عطار نیشابوری : باب هشدهم: در همّت بلند داشتن و در كار تمام بودن
شمارهٔ ۲۶
هر لحظه ز چرخ بیش میباید رفت
ابوعلی عثمانی : باب دوم
بخش ۵۸ - ابوبکر محمّد بن علی الکَتّانی
و از ایشان بود ابوبکر محمّدبن علی الکَتّانی رَحْمَةُ اللّهِ عَلَیهِ باصل بغدادی بود و صحبت جُنَید و خَرّاز و نوری کرده بود و بمکه مجاور بود تا آنگاه که فرمان یافت و وفاة او اندر سنۀ اثنین و عشرین و ثلثمایه بود.
قاآنی شیرازی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴
اگر از خوردن می لعل لبت رنگینست
همام تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۸
بشنو حدیث یار ما از ما نه از اغیار ما
فرخی سیستانی : قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید
شمارهٔ ۱۹ - او راست
عشق آتشیست کآب نیابد بر او ظفر
بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۴۳
دوش از نظر خیال تو دامن‌کشان‌گذشت
صامت بروجردی : قصاید
شمارهٔ ۱۶ - در مدح یعسوب الدین حضرت امیرالمومنین(ع)
هر که را خواهند در حشمت سلیمانش کنند
قطران تبریزی : قصاید
شمارهٔ ۶۶ - در مدح ابومنصور
بلای غربت و تیمار عشق و فرقت یار
ملک‌الشعرای بهار : قطعات
شمارهٔ ۸۲ - جهد و کوشش
اهتمام و شوق اگر یاور شود
صفی علیشاه : بحرالحقایق
بخش ۴۲۱ - مفتاح سرالقدر
یکی مفتاح از سر قدر جو
رضاقلی خان هدایت : فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین
بخش ۱۳ - حسرت همدانی
ازعلوم رسمیه بهره مند و به ترک و تجرید سربلند، از معاریف سالکین و از اکابر شعرای معاصرین.در فنون سخن سرایی طبعش به غزل سرایی مایل و بیشتر اوقات در قید محبت جوانان شیرین شمائل. اوقاتش به سیاحت مصروف و به وارستگی معروف. از اوست:
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۵۶۴
ای دل همه جام عاشقی نوش چو گل
نشاط اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۷
در کف عشق نهادیم عنان دل خویش
عنصرالمعالی : قابوس‌نامه
باب سی و پنجم: در رسم شاعری
ای پسر، اگر شاعر باشی جهد کن تا سخن تو سهل ممتنع باشد و بپرهیز از سخن غامض و بچیزی که تو دانی و دیگری نداند که بشرح حاجت افتد مگوی، که این شعر از بهر مردمان گویند نه از بهر خویش و بوزن و قوافیت قناعت مکن و بی‌صناعتی و ترتیبی شعر مگوی، که شعر راست ناخوش بود، صنعت و چربک باید که بود و شعر در ترجمه مردم را ناخوش آید، با صناعت باید برسم شعرا، چون:
مولوی : دفتر اول
بخش ۹۷ - داستان پیر چنگی کی در عهد عمر رضی الله عنه از بهر خدا روز بی‌نوایی چنگ زد میان گورستان
آن شنیدستی که در عهد عمر
ابوعلی عثمانی : باب دوم
بخش ۴۵ - ابوحمزة البغدادی البزّاز
و از این طایفه بود ابوحمزة البغدادی البزّاز رَحْمَةُ اللّهِ عَلَیْه، پیش از جُنَیْد بود و از اقران وی بود و صحبت سرّی و آنِ حسن مُسوحی کرده بود و عالم بود بقراءت و فقیه بود و از فرزندان عیسی بن ابان بود و احمدبن حنبل او را گفتی اندر فلان مسئله چگوئی یا صوفی، گویند روز آدینه اندر مجلس سخن همی گفت از کرسی بیفتاد و فرمان یافت آدینۀ دیگر، و گویند وفاة او اندر سنۀ تسع و ثمانین و مأتین بود.
رودکی : ابیات به جا مانده از مثنوی بحر هزج
پاره ۶
اگرچه در وفا بی شبهی و دیس
نهج البلاغه : حکمت ها
ارزش مشورت
<strong> وَ قَالَ عليه‌السلام </strong> مَنِ اِسْتَقْبَلَ وُجُوهَ اَلْآرَاءِ عَرَفَ مَوَاقِعَ اَلْخَطَإِ
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۶۸
در دل آهن کند فریاد مظلومان اثر
اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۵۹
با سمند تو مگر مه به گرو تاخته است