عبارات مورد جستجو در ۳۷۸۶۴ گوهر پیدا شد:
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۰۵
جایی که بود پای محبت به میان
عاشق نبود بر دل معشوق گران
قمری به سر سرو نگر، تا دانی
آن بار ازین می‌کشد، این ناز ازان
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۱۵
آزرده چو خاطرت ز با ما بودن
اولی باشد ز بودنم، نابودن
رفتم به ته آب چو گوهر، تا کی
چون موج، خراش روی دریا بودن؟
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۱۷
از نامه رسی پیش، چه خواهد بودن
آری خبر خویش، چه خواهد بودن
در وادی زودآمدن از خامه شوق
اظهار ازین بیش چه خواهد بودن
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۲۶
گر عارض دلبرم بود گندم‌گون
رمزی‌ست، برآید آن، شوم راهنمون
او دیده عالم است و عیبی‌ست تمام
گر دیده بود سفید از اندازه برون
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۳۳
اوراد من است داستان غم تو
پیداست ز چهره‌ام نشان غم تو
سهل است اگر زیان جانی افتد
یا رب که نبینیم زیان غم تو
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۳۶
گر دلشده‌ای، جان غم‌اندوزت کو؟
در دیده نگاه حسرت‌افروزت کو؟
چون نرگس اگر کور نه‌ای، کو اشکت؟
چون آتش اگر نمرده‌ای، سوزت کو؟
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۳۹
ای بی‌جگر، آواز کمانم مشنو
یک حرف به کوی صد زبانم مشنو
پر سوز غم است داستانم مشنو
نازک‌دلی ای صنم، فغانم مشنو
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۵۴
حیرت، تپش از جام خرابم برده
آرام غم تو پیچ و تابم برده
بی‌تابی اگر نمی‌کنم، معذورم
تمکین محبت اضطرابم برده
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۵۷
عشقت ره دیوانه و فرزانه زده
این برق بر آشنا و بیگانه زده
از ناخن شانه، در سر زلف تو دل
چون دانه تسبیح بود شانه زده
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۵۹
فریاد ز دست صبر نافرموده
چون شمع ز گریه شد تنم فرسوده
با گریه شوقم چه کند صبر تنک؟
باران تندست و بام نااندوده
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۶۷
دیوانه رهد ز رنج در ویرانه
جغدست ترانه‌سنج در ویرانه
در سینه، ز دل، مهر تو شوریده‌ترست
زنجیر گسسته گنج در ویرانه
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۶۹
ای تازه نهال سایه‌پرور بازآی
شهباز من از صید کبوتر بازآی
چون نور نظر که بازگردد به مژه
در چشم زدن به دیده تر بازآی
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۷۲
ای جان و جهان، جهان و جان همه‌ای
یار همه‌ای و مهربان همه‌ای
عشاق به هر کناره می‌جویندت
با آن که همیشه در میان همه‌ای
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۷۴
ای دوست چرا در دل دیوانه نه ای
بیگانه چه خوانمت، که بیگانه نه ای
خود باش دلیل ره که چونت یابم
این خانه پُرست از تو و در خانه نه ای
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۷۶
هرگز نشدم کام‌ور از مطلوبی
این صبر کجاست کار هر ایوبی
از ضعف، دلم در تن لاغر ماند
پیچیده چو برگ کاه در مکتوبی
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۷۹
ای عشق جدا ز وصل یارم کشتی
ناخورده می از رنج خمارم کشتی
بازم به نسیم دامنی جان دادی
چون آتش اگر هزار بارم کشتی
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۸۱
از دوری خود، بی پر و بالم کردی
دانسته گرفتار ملالم کردی
رفتی ز نظر، ولی نرفتی از یاد
دیوانه سودای محالم کردی
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۸۲
خشنود به مژده وصالم کردی
ناآمده، مشتاق جمالم کردی
وصل چو تویی مرا نیاید باور
دیوانه سودای محالم کردی
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۹۰
با آن که خبر ز حال زارم داری
سویم نگذاری قدم از پُرکاری
بیمار غمت را نفسی هست هنوز
دریاب اگر میل تلافی داری
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۶۰۹
ای جان چه شود که مونس تن باشی
وی گل چه بود که زیب گلشن باشی
گیرند زکات، ابر و دریا از من
ای گوهر نایاب اگر از من باشی