عبارات مورد جستجو در ۲۵۹۸۲ گوهر پیدا شد:
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۶
گفتم بجهم ز زلف جانانه بعقل
گویند رهد مردم فرزانه بعقل
عشقش ز درم آمد و گفتا با طنز
مشهور بود مردم فرزانه بعقل
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۵۵
در حیرتم از روی تو ایماه چکل
کآن صورت زیبا ز چه آبست وز گل
تا داد مرا حسن تو پروانه عشق
چون شمع بسر میرودم دود ز دل
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۵۷
پیوسته ز رویت ایمه مهر گسل
پروانه نور میبرد شمع چکل
گر خون دلم خوری حلالت کردم
لیکن نکنم هجر دلازار بحل
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۷۲
ایدل چو نمی شکیبی از روی بتم
زنهار وبهش تانروی سوی بتم
کز فتنه آن دو چشم جادوی بتم
صد جان بجوی است در سر کوی بتم
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۷۷
آن کز پی وصل او بجان میپویم
او با من و من جمله جهان میجویم
نی نی که من اویم او من اما- من و او
از تنگ مجالی سخن میگویم
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۸۰
آهو چشمی که می‌رباید هوشم
چون شیر به صید کردنش می‌کوشم
بر کار کنم حیله رو به چندانک
در دیده گرگ آورد خرگوشم
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۸۴
هر دم غم جانان المی میدهدم
عشق کهنش ز نو غمی میدهدم
بر دف زند دشمن و اینطرفه که دوست
پیوسته بسان نی دمی میدمدم
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۸۸
فرزند گرامی حسن ایجان و دلم
ایحاصل عمر و زبده آب و گلم
با دل رگ سودای تو خواهم پیوست
روزیکه ز جان علاقه تن گسلم
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۹۱
در هر دو جهان عاشق آن رومائیم
در راه طلب روان بهر سو مائیم
ای انک سر سگان آن کوداری
با ما بنشین مقیم ان کومائیم
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۹۲
شطرنج هوس با صنم طنازم
میبازم و با او بخوشی میسازم
رخ بر رخ او همی نهم بوک مگر
قائم کنم و کنم که شاهد بازم
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۹۳
تا دست در آنزلف مشوش زده ام
عاشق نیم ارانک دمی خوش زده ام
برخیز و قدم رنجه کن ایدوست ببین
کز دست تو در خویشتن اتش زده ام
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۹۷
یکجرعه ز جام لبش ار نوش کنیم
غمهای جهان جمله فراموش کنیم
گر جنگ کند باز خوشم آید ازو
تا وقت صفا دست در اغوش کنیم
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۹۸
فرزند اعز محمد ایجان و دلم
مقصود توئی ز هستی آب و گلم
در جان زده ئی چنگ و گر نه ز غمت
بیم است که هر دمش ز تن بر گسلم
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۹۹
گر من نظری کنم بدان ماه تمام
باید که ملامت نکند شیخ و امام
معشوقه دلربای چون هست بکام
خواهی بحلال باش خواهی بحرام
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۰۳
پیوسته اگر با می و با معشوقیم
بر ما چه ملامت چو برآن مرزوقیم
کار می معشوق میسر ما را
زانست که ما ز بهر آن مخلوقیم
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۰۵
با دلبر خود همیشه همدم مائیم
در بزم وصال یار محرم مائیم
انکس که بیکنظر دو عالم بفروخت
میدان بیقین که در دو عالم مائیم
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۱۲
تا چند نهد برگ گلت خار دلم
تا کی طلبد نرگست آزار دلم
عیسی نفسا سبحه و سجاده مگیر
وز طره بده صلیب و زنار دلم
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۲۱
عاشق که باو دوست بنازد مائیم
آن نی که گهی یار نوازد مائیم
آن رند قمار خانه یا میر بساط
کو در یک داو خود ببازد مائیم
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۲۲
گه رنگ رخت ز عارض گل طلبیم
گه بوی خوشت ز برگ سنبل طلبیم
گه نغمه دلفریب روح افزایت
از ناله جان فزای بلبل طلبیم
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۲۴
ایگل مشو از بلبل خوشگوی نهان
آخر چه کنی از گل خود روی نهان
شمعی تو و پروانه جانسوز منم
کی شمع ز پروانه کند روی نهان