عبارات مورد جستجو در ۹۷۰۶ گوهر پیدا شد:
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۱۶۸
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۱۲
فلک با کس دل یکتا ندارد
زصد دیده یکی بینا ندارد
درخت دهر سر تا پای خار است
تو گل جویی و او اصلا ندارد
جهان از مردمی ها مردمان را
نویدی میدهد اما ندارد
کسی از هفت بام چرخ بگذشت
که باغ هشتدر ماوا ندارد
کسی کاین جا مربع می نشیند
در ایوان مثمن جا ندارد
چرا خسرو نیندیشی تو امروز
از آن فردا که پس فردا ندارد
زصد دیده یکی بینا ندارد
درخت دهر سر تا پای خار است
تو گل جویی و او اصلا ندارد
جهان از مردمی ها مردمان را
نویدی میدهد اما ندارد
کسی از هفت بام چرخ بگذشت
که باغ هشتدر ماوا ندارد
کسی کاین جا مربع می نشیند
در ایوان مثمن جا ندارد
چرا خسرو نیندیشی تو امروز
از آن فردا که پس فردا ندارد
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۵۶
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۶۱
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۸۹
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۹۲
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۳۰۳
جوان و پیر که در بند مال و فرزندند
نه عاقلند که طفلان ناخردمندند
بخانهای که ره جان نمیتوان بستن
چه ابلهند کسانی که دل همی بندند
به سبزه زار فلک طرفه باغبانانند
که هر نهال که شاندند باز برکندند
جمال صحبت هم صحبتان غنیمت دان
که میروند نه ز انسانکه باز پیوندند
بسا ز توشه ز بهر مسافران وجود
که میهمان عزیزند وروز کی چندند
ترا به از عمل خیر نیست فرزندی
که دشمنند ترا زادگان نه فرزندند
مجوی دینی اگر اهل معینی خسرو
که از همای به مردار میل نپسندند
نه عاقلند که طفلان ناخردمندند
بخانهای که ره جان نمیتوان بستن
چه ابلهند کسانی که دل همی بندند
به سبزه زار فلک طرفه باغبانانند
که هر نهال که شاندند باز برکندند
جمال صحبت هم صحبتان غنیمت دان
که میروند نه ز انسانکه باز پیوندند
بسا ز توشه ز بهر مسافران وجود
که میهمان عزیزند وروز کی چندند
ترا به از عمل خیر نیست فرزندی
که دشمنند ترا زادگان نه فرزندند
مجوی دینی اگر اهل معینی خسرو
که از همای به مردار میل نپسندند
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۳۰۹
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۳۱۴
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۳۱۶
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۳۶۲
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۳۶۳
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۴۳۵
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۴۸۱
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۵۳۳
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۵۸۵
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۵۸۸
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۵۸۹
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۵۹۶
نفسی که با نگاری گذرد به شادمانی
مفروش لذتش را به حیات جاودانی
ز طرب مباش خالی میرود خواه و ساقی
که غنیمتست و دولت دو سه روز زندگانی
غم نیستی و هستی نخورد کس که داند
که گذشت عمر و باقی نبود جهان فانی
مکن ای امام مسجد من رند را ملامت
چو به شهر میپرستان نرسیدهایی چه دانی؟
چه شوی به زهد غره که ز دیر می پرستان
به خدا رسید بتوان به تضرع نهانی
تو و زهد خرقه پوشان من و دیر درد نوشان
به تو حال ما نماند تو به حال ما نمانی
بخدا که رشکم آید به رخش ز چشم خود هم
که نظر دریغ بماند ز چنان لطیف رویی
مفروش لذتش را به حیات جاودانی
ز طرب مباش خالی میرود خواه و ساقی
که غنیمتست و دولت دو سه روز زندگانی
غم نیستی و هستی نخورد کس که داند
که گذشت عمر و باقی نبود جهان فانی
مکن ای امام مسجد من رند را ملامت
چو به شهر میپرستان نرسیدهایی چه دانی؟
چه شوی به زهد غره که ز دیر می پرستان
به خدا رسید بتوان به تضرع نهانی
تو و زهد خرقه پوشان من و دیر درد نوشان
به تو حال ما نماند تو به حال ما نمانی
بخدا که رشکم آید به رخش ز چشم خود هم
که نظر دریغ بماند ز چنان لطیف رویی
رودکی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۷