر نخواست.
ای واقف اسرار ضمییر همه کس
در حالت عجز دستگیر همه کس
از هر گُنهم توبه ده و عذر پذیر
ای توبه ده و عذر پذیر همه کس
ای واقف اسرار ضمییر همه کس
در حالت عجز دستگیر همه کس
از هر گُنهم توبه ده و عذر پذیر
ای توبه ده و عذر پذیر همه کس
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۱۰۱
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۱۰۷
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۱۰۸
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۱۱۲
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۱۱۶
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۱۱۹
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۱۲۱
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۱۲۲
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۱۲۳
الهی گردن گردون رام تقدیر تو است و رقبهٔ علمیان مسخّر تدبیر تو است، سر سرکشان بستهٔ تو و جباران کُشتهٔ تو و دوزخ زندان تو، فردوست بُستان تو، در آسمان سلطان تو، عزت و کبریایی از آن تو، در قیامت مطیعان راحلهٔ احسان تن، بر توقیع هر نیکبخت عنوان تو
دل درد تو را بجحان مداوا نکند
در عشق تو جان ز غم محابا نکند
ما راز غمت به کس نگوییم اگر
بوی جگر سوخته رسوا نکند
دل درد تو را بجحان مداوا نکند
در عشق تو جان ز غم محابا نکند
ما راز غمت به کس نگوییم اگر
بوی جگر سوخته رسوا نکند
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۱۲۷
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۱۳۰
الهی اگر کسی تو را به جُستن یافت، من تو را بگریختن یافتم، اگر کسی تو را به ذکر کردن یافت من تو را به خود فراموش کردن یافتم، اگر کسی تو را به طلب یافت من خود طلب از تو یافتم، خدایا وسیلت به تو هم تویی، اول تو بودی و آخر هم تویی.
تا در ره عشق او مجرد نشوی
هرگز ز خود خویش بیخود نشوی
دنیا همه بند تو است بر درگه او
در بند قبول باش تا رد نشوی
تا در ره عشق او مجرد نشوی
هرگز ز خود خویش بیخود نشوی
دنیا همه بند تو است بر درگه او
در بند قبول باش تا رد نشوی
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۱۳۲
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۱۳۵
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۱۴۴
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۱۴۵